صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۶۴۲۶۷
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۷
آیت‌الله علیدوست بیان کرد:

آیت‌الله علیدوست ضمن اشاره به سه هدف از تحصیل درس خارج تصریح کرد: درس خارج درس کشف روش‌هاست و اگر روش را استخراج نکنید یکی از اهداف درس خارج می‌لنگد.

به گزارش ایکنا، آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست در نشستی به تبیین روش‌شناسی تحصیل در درس خارج پرداخته است که فایل صوتی آن منتشر شده است. متن جلسه از نظر می‌گذرد؛

موضوعی که قرار است محضر شما بیان کنم روش‌شناسی تحصیل درس خارج است. بگذارید از قرآن شروع کنم. قرآن می‌فرماید: «لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا». در این کریمه ولو مورد آیه مورد خاص است، ولی مستحضرید آنچه بیان شده است یک اصل کلی است. در واقع این آیه به همه انسان‌ها فرمان می‌دهد که کار را باید از مسیر خودش دنبال کرد، از راه خودش رفت، منتهی با تشبیه معقول به محسوس خانه‌ای و دری را تصور می‌کند و بعد به انسان دستور پیدا می‌کند از در وارد شود.

اگر بخواهیم روش‌شناسی راجع به این بحث داشته باشیم باید ببینیم در درس خارج دنبال چه هستیم و متناسب با هدفی که هست ابزار و روش را تعریف کنیم. یکی از بهترین راه‌های روش‌شناسی این است انسان هدف را بشناسد. وقتی هدف را شناخت، ابزار و روش را انتخاب می‌کند. هدف از درس خارج سه چیز می‌تواند باشد. البته ممکن است کسی چیز دیگری بگوید که این امر ناشی از اختلاف بیان است. به نظر ما محصل در درس خارج باید دنبال سه چیز باشد:

اولاً در درس خارج انسان دنبال دانش‌افزایی است. مثلاً یک مسئله‌ای مطرح می‌شود آن را یاد می‌گرفت. برای مثال یاد می‌گیرد قرآن بین صورتین در نماز کراهت دارد یا نماز را باطل می‌کند. این دانش‌افزایی است یا اینکه یاد می‌گیرد مفهوم داشتن شرط مسئله‌ای اختلافی است.

کار دومی که در درس خارج، هم محصل و هم استاد باید دنبالش باشند، یاد گرفتن فوت‌های کوزه‌گری است؛ یاد گرفتن روش‌ها، مدیریت بحث. به این مسئله خیلی دقت کنید. هم استاد باید اهل این کار باشد؛ حالا اگر استاد هم نبود خود محصل این کمبود را جبران کند و روش‌ها را درس خارج بگیرد. مثلاً وقتی یک مسئله‌ای در عبادات یا معاملات مطرح شد، ببیند فلان فقیه چطور این بحث را اداره کرد، دیگری چکار کرد چون فرض بر این است انسان در درس خارج افکار مختلف را می‌بیند.

من همین امروز کلاس داشتم، در بحث شهرت می‌دانید میرزای نائینی شهرت را سه قسم می‌کند؛ بعد در یک بحث زیبا و فنی وارد می‌شود آیا این شهرت‌ها مرجح هستند یا نه. آیا جابر ضعف سند هستند یا نه. آیا موهن هستند یا نه. بعد شروع به نظر دادن می‌کند. خب اینجا کسی که این درس را می‌بیند باید ببیند میرزای نائینی روش مدسه‌ای دارد، روش ریاضی دارد یا روش تجمیع ظنون دارد. آیا می‌آید قاعده محور برخورد می‌کند یا اینکه قرائن و شواهد را کنار هم می‌چیند. همه شما مکاسب خواندید.

مکاسب شیخ مقابل روش مدرسه‌ای است. بحث می‌کند، قاعده را می‌گوید ولی یک مرتبه می‌گوید انصاف چیز دیگری است. وقتی ما مکاسب می‌خواندیم از استاد می‌پرسیدیم این انصاف‌های مکاسب چیست. استاد می‌گفت مگر نشنیدید می‌گویند شیخ انصاری ادله اربعه را پنج تا کرده است و انصاف را هم اضافه کرده است. من از جواب ایشان قانع نشدم. این یک روش است. این روش را کنار روش آقای ایروانی بگذارید. گاهی ایروانی می‌گوید که من نفهمیدم چرا شیخ این طوری کار می‌کند. در نجف روش‌شناسی مرسوم نبوده است ولی الآن در قم یک مقدار این بحث راه افتاده است، ولی دارد به ابتذال کشیده می‌شود، ولی به هر حال دارد مطرح می‌شود. در غرب یکی از کارهای خوبی که انجام شده بحث روش‌شناسی است. یکی از غربی‌ها روش‌شناسی فقاهت ابن‌ادریس را استخراج کرده است.

درس خارج درس کشف روش‌هاست. اگر روش را در نیاورید یکی از اهداف درس خارج می‌لنگد. برخی می‌گویند فلانی سی سال درس فلان آقا رفت. نیاز نیست شما سی سال درس خارج بروید. اگر کسی سی سال درس خارج برود یا درس مشکل دارد، یا استاد مشکل دارد یا شاگرد مشکل دارد. این مال این است که درس نتوانسته متد و روش بدهد والا اگر درس از یک روش تبعیت کند باید با ده سال، دوازده سال مستغنی شود و روش‌ها را دربیاورد. پس دوست دارم روی این مسئله تأمل کنید. درس خارج غیر از حیث دانش‌افزایی، روش‌شناسی کار را به انسان می‌آموزد. تفاوتی هم ندارد اصول باشد یا فقه باشد. در فقه غیر از اینکه خود فقه روش دارد ابوابش هم فرق می‌کند.

نکته سوم آشنایی با تراث است. ببینید، ما در حوزه یک مشکل عمده داریم عدم قدرت بر ارتباط فضلا با تراث است؛ یعنی یک فاضل حوزوی ما ارتباط با تراث برقرار نمی‌کند. درس خارج می‌خواهند، ولی اگر به او جواهر بدهی نمی‌تواند مطالعه کند یا مباحثه کند. به طور تخصصی به جلسه تفسیر می‌رود و دارد دکترای تفسیر می‌گیرد، ولی اگر تفسیر نمونه باشد خوب می‌فهمد، اگر تفسیر نور باشد خوب می‌فهمد ولی اگر کشاف باشد نمی‌تواند بفهمد، مفاتیح الغیب باشد نمی‌تواند بفهمد یا آن گونه که باید بتواند نمی‌تواند. اسم این مشکل عدم قدرت شخص بر ارتباط با تراث است. از نان شب بر من و شما واجب‌تر است که قدرت ارتباط با تراث داشته باشیم.

انتهای پیام