صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۴۵۶۹۷
تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۳
حجت‌الاسلام اولیایی تشریح کرد:

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: رکن اصلی نظام طاغوت و پهلوی مبتنی بر ظلم بود؛ طبیعی است که انقلاب اسلامی، ابزار کنشگری و کنشگری در مقابل ظلم شده و آرمان انقلاب اسلامی هم عدالت اجتماعی می‌شود و بنیانگذار انقلاب اسلامی هم که سکان حرکت آغازین انقلاب را در دست داشتند، آرمانشان عدالت اجتماعی می‌شود.  

به گزارش ایکنا، در مکتب سیاسی حضرت امام خمینی (ره)، عدالت اجتماعی جایگاه و اهمیتی بسیار والایی دارد. در این مکتب، تحقق عدالت اجتماعی، هدف بعثت انبیا و انقلاب اسلامی و مبارزه با رژیم طاغوت و نیز راز دشمنی استکبار بوده است و بی‌توجهی به آن عواقب شومی را برای حکومت و ثروت‌اندوزان به دنبال می‌آورد. براساس این مکتب، در حکومت و جامعه باید تمامی اقشار جامعه از حقوق برابر برخوردار و همه در برابر عدالت مساوی باشند، همچنین امام به شایستگی‌های افراد هم توجه دارند. در حکومت باید، قانون و موازین قانونی بر آن حاکم بوده، مسئولان درصدد جلب امتیازات ویژه برای خود نباشند و همواره با خدمتگزار مردم دانستن خود، به دنبال پر کردن شکاف‌های طبقاتی به نفع محرومان باشند.

فرا رسیدن سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) فرصت مناسبی است تا به بازخوانی اندیشه‌های حضرت امام به ویژه در حوزه عدالت اجتماعی بپردازیم. از همین رو با حجت‌الاسلام احمد اولیایی، دانش‌آموخته حوزه علمیه قم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و پژوهشگر عدالت به گفت‌وگو نشسته‌ایم. مشروح این گفت‌وگو در ادامه آمده است. 

ایکنا ـ چرا استقرار عدالت یکی از جدی‌ترین آرمان‌های انقلاب اسلامی بوده و به یکی از اساسی‌ترین محور‌های نظام فکری امام خمینی (ره) تبدیل شد؟ 

صحبت کردن درباره اندیشه عدالت اجتماعی حضرت امام خمینی (ره) از این جهت که اولاً مقوله عدالت بسیار پیچیده است و دوماً حضرت امام مقوله عمل و نظر را توأمان با هم پیش بردند، کار بسیار پیچیده‌ای است. اما اگر بخواهیم خودمان را با این سؤال مواجه کنیم که اساساً چرا استقرار عدالت یکی از جدی‌ترین آرمان‌های انقلاب بوده و به یکی از اساسی‌ترین محور‌های نظام‌های فکری امام خمینی (ره) تبدیل شده است، باید اینگونه پاسخ بدهیم که این اندیشه و اهمیت عدالت اجتماعی در دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) به دستگاه فکری حضرت امام برمی‌گردد. دستگاه فکری که مبتنی بر توحید و مبانی دینی و قرآنی و روایی اسلام و تشیع است. جایی که حضرت امام نیز خودشان به این مهم اشاره دارند و عدالت را ذیل یک دستگاه فکری تعریف می‌کنند. وقتی عدالت اجتماعی ذیل یک دستگاه فکری منسجم تعریف شد، کاملاً از اهمیت فراوانی برخوردار خواهد بود.

