محمد فقیهیرضایی، محقق و مترجم قرآن کریم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره ترجمههای گروهی قرآن و تشکیل یک تیم متخصص در رشتههای گوناگون ترجمه گفت: در این زمینه باید بدانیم منظور ما از ترجمه دستهجمعی و گروهی چیست. اگر کسی معتقد است که باید گروههایی تشکیل شود و درباره واژگان آیات و شأن نزول، از نظر نقد ادبی، تاریخی و غیره تحقیق کنند، کار خوبی است، اما اینکه چه کسی ترجمه کند، مهم است.
وی افزود: آیا همه گروهها باید ترجمه کنند و این امر به معنای ترجمه گروهی است؟ چنین اقدامی تقریباً یک عمل نشدنی است، چون مترجم به هر حال وظیفهاش این است که با توجه به یافتهها، روحیات، ذوق، سلیقه و زبانشناسی خود، مفهوم را از زبان مبداء بفهمد و به زبان مقصد منتقل کند. باید بگردید، گروه چهار، پنج نفره و بیشتر را پیدا کنید که مثل هم فکر کنند و مثل هم خروجی داشته باشند؛ چرا که ما نمیخواهیم رأیگیری کنیم و میخواهیم در ترجمه قرآن به یک نتیجه برسیم و این تقریباً محال است.
ترجمههای گروهی امری نشدنی است
فقیهیرضایی تصریح کرد: در پژوهشهای اولیه، تشکیل این گروه خوب بوده و در ترجمه مؤثر خواهد بود و میتواند به عنوان گروه کمک به ترجمه و مترجم یاری برساند. چنین مترجمی میتواند از این گروه به عنوان منبع استفاده کند یا از منابع و کتابهای دیگری استفاده کند که این امور مربوط به قبل از ترجمه است و در ترجمه به معنای ترجمه گروهی، خیلی عملی و عمیق نیست.
این مترجم قرآن اظهار کرد: اینکه بگوییم چند مترجم ترجمه قرآن را انجام دهند، امری نشدنی است؛ چون ترجمه توسط ذهن یک شخص انجام میشود و اگر بخواهد توسط چندین نفر انجام شود، ذهن آنها چقدر میتواند به هم نزدیک باشد تا به یک نتیجه برسند.
وی ادامه داد: مترجم واقعاً به متن نگاه میکند، متن را عمیق میفهمد و با همان زبانی که مورد نظرش است، آن را به مخاطبان جدید منتقل میکند. این تفاوت را باید دقت کرد؛ جواب من این است که انجام ترجمه قرآن با این نگاه محال است. اما خوب است به همراه مترجم یک گروهی حضور داشته باشند که حداقل کمککار وی در امر ترجمه باشند.
مخاطب امروز باید همان چیزی را بفهمد که مخاطب قرآن در زمان نزول فهمیده است
فقیهیرضایی با تأکید بر توجه به بار معنایی واژگان قرآن بیان کرد: زمانی که به این مفهوم توجه میشود، دو نتیجه مختلف از یک آیه به دست میآید؛ البته این امر در حجم ترجمه هم قطعاً تأثیر میگذارد و من هم طرفدار همین مطلب هستم که باید در ترجمه علاوه بر معنای واژگان و ارتباطات ظاهری کلمات، سیاق و بار معنایی که خود جملات دارند باید با توجه به قرائن تاریخی و لغوی منتقل شود؛ از این رو مترجم باید تلاش کند تا مخاطب همان چیزی را بفهمد که مخاطب قرآن در زمان نزول فهمیده است.
این کارشناس قرآنی در ادامه گفت: باید به این موارد در ترجمه قرآن توجه شود. از سوی دیگر اینکه گروهی این موارد را انجام دهند یا یافتههای موجود در این زمینه را سامان داده و آن را مؤثقتر و دقیقتر کنند و مترجم از این یافتهها استفاده کند، به معنای ترجمه گروهی و دستهجمعی نیست و اگر کسی در این راستا ادعایی داشته باشد، باید ببینیم نتیجه تشکیل این گروه و ترجمه چگونه بوده است.
وی دقت در ترجمههای واژگان را مورد اشاره قرار داد و افزود: به عنوان مثال در ترجمه آیه «لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ»، مترجم آن را این گونه ترجمه میکند: «برای الفت دادن قریش» و کار خود را تمام شده میداند، اما مترجم دیگری هست که بحث را جستجوی تاریخی میکند و میبیند که «ایلاف» معنی دیگری در زمان نزول قرآن داشته و به معنای اماننامه بوده است و به نتیجه دیگری میرسد و این مترجم معتقد است که من باید به گونهای آیات را ترجمه کنم که مخاطب معنای زمان نزول را بفهمد.