به گزارش خبرگزاری بینالمللی قران (ایکنا)، حجتالاسلام و المسلمین احمد رهدار، رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه قم شنبه، 23 آذرماه، در مدرسه علمیه نرجس (س) حضور یافت و با موضوع «جایگاه خانواده در تمدن اسلامی» به سخنرانی پرداخت.
وی در سخنانی بیان کرد: اندیشه اسلامی از صدر اسلام تا زمان ما چند مرحله را با چند رسالت طی کرده است و محوریت با فقه بوده است؛ فقه گزاره تولید کرد، بعد گزارهها جمع آوری و ترکیب شده و تئوری ارائه شد، سپس با ترکیب ویژه چند تئوری نظام اسلامی برپایی شد و در مرحلهی چهارم بعد از برپایی نظام برای برپایی تمدن اسلامی خیز برداشتهایم.
رهدار بیان کرد: باید نسبت همه شئونات زندگی با تمدن سنجیده شود که یکی از این مهمترین شئونات خانواده است؛ در این بررسی باید نقش خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماع و تمدن به عنوان بزرگترین واحد اجتماع مورد توجه قرار بگیرد.
رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه قم تصریح کرد: نشاط تمدنها و تشتط آنها تابع متغیری از نشاط و انحطاط خانواده بوده است. خود تاریخ اروپا اینگونه است. در قرن 20 طی چند مرحله خانواده کمرنگ شد و در مواردی حذف گردید. درست در همان دوران است که کتابهایی نوشته شد مبنی بر غروب غرب، مرگ غرب و ... افرادیکه توجه داشتند بین زوال خانواده و زوال غروب ربط قائل شدند.
وی بیان کرد: لذا اکنون دغدغه احیاء خانواده در غرب ایجاد شده است؛ هر چند تلاشهای احیاکننده آنها تقریبا جواب نداده است مثلا در روسیه به زحمت میتوانید بچه پیدا کنید. با وجود همه امتیازهایی که برای تولید فرزند قائل شدهاند، غرب یک تلاش مذبوحانه دیگری هم با رویکرد سلبی شروع کرده و در دهههای اخیر مبنی بر هجمه علیه خانواده در جوامع اسلامی بر آن بوده کاری کند که خانواده اسلامی مورد تهدید قرار گیرد.
رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه قم ادامه داد: غرب به خانواده اسلامی غبطه میخورد، خانوادهای در غرب وجود ندارد که انگیزهای برای مرتب کردن خانه وجود داشته باشد و افسردگی زیاد است؛ لذا از این نظر هم خیلی مشکل دارند و به مسلمانان غبطه میخورند.
رهدار در رابطه با کارکردهای تمدنی خانواده گفت: خانواده اسلامی چه سهمی در تمدن اسلامی دارد؟ تامین بعد اخلاقی – عاطفی تمدن و جامعه مهمترین کارکرد خانواده است. اگر این نباشد جامعه تبدیل به یک ماشین میشود. اخلاق و عاطفه، جزئی از تمدن نیست بلکه بُعدی از تمدن است فرق بین جزء و بُعد مانند فرق بین دست برای بدن و روح برای بدن است. اگر جامعهای این بُعد را نداشته باشد فرو میپاشد. خانواده انسانها را تربیت مدنی آمیخته با عاطفی میکند.
وی ادامه داد: کارکرد دیگر خانواده هویتبخشی است. فرد در خانواده هویت خاصی پیدا میکند؛ همسر ، فرزند، پسر خاله و... هرکدامشان کسی هستند، اگر بتوان در آزمایشگاه انسان تولید کرد، این ربط از بین میرود لذا تعلقات خاطر هم از دست میرود و مسئله هویت با بحران و خلأ روبرو میشود. انسانها حق دارند به کیستی خودشان پاسخ دهند و پرسش از کیستی و رسیدن به جواب آن حق بشر است.
رهدار سپس در رابطه با بدیلهای خانواده بیان کرد: خانواده آزاد یا ازدواج آسان بدیل خانواده بود که در نیمه قرن 20 اصلاح شد.؛غرب کمی بعد از اتخاذ این رویکرد متوجه فروپاشی خانواده شد و برای جمع کردن این بدیلها تلاش کردند ولی موفق نبودند.
وی ادامه داد: در کنار این قضیه دو پدیده دیگر مهد کودک و خانه سالمندان شکل گرفت که کمترین اتفاقی که در این دو محل میافتد، قطع پیوندهای وجودی است. پیوند بین فرزند و مادر، پدر و فرزند ارتباطی است که اعتباری نیست. در مهد کودک اگر این پیوند قطع نشود کمرنگ میشود، کمال بشر را در رشد منفرد قرار میدهد. بچه در مهد کودک اجتماعی بار نمیآید و در خانواده اجتماعی میشود. بچهها در مهد کودک متفرد میشوند زیرا این عاطفه است که پیوندها را میسازد. حتی داخل خانواده صرف مراقبت مادر کافی نیست بلکه باید مادر و پدر چند بار در روز فرزندشان را در آغوش بگیرند.