حضرت امام خمینی (ره) استقرار نظام توحیدی بر روی زمین را یکی از مهم‌ترین اهداف انبیا برمی‌شمارد، به این معنا که هدف انبیا در طول تاریخ نیل به توحید، اقامه قسط توسط مردم و تشکیل نظام اجتماعی عادلانه برای حرکت بر صراط مستقیم است. به عبارت دیگر مهم‌ترین وظیفه انبیا، برقراری نظام عادلانه است. با این نگاه آن چهارچوب فکری حضرت امام خمینی (ره) که نظریه عدالت اجتماعی ایشان نیز از این چارچوب فکری استخراج می‌شود، منسجم و کشف می‌شود. حضرت امام، هدف انبیا را پیاده‌سازی توحید در جامعه و تربیت انسان موحد می‌دانند. این انسان موحد، فقط در بحث مبانی، اندیشه و نظر نیست، بلکه کنشگری این انسان در راستای توحید است و وقتی عدالت را از عدالت تکوینی الهی شروع می‌کنند و به عدالت اجتماعی در جامعه می‌رسانند، این انسان، انسانی است که برای برقراری نظام توحیدی باید عدالت اجتماعی را مستقر کند؛ لذا یکی از اساسی‌ترین محور‌های نظام فکری امام، عدالت اجتماعی بود و انقلاب اسلامی در برهه‌ای از تاریخ که ظلم توسط دستگاه پهلوی در جامعه ایرانی بسط پیدا کرده است، می‌شود استقرار عدالت و این استقرار عدالت، تبدیل به آرمان انقلاب می‌شود، انقلابی که علیه بسط ظلم توسط دستگاه پهلوی تعریف می‌شود.

به عبارت دیگر خود انقلاب اسلامی یک پدیده‌ای در مقابله و مواجهه با ظلم بود، چون رکن اصلی نظام تثبیت شده آن زمان با عنوان نظام طاغوت و پهلوی، مبتنی بر ظلم بود، طبیعی است که انقلاب اسلامی می‌شود، کنشگری در مقابل ظلم؛ لذا آرمان انقلاب اسلامی می‌شود عدالت اجتماعی و بنیانگذار انقلاب اسلامی هم که سکان حرکت آغازین انقلاب را در دست داشتند، آرمانشان عدالت اجتماعی می‌شود. 

ایکنا ـ مفهوم عدالت در نظام فکری امام‌خمینی (ره)، پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی چگونه بود؟ 

برای پاسخ به این پرسش باید حضرت امام را به عنوان کسی که افکار منسجمی دارد و مبتنی بر مبانی توحیدی است، تبیین و تفسیر کنیم. چنین انسانی پس از یک پدیده که مبتنی بر زمان و مکان است، اصل نظریه و اندیشه‌های وی تغییر نمی‌کند و طبیعی است که مبتنی بر مقتضیات زمان و مکان، ممکن است صور و اشکال متفاوت پیدا کنند. نکته اصلی در اندیشه عدالت اجتماعی حضرت امام، بحث عاملیت در بسط عدالت است. پرسشی در عدالت‌پژوهی وجود دارد که درباره عاملیت بسط عدالت اجتماعی در جامعه است و مطرح می‌کند مسئول، متصدی و کسی که عدالت را در جامعه بسط دهد، کیست یا چه نهادی است.

حضرت امام فارغ از عدالت فردی که به معنای حرکت عادلانه انسان در کنشگری‌های فردی خودش است و می‌تواند در کنار عدالت اخلاقی معنا پیدا کند، به این معنا که انسان باید حد وسط را در اخلاقیات فردی خود رعایت کند و یا در کنشگری‌های فردی خود نباید ظلم کند، حضرت امام فراتر می‌رود و معتقد است ساختار باید عادلانه شود؛ لذا با اینکه خودشان می‌توانستند به عنوان یک روحانی و فقیه و عالم به صورت فردی با تدریس، سخنرانی، تحصیل و نوشتن کتاب‌های خوب یک کنشگری عادلانه فردی داشته باشند، در اینجا متوقف نمی‌شوند، بلکه سعی می‌کنند در مقابل ساختار ظالمانه‌ای که بسط پیدا کرده است، سمت اصلاح ساختار حرکت کند، چون معتقد است بسط عدالت اجتماعی بدون برقراری یک نظام عادلانه و توحیدی اساساً امکان ندارد. ایشان چه قبل و چه بعد از انقلاب، اقامه عدالت را متحول کردن ظالم به عادل می‌داند. عدالت را به معنای تغییر ساختار ظالمانه به ساختار عادلانه می‌داند و لذا همین مبنا باعث حرکت ایشان برای انقلاب اسلامی می‌شود و تلاش‌های ایشان برای از بین بردن نظام پهلوی البته در برهه اولیه مبارزات، هدفشان اصلاح امور در نظام پهلوی بود، اما جایی که معتقد بودند ساختار ظالمانه نمی‌تواند به این احکام، توحید، معنویت و عدالت برود، در آن صورت به سمت کنشگری ساختاری می‌رود و انقلاب اسلامی را رقم می‌زنند.

