صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۹۴۴۳۹
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۳
سیدعلیرضا واسعی پاسخ داد

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در نشست علمی «چرا عاشورا باقی می‌ماند؟» تصریح کرد: جدا از نگاه عاطفی و بعدی که مداحان به آن توجه دارند، ابعاد دیگری هم سبب ماندگاری قیام امام حسین(ع) شده است.

به گزارش ایکنا، سیدعلیرضا واسعی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، امروز 24 تیرماه در نشست علمی «چرا عاشورا باقی می‌ماند؟» تصریح کرد: جدا از نگاه عاطفی و بعدی که مداحان به آن توجه دارند، ابعاد دیگری هم سبب ماندگاری قیام امام حسین(ع) شده است؛ تابع نظریه قهرمان در تاریخ همیشه نام و یاد امام(ع) ماندگار خواهد بود؛ در فلسفه نظری تاریخ، بحث مهم مقوله محرک در تاریخ است یعنی تاریخ برای خود حیاتی مستقل از آدمیان دارد و آدمیان در درون تاریخ بازی می‌کنند.
 
واسعی اظهار کرد: این رویکرد در بین فلاسفه به فلسفه نظری تاریخ شناسایی شده است و به موضوعاتی چون محرک و مقصد و مسیر تاریخ پرداخته می‌شود، بنابراین محرک تاریخ بحث مهمی در مطالعات تاریخی است. یکی از دیدگاه‌های مهم در تاریخ، نقش قهرمان‌ها است؛ قهرمانان شخصیت‌هایی هستند که تاریخ را به سمت مقصد آن پیش می‌برند. 
 
استاد دانشگاه با قرالعلوم(ع) با بیان اینکه این جهان از منظر الهیاتی، هدفمند است و اهداف آن از سوی خداوند برنامه‌ریزی شده است و تاریخ مسیر خود را می‌رود، چه ما  آن را بپذیریم و یاری دهیم چه ندهیم، گفت: البته این نظریه، منتقدانی دارد ولی از نظر شیعه پذیرفته شده است و ما معتقدیم که منجی و مصلح خواهد آمد و بشر را به تکامل می‌رساند؛ چه ما بخواهیم و چه نخواهیم و چه آدمیان همراهی کنند یا نکنند. از منظر فلسفه تاریخ غیرالهیاتی هم این موضوع مورد تأیید است. هگل می‌گوید ما به جای آنکه تاریخ فلان قوم و مردم را بنویسیم باید تاریخ جهانی را فهم کنیم و می‌گوید هدف جهان، شکوفایی عقل و خرد و آزادی انسان است. 
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تصریح کرد: شهید مطهری معتقد است که حرف‌های هگل شبیه سخنان ماست و در واقع او باور الهیاتی دارد. افراد معتقد به هدفمندی تاریخ، دنبال محرک می‌گردند و یکی از مهمترین محرک‌‌ها، قهرمانان هستند؛ قهرمان کسی است که اگر نبود فلان اثر در تاریخ گذاشته نمی‌شد؛ هیچ انسانی در تاریخ بی‌تأثیر نیست ولی این تأثیرات آشکار و قابل تکیه نبوده.

تحلیل حوادث را صرفاً به اراده خداوند نسبت ندهیم

واسعی بیان کرد: اگر یک درخت و حیوان و بسیاری از انسان‌ها نبودند در تاریخ تأثیر زیادی گذاشته نمی‌شد ولی قهرمان کسی است که اثر او در تاریخ بالاست. وقتی می‌خواهیم مانایی کربلا را تبیین کنیم نباید به خواست و اراده الهی ارجاع دهیم و خدا را هزینه رقابت‌های خودمان کنیم و بگوییم خدا به نفع ماست زیرا هر کسی می‌گوید کار من همان اراده خدا بوده است و همه افراد می‌توانند شکست و موفقیت خود را به خواست خدا نسبت دهند. 
 
واسعی با بیان اینکه معنای این سخن خارج کردن خداوند از صحنه زندگی نیست، اضافه کرد: مراد بنده این است که برخی می‌‌گویند چرا امام حسین(ع) بیعت نکرد و چرا یزید امام را به شهادت رساند و برای توجیه آن بگوییم که همه این‌ها اراده خداوند بوده است؛ خدا در تمامی رفتارهای انسانی حضور دارد و توحید افعالی یعنی همین ولی این اراده خداوند نمی‌تواند منشأ تحلیل یک پدیده تاریخی باشد و برخی چون ساده‌ترین راه است این موضوع را بیان می‌کنند.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه نام امام حسین(ع) و واقعه عاشورا بیش از هر امام دیگری در بین مردم دنیا شهرت دارد، گفت: تردیدی نداریم که امام حسین(ع) از جهت رتبه بعد از حضرت علی(ع) و امام مجتبی(ع) بودند ولی نام ایشان بیشتر از ائمه دیگر مطرح است. واقعه عاشورا نیز به همین شکل است. طبق نظریه قهرمان این موضوع قابل تحلیل و تبیین است. 
 
واسعی ادامه داد: این نظریه می‌گوید قهرمانان انسان‌هایی هستند که مسیر تاریخ را با رفتار خود تغییر می‌دهند؛ البته این پرسش مطرح است که آیا پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) و امام سجاد(ع) و ... قهرمان نبودند؟ کارل لایت ابتدا مقوله قهرمان را به عنوان محرک در تاریخ بیان کرد ولی سیدنی هوک با تبیین و تحلیل بهتری این مقوله را تحلیل کرده است. او می‌گوید قهرمان‌ها، دو دسته هستند؛ قهرمانان با نفوذ و قهرمانان حادثه‌آفرین. 

