در آغاز باید دانست که این آیه جزء سوره حمد بوده و یکی از آیات هفت گانه آن شمرده میشود. آیتالله جوادی آملی در تفسیر نخستین آیه سوره مبارکه حمد با اشاره به سخن برخی از مفسران همچون امام خمینی(ره) بیان میکند که سوره مبارکه حمد جامع همه معارف قرآن کریم است و معارف این سوره نیز در آیه کریمه «بسم الله الرّحمن الرحیم» و معارف بسم الله در حرف «باء» آن جمع شده است و حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نقطه بای بسم الله است.
البته باید دانست این گونه مسائل در خور فهم هر کسی نیست و لذا هر چند راه فهم این معارف الهی برای همگان باز است لیکن کسانی که توفیق فهم این اسرار و حقایق الهی را پیدا نکردند نباید به آن بپردازند بلکه باید علمش را به اهلش واگذارند.
بیشتر بخوانید:
آیه کریمه «بسم الله الرّحمن الرحیم» سر فصل 113 سوره قرآن کریم و در سوره مبارکه «نمل» افزون بر آغاز سوره، در آغاز نامه حضرت سلیمان(ع) به ملکه سبأ نیز آمده است. این آیه هر چند در آغاز سوره مبارکه توبه نیامده است اما 114 بار نازل شده است، نه این که یک بار نازل شده باشد و به دستور پیامبر اکرم(ص) سرفصل سُور قرآنی قرار گرفته باشد.
در عصر نزول وحی، فرود آمدن آیه «بسم الله الرّحمن الرحیم» به عنوان اولین آیه سوره جدید، نشانه پایان پذیرفتن سوره پیشین و آغاز نزول سوره پس از آن بود «وإنما کان یُعرف انقضاء السورة بنزول «بسم الله الرحمن الرحیم» ابتداءً للأخری» در مورد واژه شریف «الله» باید گفت برترین نام از نامهای ذات مقدسی است که جامع همه کمالات است وگرنه اشتمال بر کمالات در معنای این کلمه مأخوذ نیست. این نام مبارک که از آن به «لفظ جلاله» یاد میشود، هزار و 698 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
از منظر مفسرین اسم «الله» نسبت به نامهای دیگر خداوند اسم اعظم است و اگر آیهای مشتمل بر اسم اعظم حق بود، سید آیات به شمار میرود و از این رو در برخی روایات، آیه «بسم الله الرّحمن الرحیم» به گرامیترین و بزرگترین آیه قرآن وصف شده است، از منظر صاحب تفسیر تسنیم، الرّحمن و الرّحیم دو صفت از صفات علیای خدای سبحان است که از «رحمت» مشتق شده است، رحمان صیغه مبالغه است و بر «کثرت» دلالت میکند و رحیم صفت مُشبهه است و «ثبات و بقا» را افاده میکند.
خدای متعال دارای دو گونه رحمت است؛ رحمتی مطلق، فراگیر و بیمقابل، و رحمتی خاص که در برابر غضب اوست، «الرّحمن» بر رحمت مطلق و فراگیر، «الرّحیم» بر رحمت متناهی و خاص الهی دلالت دارد. از این رو میتوان گفت که رحمت رحمانیه خداوند همه چیز را زیر پوشش دارد، دنیا و آخرت، مؤمن و کافر. همانند آفتابی که بر زندگی همه میتابد و بارانی که بر هر سرزمین میبارد «ورحمتی وَسِعَتْ کلّ شیء» اما رحمت رحیمیه در مقابل عذاب و سخط الهی قرار دارد و متناهی و محدود است.
از منظر استاد جوادی آملی، توفیق یاری دین و فراگیری معارف الهی، انجام دادن عمل صالح در دنیا و رسیدن به بهشت و رضوان الهی در آخرت، از مظاهر بارز رحمت رحیمیه است، در اهمیت این آیه شریفه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر کاری که با نام خدا آغاز نگردد ابتر است، ابتر به معنای «منقطع الآخر» و بیفرجام است، به تعبیری کاری که به هدف نرسد، ابتر است.
از منظر صاحب تفسیر تسنیم لازم است توجه شود که چون خداوند سبحان به مقتضای «هو الأول» آغاز هر کار و هر شأن است، اگر کاری بدون توجه به او آغاز شود منقطعالاول است؛ چنانکه اگر کار و شأنی بدون قصد قرب به او که «هو الآخر» است، انجام شود منقطع الآخر و اَبْتَر خواهد بود. از این رو لازم است هر کاری به نام خدا آغاز شود.
نکته دیگری که در مورد تفسیر آیه بسم الله الرحمن الرحیم باید مورد توجه قرار داد این است که نزول مکرر آیه «بسم الله...» نشانه اختلاف معنا و تفسیر آن در هر سوره است. آیات «بسم الله...» در سراسر قرآن کریم گرچه از نظر لفظی یکسان است، لیکن از نظر معنوی و تفسیری گوناگون و در نتیجه «مشترک لفظی» است، لذا باید دانست که این اختلاف معنوی و اشتراک لفظی آیاتِ «بسم الله الرّحمٰن الرحیم» از آن روست که بسم الله هر سوره جزئی از آن سوره و با محتوای آن هماهنگ و به منزله عنوان و تابلو آن سوره است و چون مضامین و معارف سورههای قرآن با یکدیگر متفاوت است، معنای بسم الله نیز در سورهها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجهای از درجات و شأنی از شئون الوهیت خدای سبحان و رحمانیت و رحیمیت او را بازگو میکند و از این جهت همانند اسمای خداوند در پایان آیات است که با محتوای آیات هماهنگ و به منزله برهانی بر محتوای آن است. بر این اساس، اگر محتوای سورهای به خوبی تبیین شود، تفسیر بسم اللهِ آن سوره نیز روشن خواهد شد.
نظر به این که در این آیه برخی از نامهای خدای متعال بیان گشته است ذکر این نکته نیز قابل دقت خواهد بود که قداست و برکت نام خدا منشأ اعتبار احکامی فقهی برای اسمای لفظی خدای سبحان شده است. برخی از این احکام عبارت از حرمت تنجیس و آلوده کردن آن، وجوب تطهیر آن، در صورت آلوده شدن، حرمت هتک آن، به هر نحو، حرمت مسّ آن بدون طهارت، ممنوع بودن جدال با آن (سوگند به صورت «لا والله» و«بَلی والله») در اِحرام عمره و حجّ، لزوم ذکر و تسبیح آن در رکوع و سجود نماز، اشتراط ذبح و تذکیه حیوان به آن، مشروط بودن حلیّت صید به ذکر آن، احکام سوگند و استحباب شروع کار با ذکر آن.
انتهای پیام