صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۸۷۹۴
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۹
گفتار‌هایی از نهج‌البلاغه/ ۳۳

امام علی(ع) در خطبه ۱۵۷ نهج‌البلاغه به پایان زندگى و عالم غربت قبر و خانه تنهایى، فناى دنیا و برپایى قیامت اشاره کرده و به بیان جملات کوتاه و تکان‌دهنده‌اى در این زمینه پرداخته است.

امام علی(ع) تنها فردی است كه از ميان همه گذشتگان كه سخنی از آنها به‌جا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده و گفتار او اقيانوس بيكرانه‌ای است كه سخن هيچ مبلغی به پای آن نخواهد رسيد.

سخنانی که در قالب خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آن‌ها داشته‌اند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداخته‌اند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبه‌ها و حکمت‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند  فقه السنه – جلد2، بحارالانوار – جلد 48، کافی – جلد 10، مصادر نهج البلاغه – جلد 6، میزان الحکمه – جلد 8، تاریخ الخلفاء استفاده می‌شود که در ادامه با موضوع «خودسازی برای آخرت» آن را می‌خوانید.

امام علی(ع) در خطبه 157 نهج‌البلاغه مانند بسيارى از خطبه‌ها، سخن را با حمد و ثناى الهى شروع مى‌كند؛ سپس در چند بخش به مسائل حساسى مى‌پردازد. 

در بخش اول این خطبه از عبرت گرفتن از تاريخ پيشينيان- كه سرنوشت مشابهى با ما دارند- سخن مى‌گويد و ما را به اعماق تاريخ گذشته فرو مى‌برد تا آينده خويش را آشكارا ببينيم و راه سعادت را پيدا كنيم. در بخش دوم، به اهميت تقوا و برگرفتن زاد و توشه از زندگى دنيا براى آخرت اشاره مى‌كند و هشدار مى‌دهد كه پايان زندگى هيچ‌كس نمايان نيست. بكوشيد تا غافلگير نشويد.

در بخش سوم از مراقبان الهى نسبت به اعمال انسان از جمله اعضاى پيكر هر شخص و فرشتگانى كه حافظان اعمالند، ياد مى‌كند و در بخش چهارم به پايان زندگى و عالم غربت قبر و خانه تنهايى و فناى دنيا و برپايى قيامت اشاره كرده، با جملات كوتاه و تكان دهنده‌اى در اين زمينه، خطبه را به پايان مى‌برد.

ایشان در بخش چهارم و آخرین بخش از این خطبه می‌فرماید: «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ، وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ، لَا تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ، وَ لَا يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ. وَ إِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ، يَذْهَبُ الْيَوْمُ بِمَا فِيهِ وَ يَجِيءُ الْغَدُ لَاحِقاً بِهِ، فَكَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ، فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ، وَ كَأَنَّ الصَّيْحَةَ قَدْ أَتَتْكُمْ وَ السَّاعَةَ قَدْ غَشِيَتْكُمْ وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ الْقَضَاءِ. قَدْ زَاحَتْ عَنْكُمُ الْأَبَاطِيلُ وَ اضْمَحَلَّتْ عَنْكُمُ الْعِلَلُ وَ اسْتَحَقَّتْ بِكُمُ الْحَقَائِقُ وَ صَدَرَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ مَصَادِرَهَا، فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اعْتَبِرُوا بِالْغِيَرِ وَ انْتَفِعُوا بِالنُّذُر. بدانيد، اى بندگان خدا، شما را از خود نگهبانانى و از اعضايتان جاسوسانى و حافظانى راستين است، كه اعمالتان را مى‌نويسند و حتى شماره نفس‌هايتان را ضبط مى‌كنند. تاريكى شب‌هاى ظلمانى شما را از آنان فرو نپوشد، يا اگر در پشت درهاى بسته پنهان گرديد از ديده آنها نهان نخواهيد ماند. فردا به امروز نزديک است و امروز هر چه با خود دارد مى‌برد و فردا از پى آن مى‌آيد و به آن مى‌رسد. گويى هر يک از شما را مى‌بينم كه به سراى تنهايى و گورگاه خود رسيده‌ايد. واى، كه چه خانه‌اى تنها و چه منزلى وحشت‌زا و چه غربتى و چه جدايى از همگنان. گويى صيحه قيامت به گوش می‌رسد و ساعت رستاخيز فراز آمده است و شما از گورها بيرون آمده‌ايد تا به محكمه عدل الهى حاضر آييد. ديگر آن گفتارهاى باطل به كارتان نيايد و بهانه‌ها زايل شده و حقايق آشكار گرديده و اعمالتان شما را به آنجا كه بايد برده است. پس، از آنچه مايه عبرت است، موعظت پذيريد و از اين همه، دگرگونى عبرت گيريد و از هشدارها سود ببريد.»

