به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، برنامه درسهایی از قرآن، امروز، پنجشنبه، 11 دیماه با موضوع قرآن کریم، مایه شفا و سلامت روح با عناوین آمادگی پذیرش، شرط دریافت شفای قرآن، نام برخی بیماریهای روحی در قرآن، غفلت از خدا عامل ارتکاب گناه، راههای تشویق و تحریک مردم به انفاق، توجه به نیاز فرزندان و نیازمندان در وقف و وصیت، اقرار به اشتباه و عذرخواهی، دوای عجب و غرور و تکبر و نماز دوای مشکلات و سختیها با سخنرانی حجتالاسلام قرائتی اجرا شد.
آمادگی پذیرش، شرط دریافت شفای قرآن
حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز کشور در ابتدای این برنامه اظهار کرد: قرآن شفاست «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء/82). اگر کسی ایمان داشته باشد، شفاست. مثل اینکه میگوییم هرکس استکان بیاورد، چای میدهیم، شیر و شربتش میدهیم ولی به شرطی که استکانش را از این طرف بگیرد. اگر کسی استکانش را از این سمت گرفت در آب دریا فرو میرود منتهی به شرطی که مثل توپ در بسته نباشد. اگر یک توپ در بستهای را در دریا بیاندازند، با اینکه دریا اینقدر آب دارد یک قطره آب در توپ فرو نمیرود. گیر در دریا نیست، این در را روی خودش بسته است، اگر در باز بود آب نفوذ میکند. افرادی هستند «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ» (بقره/18) «یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِم» (بقره/19) پیغمبر(ص) میگوید بعضی چنین میکردند. خوب اگر توپ درش را بست، خوب آب نمیرود. اگر لیوان را درست بگیری آب میکنند «وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا» (اسراء/82).
وی افزود: روایت داریم «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن» (کافی/ ج2/ ص599)، اگر فتنهها به شما رو کرد، اگر گیج شدید که نمیدانید چه کنید، قرآن شما را هدایت میکند که چه باید بکنید.
نام برخی بیماریهای روحی در قرآن
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با بیان اینکه در مقابل شفا، بیماری است؛ گفت: در آیاتی از قرآن کریم به معنای مرض و شناخت امراض روحی اشاره شده است به عنوان مثال در قرآن آمده است «فی قُلُوبِهِمْ مَرَض» اینها روحشان بیمار است. میگوییم چه کرده؟ میگوید «یُسارِعُون فیهِم» خیلی خودش را در دل آمریکا میاندازد. در دل یهود میاندازد. در دل مسیحیت میاندازد. «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِم» کسی که راه حق را رها میکند به سمت باطل میرود، بیمار است.
وی ادامه داد: همچنین خداوند در جای دیگر میفرمایند «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»، میگوییم چه مشکلی دارد؟ میگوید «نَخْشى أَنْ تُصیبَنا دائِرَة» (مائده/52) یعنی میترسیم به ما سختی برسد. آدمهای ترسو! جای دیگرمیگوید «فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَض» (احزاب/32) هوسباز و عیاش! به خانمها میگوید طوری حجاب نداشته باشید که آدمهای عیاش و چشمهای کذایی دنبال شما راه بیافتند.
مفسر قرآن کریم افزود: یکجا میگوید «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُم» (محمد/29) کینه! کینهدار! و در جای دیگر میگوید «مَاذَا أَرَادَ اللَّـهُ بِهَـذَا مَثَلًا» (مدثر/33) بهانهگیر! اینها نمونههایی از بیماریهای قلبی است که در قرآن بعد از «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» آمده است.
غفلت از خدا، عامل ارتکاب گناه
قرائتی اظهار کرد: حدیث داریم «الذنوب داء» گناه بیماری است. این کره زمین صاحب دارد، خداست. حساب دارد، قیامت است. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصاد» (فجر/14)، تمام کارهای ما زیر دوربین است، مواظب خودمان باشیم. دوای غفلت، یاد خداست. دوای جهل، علم است. دوای تفرقه، اتحاد است. دوای قساوت و سنگدلی، ترحم است. اینها همه در قرآن است.
