وی با اشاره به اینکه عمروعاص زمانی که دید سپاه معاویه در حال شکست است نیرنگ و دغلبازی کرد، ادامه داد: موضع امام علی(ع) مشخص بود اما گوش شنوایی نبود، چراکه جماعتی از توطئه عمروعاص تأثیر گرفتند و امام نیز چارهای جز پذیرش پیشنهاد آنان یعنی حکمیت را نداشت.
موسوی بیان کرد: عدهای که در مقابل مولای متقیان ایستادند و بعدها به خوارج مشهور شدند، ابوموسی اشعری را پیشنهاد دادند. عمروعاص با نیرنگ و فریب کار خود را انجام و ماجرای حکمیت را به نفع خود تمام کرد.
مدرس حوزه علمیه لرستان با اشاره به اینکه امام علی(ع) بعد از مشکلات، سختیها و ابتلائات خدا را سپاس میگوید، چراکه در صحنهها، چالشها و سختیهای زندگی شناخت و معرفت انسان نسبت به خود و خداوند بیشتر میشود، گفت: انسان در سختیها و مشکلات زندگی دیگران را بهتر میشناسد، قواعد دنیا را بیشتر درک میکند و در نهایت در سختیها و شدائد است که انسان معرفت بیشتری به خداوند متعال پیدا میکند.
وی با بیان اینکه امام علی(ع) خطاب به مردم میفرماید: «معصیت و نافرمانی نسبت به کسی که ناصح، عالم و مجرب است، سبب ندامت و پشیمانی و حسرت میشود»، تصریح کرد: امام علی(ع) قرآن ناطق بود، اما عدهای با نیرنگ شامیان و عمروعاص در مقابل قرآن ناطق ایستادند و تخلف اینها از امام عصر سبب ماجرای حکمیت و پس از آن جنگ نهروان شد.
موسوی با بیان اینکه در ماجرای حکمیت، ایستادگی عدهای در مقابل امام ظالمانه بود، اضافه کرد: مخالفت این گروه براساس برهان و استدلال نبود بلکه از روی طغیان بود و جایی برای خیرخواهی، گفتوگو و استدلال نگذاشتند.
مدرس حوزه علمیه لرستان با یادآوری اینکه امام علی(ع) ماجرای حکمیت و قرآن بر سر نیزه کردن لشکر معاویه را خدعه و نیرنگ میدانست، گفت: بعد از آن امام ابتدا ابنعباس را برای حکمیت پیشنهاد داد، اما نپذیرفتند و بعد از آن مالکاشتر را پیشنهاد داد اما دوباره قبول نکردند.
انتهای پیام