صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۳۶۸۸۱۵
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۴

گروه اجتماعی: مرتضی نجفی قدسی در این نوشتار از علاقه و ارادت متقابل استاد پرورش و مرحوم میرزا اسماعیل دولابی که از عارفان بنام تهران بودند به یکدیگر روایت‌ می‌کند.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مرتضی نجفی قدسی، از فعالان قرآنی، که خاطرات و مراودات فراوانی با استاد سید علی‌اکبر پرورش، وزیر سابق آموزش و پرورش داشته است به علاقه و ارادت استاد به جناب میرزا اسماعیل دولابی که از عارفان بنام تهران بودند اشاره کرد و گفت: متقابلا جناب میرزا اسماعیل دولابی نیز برای استاد پرورش احترام خاصی قائل بود و بر ما کاملا معلوم بود که علاقه طرفین جنبه معرفتی دارد.



وی ادامه داد: این دو بزرگوار درک وجودی یکدیگر را به خوبی داشتند و اسرار زیادی بین آن‌ها رد و بدل می‌شد. از جمله قضایایی که استاد پرورش برای بنده از جناب میرزا اسماعیل دولابی نقل کردند این بود که ایشان در زمان جنگ بین ایران و ظفار(عمان)، فرزندشان که در آن زمان سرباز بود و به جبهه ظفار اعزام شده بود، کشته و پس از این حادثه جناب میرزا اسماعیل دولابی دچار افسردگی روحی می‌شوند و این افسردگی مدتی به طول انجامید.



هرگاه به خانه می‌رفتند، اهل منزل را هم متأثر و افسرده می کردند، تصمیم گرفتند برای پیشگیری از انتقال افسردگی خود به خانواده، دیگر به منزل نروند تا هر وقت که به لحاظ روحی خوب شوند.‏



نجفی قدسی افزود: جناب میرزا اسماعیل دولابی برای استاد پرورش نقل کرده بودند که، در همین پریشان‌حالی بودم که شبی در سر راه منزل به مسجدی قدیمی در دروازه دولاب تهران رفتم که چندان استفاده نمی‌شد و تقریبا متروکه شده بود ولی کف شبستانش زیلویی پهن بود و من رفتم گوشه‌ای از مسجد در تاریکی نشستم و در عالم خودم فرو رفته بودم که دیدم دو ملک وارد شبستان شدند و به سمت من آمدند و لبخندی زدند و یکی از آن‌ها ابریقی(گلابدان) در دست داشت و دیگری دستانش را گشود و کنار هم قرار داد و دیگری با همان ابریق، شروع کرد آب گلابی را ریختن و آن ملک مشت‌های دستش که پر می‌شد می‌ریخت بر سر و صورت من و حتی یک مشت از آن آب‌ها را هم بر سینه من پاشید و با دستانش قلب مرا با آن آب‌ها شستشو داد، که ناگهان من دیدم همین که آن‌ها سر و صورت و سینه مرا شستشو دادند، تمام افسردگی‌ها و غم‌ها از من بیرون رفت و تاکنون نیز دیگر هیچ‌گاه افسرده و غمگین نشده‌ام.



فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ



نجفی ‌قدسی با بیان اینکه این ماجرا یکی از داستان‌هایی بود که استاد پرورش برای من نقل کرد، گفت: این ماجرا را می‌توان یکی از مصادیق آیه 125 سوره مبارکه انعام که می‌فرماید: «فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ؛ پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید دلش را به پذیرش اسلام می‌گشاید» تلقی کرد.



وی به دیگر قضایایی که استاد پرورش از مرحوم میرزا اسماعیل دولابی نقل کردند، اشاره کرد و گفت: در آخرین دیداری که استاد پرورش در سال 1388 با رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله العالی) داشتند و دیداری طولانی و حائز اهمیت هم بوده است و مطالب گوناگونی مورد گفت‌وگو قرار گرفته بود، در اختتام آن جلسه، استاد پرورش جمله‌ای از مرحوم میرزا اسماعیل دولابی را برای رهبر بزرگوار انقلاب نقل می‌کنند که برای معظم‌له نیز جالب توجه بوده است و آن اینکه آقای میرزا اسماعیل می‌گوید خدای متعال به امام خمینی(ره) برای اداره این انقلاب و کشور و دین پول قلمبه‌ای داده بود و لذا امام خمینی برای امور کشور و انقلاب حتی در سخت‌ترین شداید، هیچ‌گاه کم نیاورد و مشکلی پیدا نکرد زیرا آن پول و یا سرمایه الهی خدادادی را داشت و هزینه می‌کرد، اما خدای متعال به حضرت آقای خامنه‌ای این سرمایه را بصورت حواله‌ای داده است.



وی ادامه داد: استاد پرورش هم این موضوع را تصدیق داشتند که تأییدات الهی همواره پشتوانه مقام معظم رهبری بوده است و اصولا این روحیه تضرع و توسل به ائمه اطهار(ع) و اتکال به پروردگار که در وجود حضرت آیت‌الله خامنه‌ای‌(دامت برکاته) از دیر زمان وجود داشته، سبب پیشرفت‌ها و رفع خطرها و بلاهای عظیم گشته است.



‏نجفی‌قدسی یادآور شد: استاد پرورش از ارادتی که مرحوم میرزا اسماعیل دولابی به رهبر معظم انقلاب داشتند، این را هم نقل کرد که مرحوم میرزا اسماعیل که مشهور به استاد عرفان و اخلاق بود، پنج جلسه خصوصی با مقام معظم رهبری داشته‌اند و در این جلسات، رهبر معظم سخنان ایشان را فقط گوش می‌دادند و بالاخره در آخرین جلسه جناب میرزا اسماعیل که تا آن روز می‌گفتند ندیده بودند، دست کسی را ببوسد، ایشان در موقع خداحافظی دست رهبر معظم انقلاب را می‌بوسد و برای سلامتی و دوام توفیقات ایشان دعا می‌کند.‏