بعد از انقلاب هم عدالت سرلوحه اندیشه‌های امام قرار گرفته است و هیچ تفاوتی نمی‌کند؛ همانطور که شهید مطهری فرمودند، هم علت حدوث و هم علت بقا انقلاب اسلامی عدالت بود. یعنی هم آنچه باعث شد امام حرکت کند و هم آنچه قرار است باعث بقای انقلاب شود، عدالت است. چون حضرت امام عدالت اجتماعی را نظم اجتماعی عادلانه برای پرورش انسان مهذب و انسانی که قرار است به سمت عبودیت و معرفت الهی حرکت کند، می‌داند، لذا ساختار برایش تقویت می‌شود. بعد از انقلاب نیز این تفاوت را نمی‌بینیم که بگوییم امام از اندیشه عدالت اجتماعی خودشان فاصله گرفتند، بلکه به سمت بحث‌های قانونگذاری، تقنین و قانون اساسی، ایجاد ساختار‌هایی مانند شورای نگهبان، مجلس خبرگان، شورای انقلاب و ... رفتند که چه در زمان حضرت امام (ره) و چه در زمان نائب برحقشان، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب امتداد پیدا کرد. ما در همه این‌ها امتداد یک اندیشه را می‌بینیم و آن اندیشه عدالت اجتماعی مبتنی بر ساختار است.

برای همین وقتی شما به قانون اساسی به عنوان یک ساختار منسجم نگاه می‌کنید، می‌بینید در اصل دوم، بحث قسط و عدل و نفی هر گونه ستم بیان شده است، در اصل ۴۳ فقرزدایی، در بند سه اصل سه آموزش رایگان و همگانی و توزیع آموزش، بند ۹ اصل سه رفع تبعیضات ناروا و اصل 49 مبارزه با فساد بیان شده است که در ساختار می‌بینید. وقتی امام خمینی (ره) آیه ۲۵ سوره حدید را تفسیر و تبیین می‌کنند، می‌فرمایند اگر کسی یا شخصی مشغول تباه کردن جامعه باشد، اول با بینات، بعد با کتاب و میزان و ... به سمت اصلاح می‌رویم و اگر باز هم نشد، اینجا دیگر بحث «حدید» را داریم که کنایه از سختی، سخت‌گیری و تغییرات محکم و جایگزینی ساختار‌های عادلانه به جای ساختار طاغوتی است. یعنی امام مرحله به مرحله قبل از انقلاب را طی کردند و پس از انقلاب هم با ایجاد ساختار‌های مبتنی بر این اندیشه حرکت را پیش بردند.

ایکنا ـ پیاده‌سازی این عدالت اجتماعی در چهارچوب‌های حکمرانی جمهوری اسلامی چگونه امکان‌پذیر است؟ 