وی افزود: بیرحمی یک مرض است. دوایش چیست؟ دوایش کمک است. حدود 500 آیه در قرآن برای کمک به فقرا داریم. بعضی از آیات در قالب انفاق، بعضی در قالب صدقه، بعضی در قالب زکات، بعضی در قالب خمس، بعضی در قالب اطعام و بعضی در قالب ایتاء است. این شفا است.
راههای تشویق و تحریک مردم به انفاق
رئیس ستاد اقامه نماز کشور بیان کرد: یک کسی دلش نمیآید پول خرج کند. این بیمار است. 11 آمپول در قرآن وجو دارد که من پیدا کردم. خداوند 11 آمپول به این بیمار میزند بلکه پول بدهد، اول میگوید آقا شما دل نمیکنی؟ تو حیف هستی. تو خلیفه خدا هستی. جانشین خدا هستی. روح خدا در توست. «وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی» (حجر/29). «أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْض» (اعراف/176) به زمین چسبیدی. «أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا» (توبه/38) به دنیا قانع هستی؟. در آیاتی دیگر میفرماید تو حیف هستی یعنی اسیر این نباش.
وی افزود: شما اگر ببینید یک استاد دانشگاه یک سیخ برداشته در کیسه زباله میکند که مثلاً یک پلاستیک در بیاورد. میگویید بابا جون! تو استاد دانشگاه هستی. حیف است با این زبالهها! خدا فرموده تو خلیفه خدا هستی، حیف است به دنیا چسبیدی. این برج جماد است و تو انسان هستی. تو اسیر جماد شدی. طلا چیست؟ طلا جماد است و تو انسان هستی. یک سری آیات میگوید حیف است تو ارزش داری. «فَهُوَ یُخْلِفُه» آمپول اول تو بزرگ هستی.
این مفسر قرآن عنوان کرد: آمپول دوم میگوید دنیا چیزی نیست که به آن چسبیدی. «مَتاعُ الدُّنْیا قَلیل» (نساء/77)، دنیا خیلی کم است. «زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» (طه/131)، دنیا غنچه است. گل نیست. یکسری آیات میگوید بده به تو میدهم یعنی بده جایش را پر میکنم. امام جواد(ع) در حدیثی فرمودند «به شیعیان بگویید من ضامن هستم خمس بدهید مال شما کم نشود». همچنین امام کاظم(ع) فرمودند «اگر پولی را به جا ندهید، خدا طوری زندگی شما را تاب میدهد که دو برابر آن را در راه باطل بدهید».
قرائتی بیان کرد: آمپول اول تو بزرگ هستی. آمپول دوم دنیا کوچک است. آمپول سوم بده جایش را پر میکنم. آمپول چهارم میگوید اگر ندهی میسوزانم. در همین دنیا میسوزانم. اگر ندهی همین فلز را داغ میکنم، روز قیامت به پیشانی و پهلوی تو میزنم. با همین پول سرخ میکنم، «جِباهُهُمْ» (توبه/35) جبهه به معنی پیشانی است. «وَ جُنُوبُهُمْ» جَنب به معنی پهلو است. میگوید خانه ما جنب فلانی است، یعنی پهلو! بعد هم میگوید «هذا ما کَنَزْتُم» (توبه/35) این همان فلزی است که پنهان کرده بودی. این فلزی که پنهان کردی و به این همه فقیر نمیدهی، سرخش میکنم و به پیشانی و پهلویت میزنم.
وی ادامه داد: یک آمپول دیگر میگوید «یوثرون»، «یطعمون»، تو چرا عقب افتادی؟ دیگران مالشان را دادند. یک آیه دیگر میگوید تو عاطفه نداری؟ «یَتیماً ذا مَقْرَبَة» (بلد/15) بابا یتیم است فامیل توست. «أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَة» (بلد/16) متربه یعنی تراب به معنی خاک است. بابا روی خاک نشسته است! نمد هم ندارد. موکت و زیلو هم ندارد. تو قالی ابریشمی را روی هم میاندازی، این فامیلت است. رحم نداری! روی خاک نشسته!. کسانی هستند که اگر 100 تا آمپول هم بزنی هوش نمیآیند. خدا راجع به یک سری از آدمها میگوید «ذرهم» ولشان کن.
