از نظر بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت، آن حضرت در زمان حیاتشان شهرت علمی فراوانی داشتهاند و همواره دوستدارانشان به محضرشان رسیده و کسب علم مینمودند. موقعیت علمی ایشان به مثابه شخصیتی عالم و فقیه به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت (ع) بسیاری را بر آن داشت تا از محضرش بهره گرفته و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از آن حضرت بطلبند.
از یاران پیامبر اکرم(ص) همانها که مانده و درک محضر آن حضرت را نموده، امور دینی و آئین اسلامی را از وی روایت میکردند و همچنین بزرگان تابعین و زمامداران فقهای مسلمین از حضرت او بهرههای بسیاری میبردند. بزرگان اهل سنت نیز که شرح حال آن حضرت را نگاشتهاند، جز به بزرگی و بزرگواری، تقوا، دانش، عبادت، فضیلت، بردباری، بخشندگی، دوراندیشی و دانایی از او یاد نکردهاند و بسیاری از آنان، آن بزرگوار را با عنوان امام توصیف نمودهاند.
جابربن عبدالله انصاری گوید: در بین اولاد انبیاء مانند علیبن الحسین(ع) کسی دیده نشده است، مگر یوسف پسر یعقوب نبی(ع) و به خدا سوگند ذریۀ ایشان از ذریۀ یوسف(ع) افضل میباشد. زیدبن اسلم که از فقهای مدینه و همچنین از مفسران قرآن کریم بوده است، از خاصان امام سجاد(ع) و شیفتۀ فضل، پارسایی و تقوای آن حضرت بود، میگوید: من با کسی از اهل قبله مجالست نکردم که نظیر آن حضرت باشد و مانند او در فهم و قدرت حافظه کسی را ندیدهام.
محمدبن شهاب زهری و ابوحازم محدث، امام را بافضیلتترین هاشمی میدانند که او را درک کرده و به دیدارش نائل شدهاند. محمدبن سعد، همین مضمون را از یحییبن سعیدبن قیس انصاری نقل کرده است. زهری رهنمودهای امام را موهبتی بزرگ برای خود میدانست. آنان همچنین گویند: کسی را داناتر و فقیهتر از او ندیدهاند.
ابنسعد مینویسد: علیبن الحسین زینالعابدین، فردی موثق، امین، کثیرالحدیث، عالی، والامقام و بسیار پرهیزکار بود و از رسول خدا(ص) بسیار روایت کرده است. او عالم بود و در میان اهل بیت نظیر نداشت. شیخ مفید گوید: فقهای عامه از علم او داستانها و روایتها نوشتهاند که به شمار نمیآید. ابنخلکان، امام را یکی از ائمۀ دوازدهگانه و از بزرگان تابعان میداند که به او ابنالخیرتین گویند.
ابنعساکر در شرح حال امام میگوید: علیبن الحسین مورد اعتماد و امین بوده و احادیث زیادی نقل کرده، او عالیقدر، بلندمقام و پارسا بوده است. ذهبی او را از زمرۀ حافظان بزرگ برشمرده و شرح حال او را در طبقات حافظان بزرگ آورده است و مینویسد: امام بزرگوار زینالعابدین از عظمت، جلالت و شکوه شگفتآوری برخوردار بود و شایستگی آن را هم داشت. امامت حق ایشان بود و به خاطر شرف، سیادت، قدرت و برتریاش و به خاطر علم، اهلیت و کمال عقلش هر آینه برای امامت عظمی شایسته بود.
ابنجوزی در میان فقیهان، داناتر و فقیهتر از علیبن الحسین نیافته است و نسابه عمری گوید: امام سجاد آنقدر فراوان حدیث نقل کرد که دانش بسیاری را در اختیار دیگران قرار داد. محقق اربلی مینویسد: مناقب علیبن الحسین(ع) در کثرت به عدد نجوم سماوات است و در وقوع و ظهور اجلای بیناست و چگونه چنین نباشد که او فوق عالمیان است که سلالۀ اولاد بهترین هر دو جهان است و او امام ربانی و هیکل نورانی است. بدل ابدال، زاهد زهاد، قطب الاقطاب، عابد عباد، نور مشکات رسالت، نقطۀ دایرۀ امامت، کریم الطرفین، قرارالقلب، قرة العین است.
نسابه عمری گفته است: ایشان فراوان حدیث نقل کرد و دانش بسیاری را در اختیار دیگران قرار داد. شهابالدین احمد نویری میگوید: علیبن الحسین فردی ثقه، پارسا، امین، پرحدیث و از بافضیلتترین افراد اهل بیت و نیکطاعتترین آنها بوده است. حمادبن زید گوید: علیبن الحسین برترین هاشمی بود که من او را درک کردم.
عباس محمود عقاد مینویسد: علیبن الحسین بعد از واقعۀ کربلا زندگی کرد تا اینکه بر قلبها مالک شد کما اینکه هشامبن عبدالملک بر بدنهای مردم تسلط داشت. شریف قرشی مینویسد: امام سجاد(ع) از نیرومندترین عوامل جاودانه ساختن انقلاب حسینی و تأثیرگذاری آن بر عواطف و احساسات جامعه به شمار میرود و این به خاطر موضعگیریهای جالب آن حضرت است که تاریخ در دنیای شجاعتها و قهرمانیها نظیری برای آن سراغ ندارد و یکی از زیباترین اسناد سیاسی در اسلام سخنرانی آن بزرگوار در دربار یزید است.
منبع: کتاب علیبن الحسین(ع)، امام سجاد(ع)؛ نوشته مرضیه محمدزاده
انتهای پیام