امام خمینی (ره) این مسئله را در کلیدواژه‌های گوناگون و متکثر مطرح کرده است، مانند استقلال اقتصادی. می‌دانید که حضرت امام پس از انقلاب اسلامی به شدت بر استقلال اقتصادی و عدم وابستگی تأکید دارند. بحث‌هایی مانند اصلاح دستگاه‌های دولتی، رفع محرومیت و ... در عمده سخنرانی‌ها، دستورات و صحیفه امام کاملاً قابل رؤیت است؛ بحث رفاه همگانی و عمومی، توجه به فقرا، کاهش فواصل طبقاتی، اینکه حاکم با مردم یکسان باشد و به مستضعفان توجه کند و اقامه قسط توسط مردم اتفاق بیفتد، همه این‌ها از کلیدواژه‌های حضرت امام است و می‌توانید این را در آیه ۲۵ سوره حدید هم ببینید که مردم باید قیام به قسط کنند. امام خمینی (ره) معتقدند مردم باید یک تربیت مبتنی بر عقلانیت و تهذیب ذیل نگاه توحیدی داشته باشند و بعد می‌فرماید این ملت قوای ما هستند و این ملت هستند که باید کار را به دست بگیرند و این را در فرمایشات مقام معظم رهبری هم بار‌ها دیده‌ا‌ید که به ویژه در بحث اقتصاد، معظم له درباره مردمی شدن اقتصاد تأکید دارند و نهایتاً مردم هستند که باید عدالت را بسط دهند و این مردم هم ذیل سه‌گانه عقلانیت، معنویت و عدالت پیش بروند. یعنی عدالت به همراه عقلانیت و معنویت، سه‌گانه‌ای هستند که باید با هم ترکیب بشود و یک انسان عقلانی معنوی را که در جستجوی عدالت هست، در نظام جمهوری اسلامی کنشگری داشته باشد. 

ایکنا ـ در حال حاضر شاهد چه وضعیتی در راستای برقراری عدالت اجتماعی هستیم؟ 

در این زمینه حرف‌های زیادی زده شده و از جمله مباحثی است که مقام معظم رهبری کاملاً شفاف و صریح و با شجاعت می‌فرمایند، ما در عدالت اجتماعی وضعیت مناسبی نداریم. این اعتراف رهبر معظم به یک شکست نیست، بلکه اقرار به اهمیت عدالت اجتماعی و لزوم حرکت سریع‌تر و منسجم‌تر به سمت عدالت اجتماعی است. فاصله تا مطلوب بسیار زیاد است و از این جهت که عدالت یکی از مهم‌ترین آرمان‌های انقلاب و اسلام است، لذا ما برای رسیدن به وضعیت مطلوب باید متوقعانه و آرمان‌گرایانه به آن نگاه کنیم. این اصلاً به معنای انکار تلاش‌هایی که در نظام جمهوری اسلامی شده است، نیست. در همان زمان حضرت امام و بعد از آن، مبتنی بر اصلاح ساختار‌ها می‌بینید اتفاقات مهمی در حوزه عدالت اجتماعی در ایران افتاده است، در بحث عدالت آموزشی، آموزش‌های رایگان، ارتقای سواد، عدالت در حوزه بهداشت مانند احداث بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، امکان استفاده روستائیان و شهر‌های کوچک از امکانات بهداشتی و سلامت، در بحث عدالت قضایی مانند تقویت قوه قضائیه، کوتاه کردن اطاله دادرسی و ... که می‌تواند مصداقی از عدالت کیفری باشد. در بحث عدالت اقتصادی هم توجه به محرومان در بسیاری از دولت‌های ما و در نظام جمهوری اسلامی هم دیده شده است و در حوزه‌های دیگر عدالت هم می‌توانید مصادیق فراوانی را از تلاش جمهوری اسلامی در بسط عدالت ببینید.

اما طبیعی است که برای ارزیابی وضعیت عدالت باید چند نکته را در نظر داشته باشید، یکی موانع موجود، ظرفیت‌ها، اهداف و رسالت‌هایی که جمهوری اسلامی دارد و این رسالت بسیار متعالی است، لذا ما را متوقع می‌کند و ما نسبت به جایگاهش یک مرتبه بالایی از عدالت اجتماعی را انتظار داریم؛ بنابراین برای رسیدن به این انتظار بالاست که نارضایتی از وضع موجود پیش می‌آید و البته باید موانع را هم در نظر بگیریم. دشمنانی که سال‌هاست دشمنی‌های خودشان را به صورت واضح و آشکار انجام می‌دهند و اجازه نمی‌دهند تلاش‌هایی را که جمهوری اسلامی در بسط عدالت اجتماعی دارد به سرانجام برسد.

