یکی از شاخصهای نظام سرمایهداری مصرفگرایی است. مصرفگرایی را میتوان به نوعی اعتیاد به مصرف دانست. مصرفی که نه به دلیل رفع نیازهای ضروری و یا ثانوی منطقی است، بلکه به دلیل غلبه و رواج فرهنگ تظاهری است. معمولاً هویتهای کاذب، مولد فرهنگهای کاذباند، اگرچه میان این دو رابطه متقابل وجود دارد، یعنی فرهنگ تظاهری، سبک زندگی صوری را ایجاد و سبک زندگی صوری و بدلی هویتهای کاذب فردی و اجتماعی را تولید و بازتولید میکند.
حداکثرسازی سود که ناشی از اصالت سود نهفته در متن تفکر و نظام سرمایهداری است، حکم میکند که با کمک رسانهها سبک زندگی مصرفی و تنوعطلبی در مصرف به یکی از ویژگیهای بارز جامعه مصرفی در شهرهای پسا مدرنیته تبدیل شود. کافی است به مبلمان تبلیغات شهری به ویژه در شهرهای بزرگ اروپایی و آمریکایی و دیگر جوامعی که فرهنگ و رفتار مصرفگرایی و سبک زندگی غربی را پذیرفتهاند، توجه کنیم تا ابعاد و عمق نفوذ فرهنگ مصرفی مشخص شود.
در ایران فرهنگ مصرفی کم و بیش در دو دهه اخیر، به ویژه در نسلهای جدید گسترش یافته است و این میتواند در درازمدت بسیار آسیبزا باشد.
کالایی شدن فرهنگ، آموزش، تعلیم و تربیت یکی از نشانههای جامعه مصرفی و شهرهای پسا مدرنیتهای است. غلبه فرم بر محتوا در روایتهای روزانه زندگی و کاهش انسجام اجتماعی در سطح کلان و کاهش سطح تعاملات اجتماعی در اجتماعات محلی، از دیگر نشانههای جامعه مصرفی محسوب میشود.
اما، راهکار اصلی پیشگیری از افتادن در تله جامعه مصرفی، توجه عمیق، ساختاری و نهادی به ارزشهای فرهنگی و اسلامی و انقلابی است. همگرایی سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه در شناخت درست از الگوها و سیاستهای فرهنگ مصرفی نظام سرمایهداری و طراحی سبک زندگی ایرانی اسلامی براساس تفکر ایرانی اسلامی و تجربه انقلاب اسلامی، تجربه دفاع مقدس و تجربه فرهنگ و مدیریت جهادی و دوری کارگزاران دولتی و حکومتی از مشی اسراف و تجملگرایی و اتخاذ عملی سادهزیستی نمونههای موفق است که تجربه شده؛ چرا که ماهی ز سر گندد نی ز دُم.
انتهای پیام