امام علی(ع) در اين بخش از خطبه براى تکميل نصايح گذشته به سه نکته مهم اشاره مى‌فرمايد: نخست درباره مراقبان و کاتبان و حافظان اعمال و سپس درباره مرگ و قبر و مشکلات آن و سرانجام درباره حساب و کتاب قيامت که در مجموع، روح خفتگان را بيدار و غافلان را هشيار مى‌کند.

در قسمت اول مى‌فرمايد: «اى بندگان خدا بدانيد که مراقبانى از خودتان بر شما گماشته شده و ديده بانانى از اعضاى پيکرتان، و نيز حسابدارانى راستگو که مراقب شمايند که اعمالتان و حتى شماره نفس‌هايتان را ثبت مى‌کنند» و در ادامه در وصف اين مراقبان اعمال مى‌فرمايد: «نه ظلمت شب تاريک شما را از آن‌ها پنهان مى‌دارد و نه درهاى محکم و فرو بسته!» جمله «أَنَّ عَلَيْکُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِکُمْ...» اشاره به گواهى اعضاى پيکر انسان و حتى پوست تن او در قيامت است؛ آن‌گونه که قرآن در آیه 24 سوره مبارکه نور مى‌گويد: «يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ؛ روزى که زبان‌ها و دست‌ها و پاهاى آن‌ها بر ضد آن‌ها گواهى مى‌دهد و اعمالشان را بازگو مى‌کند» و نيز در آیات 20 و 21 سوره مبارکه فصلت مى‌فرمايد: «حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ؛ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللهُ الَّذِى أَنطَقَ کُلَّ شَىْء؛ وقتى (کنار آتش دوزخ) مى‌رسند گوش‌ها و چشم‌ها و پوست‌هاى تنشان به آنچه مى‌کردند گواهى مى‌دهند. به پوست‌هاى تنشان مى‌گويند: چرا بر ضد ما گواهى داديد آن‌ها جواب مى‌دهند: همان خدايى که هر موجودى را به نطق درآورده، ما را گويا ساخته است.»

در ادامه بحث حافظان و مراقبان اعمال از مرگ و قبر سخن به ميان مى‌آيد؛ مرگ و قبرى که توجه به آن، خفتگان را بيدار و هوس‌بازان را هشيار مى‌کند و مى‌فرمايد: «فردا به امروز نزديک است، امروز آن چه را در آن است با خود مى‌برد و فردا پشت سر آن فرا مى‌رسد (و به اين ترتيب، عمر به سرعت سپرى مى‌شود)» منظور از «فردا»، فرداى مرگ و پايان عمر است که اگر انسان آن را دور پندارد، در گرداب غفلت فرو مى‌رود و هنگامى که آن را نزديک ببيند مراقب اعمال خويش و تسويه حساب و اداى حقوق و توبه از گناهان مى‌شود.