ایکنا ـ چرا پس از گذشت بیش از ۴۰ سال از پیروزی انقلاب، هنوز عدالت اجتماعی در جامعه ما برقرار نشده است؟

حضرت امام می‌فرمایند برای اینکه ما بدانیم انقلاب اسلامی چگونه باید کار کند، این فرع بر خود انقلاب است و انقلاب باید برای تغییر ساختار انجام شود و بعد به سمت حرکت برویم و این به زودی انجام نمی‌گیرد؛ بنابراین اصل اول این است که نباید در بسط عدالت اجتماعی عجله داشت، در یک حکومت چهل و چند ساله که هنوز در حال مبارزه با دشمنان است که همه جانبه به این کشور حمله می‌کنند، اینکه سال‌ها تحریم بوده است و یا سال‌ها در دفاع مقدس بوده است و یا مواجهه با حمله نظامی بوده و مبارزه با منافقین در ابتدای این تغییر ساختار وجود داشته است، نمی‌توان خیلی عجولانه این وضعیت اجتماعی را ارزیابی کرد.

نکته دوم که امام خمینی (ره) می‌فرمایند لزوم تقویت دولت است؛ بنابراین اگر بخواهیم بفهمیم که چه موانعی وجود دارد و چرا به سمت عدالت اجتماعی کند حرکت می‌کنیم، دومین مانع عدم تقویت دولت‌هاست. اینکه چه مقدار به سمت انتخاب درست دولت و یاری دولت‌ها حرکت می‌کنیم. بحث سومی که حضرت امام مطرح می‌کنند، این است که عدالت دارای هزینه است. چون وقتی منافع انسان طلب می‌کند که سهم بیشتری ببرد، در مرحله اول هزینه‌هایی متوجه گروهی می‌شود که از سهم‌خواهی آن‌ها جلوگیری می‌شود. آیا حاضرند این هزینه‌ها را پرداخت کنند؟ اینکه ما دم از اسلام و عدالت اجتماعی می‌زنیم، حاضریم در جایی که عدالت اجتماعی حکم کرد، سهم کمتری داشته باشیم و اعتراض نکنیم. این عدم تحمل هزینه می‌تواند عامل دیگری باشد.

نکته مهم دیگر در کلام حضرت امام، جهان‌شمولی عدالت اجتماعی است. حضرت امام معتقدند انقلاب ما جهانی است، یعنی وقتی ساختار طاغوت را به عنوان ساختار ظالمانه مورد انتقاد و هجمه و تغییر قرار می‌دهید، گویی با نظام جهانی که می‌خواهد تمام کشور‌ها به ویژه ایران را مستعمره خود کرده و از استقلال محروم کند، مواجه می‌شوید. این جهان‌شمولی بهایی دارد و به این اشاره می‌کند که دشمن را در مقوله عدالت اجتماعی درنظر بگیریم و توجه به دشمنی‌ها و جلوگیری از آن‌ها، اینکه دشمن با رسانه‌های جمعی ادراک مردم نسبت به عدالت اجتماعی را دائماً دچار خدشه می‌کند، یعنی با بزرگ کردن برخی قصور‌ها و تقصیر‌ها و با بزرگ‌نمایی برخی نابرابری‌ها و ناعدالتی‌ در جامعه که می‌تواند در بسیاری از جوامع وجود داشته باشد، طوری برخورد می‌کند که مردم تصور می‌کنند ما درصدی در عدالت اجتماعی کار نکرده‌ایم. این تغییر ادراکی مردم که ذیل مقوله جنگ شناختی قرار می‌گیرد و رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره کرده‌اند، تأکید دارد کار دشمن است و لذا دشمن‌شناسی و حضور دشمن یکی از عواملی است که باعث شده عدالت اجتماعی از وضعیت مطلوب قدری فاصله بگیرد.

 
گفت‌وگو از سمیه قربانی
انتهای پیام