توجه به نیاز فرزندان و نیازمندان در وقف و وصیت
رئیس ستاد اقامه نماز کشور اظهار کرد: اسلام گفته اگر 90 میلیون پول داری، 30 میلیونش را حق داری برای کمک به فقرا بدهی و یک سومش یعنی 60 میلیون را برای بچهها بگذاری. نباید پدرها طوری خرج کنند که بچهها با دین بد شوند و بگویند این دین آمد پول پدر ما را گرفت و چیزی گیر ما نیامد. سهم بچهها باید سر جای خود باشد.
وی افزود: گاهی وقتها فکر میکنیم ما زرنگ هستیم. تدبیر من! از تو زرنگتر هم بود. تحصیلات من! از تو باسوادتر هم بود. تلاش من! از تو پر تلاشتر هم بود. اینطور نیست که میگویی. بنده هم همینطور هستم. خدا میداند هزاران طلبه هستند که سوادشان از من بیشتر است. دهها هزار آدم هستند که تقوایشان از من بیشتر است. من سوادی ندارم. تقوایی ندارم. حالا دری به تخته خورد، دوربین را مقابل من آوردند، من را نشان دادند. من فکر نکنم باسواد هستم! خبری نیست.
قرائتی ادامه داد: حالا این دوربین کج شد و روی صورت تو آمد. یک پولی آمد و تو پولدار شدی. فکر نکن برای توست. «رزقکم الله» خدا داده است. «مِنْ مالِ اللَّه» (نور/33) مال برای خداست. به قارون میگفتند «وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّه» (قصص/77) خدا به تو داده است؛ گفت خدا نداده. خودم پیدا کردم. این بخل یک بیماری است. لجبازی یک بیماری است. حرف حق شنیدی بگو حق با توست.
اقرار به اشتباه و عذرخواهی، دوای عجب و غرور و تکبر
مفسر قرآن کریم بیان کرد: امام(ره) یک مرتبه یکی از علما را خواست و گفت «در فلان ماجرا من کلمهای گفتم که ترکشش به شما خورد، شما مرا حلال کنید. آن آقا گفت خواهش میکنم، طوری نیست». امام خمینی(ره) در وصیتنامهاش فرمودند «من از ملت ایران عذرخواهی میکنم، اگر تقصیر و قصوری داشتم». امام راحل عذرخواهی میکند. چرا لجبازی میکنیم؟ بگو آقا بد کردم. اشتباه کردم.
وی افزود: خدا در قرآن به پیغمبر(ص) میفرماید بگو «قُلْ إِنْ أَدْری» (جن/25) چنین بگو بلد نیستم که جگر طرف حال بیاید. علامه طباطبایی استاد مطهری و مطهریها، ترک بود. تبریزی بود. ترکها وقتی فارسی حرف میزنند، شیرین است یعنی نمک دارد. از ایشان یک سؤالی کردند و ایشان با این لحن گفت اگر بگویم نمیدانم اشکالی ندارد...؟ گفتند نه! با زبان ترکی گفت نمیدانم. ولی وزن نمیدانم او از وزن علامه بودنش سنگینتر است. یک علامه بگوید نمیدانم خیلی سخت است.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور ادامه داد: پدربزرگ هستی بگو اشتباه کردم. مرد به خانمش بگوید من اشتباه کردم. بالاخره اشکال ندارد که انسان از بچهاش عذرخواهی کند. از شاگردش عذرخواهی کند.
قرائتی بیان کرد: ما اگر کارگر کسی هستیم نباید بهخاطر پول او خودمان دروغ بگوییم. من دروغ بگویم که او پولدار شود. اجمالاً بیماری ما لجبازی، بخل، تکبر، توقع بیجا است؛ منتهی آدم باید از صحنهها استفاده کند یعنی دوای درد باشد. هنرمند کسی است که درد را به دوا تبدیل کند. امروزیها میگویند تهدیدها را تبدیل به فرصت کنید.