قهرمان با نفوذ و حادثه‌آفرین

وی افزود: قهرمان با نفوذ کسی است که در مسیر تاریخ سوار موج شده و تأثیر می‌گذارد؛ قهرمان نافذ در تاریخ و جامعه و در مسیر تاریخ و همراه با تاریخ است و از امکانات موجود در رسیدن به اهداف استفاده می‌کند. مثلاً سران قوا در تمام دنیا، افراد با نفوذی هستند ولی طبق موج ایجاد شده بر مسند قدرت می‌نشینند و قهرمانی آنان ضعیف است و عمدتاً موج‌سوار هستند. برخی افراد طوری هستند که اگر جامعه آنان را رئیس جمهور نمی‌کرد هرگز رئیس جمهور نمی‌شدند؛ خیلی از رؤسای جمهور در کشور ما و دیگر کشورها این طور هستند نه اینکه لزوماً افرادی توانمند بوده و به این جایگاه رسیده‌اند. 
 
واسعی با تأکید بر اینکه قهرمانی قهرمانان با نفوذ، زاده زمان و امواج ایجاد شده در جوامع است، اظهار کرد: دسته دوم قهرمانان، قهرمانان حادثه‌آفرین هستند؛ این قهرمانان شخصیت و کسانی هستند که اعمالشان رشد و تکامل بعدی را در مسیر دیگری می‌اندازد که اگر آن کار انجام نشده بود، مسیر تاریخ عوض می‌شد. قهرمان حادثه‌آفرین، انسان با نفوذی است که اعمال او به طور عمده نتیجه هوش و اراده شخصی خود او است نه نتیجه موقعیت‌های تصادفی. 
 
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه برخی تصادفاً در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که او را برای مراسم افتتاحیه و سخنرانی و ... می‌برند و اگر از آن موقعیت کنار برود هرگز چنین موقعیتی نخواهد داشت، افزود: چنین افرادی نباید تصور کنند که فرد خیلی مهمی هستند؛ قهرمان واقعی کسی است که خود او قابلیت الگو و نفوذ و قهرمان شدن دارد؛ در بین خوانندگان و منبری‌ها و سخنرانان نیز گاهی می‌بینیم چنین افرادی وجود دارند که تأثیرگذاری آنان سبب می‌شود، خوانندگی،‌منبر و سخنرانی به قبل و بعد از آنان تقسیم شود.
 
وی با بیان اینکه امام حسین(ع) سنت‌شکن است و مسیر تاریخ را تغییر داده است، افزود: علت مانایی و ماندگاری نام امام حسین(ع) و واقعه عاشورا حادثه‌آفرینی در جهان انسانی است؛ حتی اگر با نگاه غیرشیعی نگاه بیندازیم. متاسفانه وقتی نام امام حسین(ع) می‌آید فقط به اشک ریختن و ثواب آن توجه می‌کنیم و آن را هدف می‌دانیم ولی این هدف نیست؛ حتی یکی از مراجع به تندی گفت چه کسی می‌گوید اشک هدف نیست؛ اشک‌ریزی طرفدارساز هست ولی هدف‌ نیست، بلکه مقدمه برای تقرب انسان است.
 
وی بیان کرد: اشک‌ریختن هدف نیست و اگر اشک تأثیری در انسان نداشته باشد بازی با دیانت است؛ امام حسین(ع) قهرمان حادثه‌آفرین است که نام او ماناست. در کنار امام حسین(ع) کسانی چون ابن زبیر و ابن عمر و عبدالرحمان ابی بکر هم قهرمان با نفوذ از منظر تاریخی نه شیعی بودند ولی چرا مانا نشدند؟ چون قهرمان حادثه‌آفرین نبودند؛ به این دلیل امام حسین(ع) از ائمه(ع) دیگر هم متفاوت شده است.

تکثیر دهه‌های عزا تقدس‌زدایی از عاشوراست

وی افزود: از منظر شیعی نباید در روز شهادت امام رضا(ع) و امام کاظم(ع) و ... روضه امام حسین(ع) بگیریم ولی باز گرفته می‌شود و این به معنای اهمیت نقش امام حسین(ع) است؛ البته بنده به شدت با تکثیر دهه‌های عزاداری و مجالس عزا مخالفت دارم زیرا طلا ارزشمند است چون اندک است و اگر ما دهه‌های متمادی محرم و صفر و فاطمیه و ... درست کردیم اهمیت آن را کم کرد‌ه‌ایم؛ به نظر بنده دست‌هایی در کار است تا اهمیت عاشورا را کم کنند لذا دهه‌ها می‌سازند و نتیجه آن شکل‌گیری جلسات خرد در خانه‌ها و میادین و ... است و دیگر حسینیه آن اعتبار و نام و جایگاه خود را ندارد. 
 
واسعی بیان کرد: گاهی مجالس عزاداری آنقدر به اندازه بود که کسی با افتادن چشمش به یک علم و پرچم گریه می‌کرد ولی گاهی آنقدر زیاد می‌شود که دیگر آن کارکرد را ندارد و گاهی متأسفانه به کارناوال شادی و نشان دادن بدن تبدیل می‌شود. 
 
وی با اشاره به برخی دلایل مانایی امام حسین(ع)، تأکید کرد: امام حسین(ع) مبدع است یعنی در مسیری که همه رفتند نرفت؛ امام(ع) احیاگر است یعنی سنت نبوی را احیا کرده است؛ امام شجاع است و از هیچ چیزی جز خدا ترس ندارد از این منظر این تعبیر که امام حسین(ع) می‌دانست شهید خواهد شد کم کردن شأن او است؛ امام(ع) آینده نگر بودند و این هم از دلایل مانایی ایشان است.     
انتهای پیام