و به راستى پايان عمر دور نيست، حتى اگر انسان عمر طبيعى طولانى کند؛ چرا که سال و ماه به سرعت مى‌گذرد و کودکان، جوان و جوانان پير مى‌شوند؛ ضمن اين که حوادث غير منتظره، توفان بلاها و بيمارى‌ها همواره در کمين عمرند و گاه در يک چشم بر هم زدن همه چيز پايان مى‌يابد. (1)

سپس همگان را به تنهايى در قبر توجه مى‌دهد و مى‌فرمايد: «گويى هر يک از شما به سر منزل تنهايى و حفره گور خويش رسيده است. اى واى از آن خانه تنهايى و منزلگاه وحشت و جايگاه غربت» آرى، انسانى که يک ساعت تنهايى را به آسانى تحمل نمى‌کرد و هميشه در جمع دوستان و بستگان و ياران مى‌زيست، هنگامى که چشم از اين دنيا مى‌پوشد از همه دوستان و ياران و خويشان براى هميشه فاصله مى‌گيرد و در گورى سرد و تاريک و وحشتناک در تنهايى مطلق گرفتار مى‌شود و چه سخت و دردناک است؛ مگر اين که توفيق يابد ياران جديدى از ميان اعمال صالح خود و فرشتگان پروردگار برگزيند و قبر او روضه‌اى از رياض جنت و باغى از باغ‌هاى بهشت شود؛ نه حفره‌اى از حفره‌هاى جهنم. (2)

سرانجام امام علی(ع) در آخرين بخش از سخنان خود بعد از بيان پديده مرگ و داستان قبر به سراغ صحنه قيامت و دادگاه عدل الهى مى‌رود و به همگان هشدار مى‌دهد و مى‌فرمايد: «گويى نفخه صور و صيحه نشور فرا رسيده، و قيامت، شما را در بر گرفته و در آن صحنه دادگاه الهى حاضر شده‌ايد. باطل‌ها از شما رخت بر بسته؛ عذر تراشى‌ها از ميان رفته؛ حقايق برایتان مسلم شده و حوادث، شما را به سرچشمه اصلى رسانده است (و به نتايج اعمال خود رسيده ايد).» 

از آيات و روايات استفاده مى‌شود که جهان با صيحه و فرياد عظيمى پايان مى‌گيرد که آن را «نفخه صور اول» مى‌گويند: سپس با صيحه عظيم ديگرى که فرمان حيات است قيامت آغاز مى‌گردد و آن را «نفخه صور دوم» مى‌نامند و آن چه در خطبه بيان شده به قرينه جمله‌هاى بعد از آن، اشاره به صيحه دوم است.

تعبير به ساعت اشاره به قيامت است؛ زيرا ساعت در اصل به معناى جزئى از زمان يا لحظاتى زودگذر است و از آنجا که قيام قيامت سريع و حسابرسى بندگان نيز به مقتضاى سريع الحساب بودن خداوند به سرعت انجام مى‌شود از قيامت به ساعت تعبير شده است.

امام علی(ع) در اينجا قيامت را چنان نزديک مى‌بيند که مى‌فرمايد: گويى همه اين امور واقع شده است: نفخ صور، قيام قيامت، زنده شدن مردگان، تشکيل دادگاه‌هاى عدل الهى و رسيدن به نتايج اعمال و به راستى با توجه به کوتاهى عمر دنيا در برابر آخرت مطلب همين گونه است.

قرآن مجيد در آیه 49 سوره مبارکه ق درباره قيامت چنين تعبير مى‌کند: «يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ يَوْمُ الْخُرُوجِ؛ روزى که صيحه رستاخيز را به حق مى‌شنوند آن روز، روز خروج (از قبرها) است» و نيز از قيامت تعبير به «يوم الفصل» يعنى روز جداسازى حق از باطل و داورى سريع کرده است و در جايى ديگر در آیه 36 سوره مبارکه مرسلات مى‌گويد: «وَلاَ يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ؛ به آن‌ها اجازه داده نمى‌شود تا عذر خواهى کنند» 

و در آخرين جمله بعد از بيان آن همه هشدارها مى‌فرمايد: «حال که چنين است از عبرت‌ها پند گيريد، از دگرگونى نعمت‌ها اندرز پذيريد و از هشدارِ هشداردهندگان بهره گيريد» . (3)

منابع:

1.  مصادر نهج البلاغه – جلد 6  
2.  میزان الحکمه – جلد 8
3.  تاریخ الخلفاء

انتهای پیام
مطالب مرتبط