این مفسر قرآن عنوان کرد: امام(ره)، زمان شاه به ترکیه تبعید شد؛ حکومت آنجا هم میخواست امام(ره) را بترساند. یک روز به امام(ره) گفت سوار ماشین شوید برویم یک تابی بخوریم. امام(ره) را سوار ماشین کرد و در یک میدان برد. به زبان خودش گفت آقای خمینی اینجا میدانی است که 40 نفر از علما را اعدام کردیم، اگر بخواهی در ترکیه حرفی علیه رژیم و حکومت بزنی، شما چهل و یکمی میشوی. این تهدید است. امام(ره) فرمود خوشا به حال آنها! کاش ما هم در ایران طوری اقدام کرده بودیم که ما هم اعدام میشدیم. اینها همه شهید شدند و رفتند، ما ماندیم. ای کاش ما هم شهید میشدیم. ایشان تهدید را به فرصت تبدیل کرد.
وی گفت: از جاهایی که تهدید تبدیل به فرصت شد، اذان در مسجد شام بود. یزید پیشنماز و جمعیت هم پس نماز، یک آخوند مزدور، آخوند درباری رفت از یزید تجلیل کرد. امام سجاد(ع) گفت من هم میخواهم بالای چوبها بروم؛ نگفت میخواهم بالای منبر بروم. وقتی روی منبر حرف حساب نزدی، این دیگر منبر نیست، چوب است. امام سجاد(ع) شروع به سخنرانی کرد و گفت هر کس مرا میشناسد که میشناسد. هر کس مرا نمیشناسد، من پسرکی هستم... چه کمالاتی خدا به ما داده که روی کره زمین به هیچکس نداده است. یزید دید عجب، پته بنیامیه روی آب افتاد. به مؤذن گفت اذان بگو. این اذان بگو یعنی مذهب علیه مذهب! با اذان خواستند سخنرانی امام زینالعابدین(ع) را کور کنند. مذهب علیه مذهب! یعنی گاهی به اسم دین، دین را ذبح میکنند. تا گفت الله اکبر! امام سجاد(ع) گفت، تمام وجودم الله اکبر میگوید. «اشهد ان لا اله الا الله» را همه وجودم میگوید. تا گفت «اشهد ان محمداً رسول الله» امام سجاد(ع) فرمود صبر کن یزید! این محمد رسول الله جد من است یا جد تو؟ اگر این جد تو است که همه میگویند دروغ میگویی. اگر جد من است چرا پسرش را در کربلا کشتید؟. این نوع سخنرانی را تبدیل تهدید به فرصت میگویند.
مفسر قرآن کریم اظهار کرد: از قدیم گفتند لیموی ترش گیرت آمد نگو ترش است؛ از همان لیمو ترش، لیمونات درست کن. یعنی از فرصتهای تلخ هم میشود استفاده کرد. امام کاظم(ع) وقتی زندان رفت، این تهدید بود. زندان تاریک بود، گفت عجب جایی برای عبادت است.
نماز، دوای مشکلات و سختیها
حجتالاسلام قرائتی بیان کرد: قرآن شفاست. اولیای خدا شفاست. نماز شفاست. «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» (بقره/45) قرآن میگوید اگر به تو فشار آمد، الله اکبر! همین شفاست. خدا بزرگتر از سودها و ضررها و رأی آوردنها و رأی نیاوردنها، زنده بادها و مردهبادها است. الله اکبر از زورها و برجها و پولها! همین الله اکبر یعنی وقتی خدا نزد تو بزرگ شد، دنیا نزد تو کوچک است.
وی گفت: این سالن را چون روی زمین هستیم فکر میکنید دو هزار متر است. شما سوار هواپیما شوید در آسمان بروید، این سالن اندازه یک جعبه پرتقال میشود و هرچه بالاتر بروی این کوچکتر میشود. کسی که خدا نزدش بزرگ شد، دیگر مهم نیست. قرآن شفاست.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور عنوان کرد: نجاتبخش جامعه بشریت با همه مرضهای روانی و با همه گرفتاریها اتصال به خداست. ما اگر رابطه خود با خدا را قیچی کنیم، هیچ قرص و آمپول و هیچ مشاورهای ما را نجات نمیدهد. 165 موشک در دزفول افتاد، مردم دزفول چون با خدا بودند روانی نشدند. اگر یکی از این موشکها زمان جنگ در دانشکده روانشناسی غرب میافتاد، اساتید دانشگاه روانشناسی روانی میشدند. آن کسی که نگه میدارد، خداست. حضرت زینب کبری(س) این همه غصه دید و در آخر گفت «و ما رأیت الا جمیلا» من هرچه میبینم زیبایی است.