به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، آیتالله العظمی جوادی آملی، چهارشنبه شب، در سومین اجلاسیه مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سالن اجتماعات مدرسه دارالشفاء، با تبریک میلاد نبی اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، به بیان جایگاه علم کلام پرداخت و گفت: علم کلام قدرت و رسالت حفظ موقعیت خود و بازگرداندن حقوق و سنت از دست رفته و غارت شده را به صاحبان اصلی خود دارد.
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه امامت یک مسئله کلامی است، گفت: امام همانند ستارهای است که دست احدی به آن نمیرسد، با برگزاری نشست و سقیفه مگر میشود امامت را شناخت؛ تنها کلام است که میتواند آبروی حوزه را حفظ کند، کلام است که میتواند حیثیت اصول را حفظ کند، بحثهای کلامی نفس گیر است.
وی افزود: شما اساتید باید کتابهای در حد سطح علمی طلاب تألیف کنید، حوزه به سبب اهل بیت(ع) زنده است و خدا را شاکر باشیم که در کمال شکوه و عظمت، حوزه بالندگی خود را دارد و در این زمینه اساتید بسیار خوبی وجود دارند.
آیتالله جوادی آملی عنوان کرد: علم کلام این قدرت را دارد که خود را ثابت کند، عقل را از زندان در آورده و سر جای خودش بنشاند، اولین حرف عقل این است که امامت لازم است، دومین حرفش این است که امام باید معصوم باشد، سومین حرف آن این است که عصمت و امامت امر الله است و چهارمین حرفش این است که ثابت شده جز اهلبیت(ع) کسی معصوم نیست.
داعش نتیجه زندانی شدن عقل است
وی افزود: در این صورت است که اصول حیثیت خود را پیدا میکند؛ نقل بازار آشفته دارد و اگر عقل زندانی شود حادثهای آن روز به نام سقیفه و امروز به نام داعش پیدا میشود، کلام خود؛ اصول، فقه، غدیر را زنده میکند.
آیتالله جوادی آملی پدیده تکفیر را از مشکلات جدّی جهان اسلام دانست و گفت: تعصب و جهالت، نمونهای مانند داعش را تربیت میکند و راه مبارزه با تعصب و جهالت، تقویت علوم عقلی مانند کلام است که باید در این حوزه فعالیت جدیتری صورت بگیرد.
این مرجع تقلید گفت: همانطور که فقه و اصول چند تکه است، علم کلام را هم میتوان در چند تکه و سطح به طلاب آموزش داد و این کار را باید آغاز کرد.
پیام آیتالله سبحانی
در این مراسم پیام آیتالله العظمی سبحانی نیز قرائت شد؛ وی در بخشی از این پیام آورده است: پیش از آنکه سخن را آغاز کنم، از شخصیتهای علمی که این فضای روحانی و علمی را پدید آوردهاند، سپاسگزاری میشود و توفقیات همگان را در پیشبرد اهداف مقدس، از خداوند متعال خواهانم.
محققان، علم کلام را چنین تعریف کردهاند «علم یقتدر معه علی اثبات العقائد الدینیه بایراد الحجج و دفع الشُّبه» و از آنجا که در عقاید، ظن و تقلید فاقد ارزش است و هر فردی باید در حد توان، اصول عقاید خود را با دلیل اثبات کند، قهرا آموزش علم کلام به صورت یک ضرورت دینی، تجلی میکند و اگر علما و دانشمندان از روز نخست، باب استدلال در عقاید را به روی خود نگشوده و به شبهات و مشکلات ملحدان و کج اندیشان، پاسخ نگفته بودند، از عقاید اسلامی چیزی باقی نمیماند.
پس از آنکه مسلمانان، کشورهای متعددی را که در دارای تمدن و مکتبهای کلامی و فلسفی بودند، گشودند، مکتب فلسفی و کلامی، آراء و افکار آنان به کشور اسلامی منتقل شد و در بسیاری از موارد، در تعارض بود.
اینجا بود که گروهی از اندیشمندان اسلامی در آغاز قرن دوم به تأسیس این علم پرداختند و توانستند در عین اثبات عقاید اسلامی از شبهات دیگران پاسخ بگویند. مذاکره مفضل بن عمر با امام صادق(ع) و همچنین مذاکره همکفران او با حضرتش، حاکی از آن است که فکر الحادی تا مدینه رسیده بود، حتی در کنار مرقد پیامبر اکرم(ص) مذاکره میشد. در چنین شرایط، امام صادق(ع) به املاء توحید مفضل پرداخت.
مذاکره امام هشتم، عالم آل محمد حضرت رضا(ع) در مجلس مأمون با پیروان ادیان مخالف، حتی مادی و طبیعی تا چه رسد جبری و قدری حاکی از آن است که محیط اسلامی با یک رشته افکار مخالف با مبانی اسلام روبرو شده و در چنین مورد بود که حضرتش با همگان به منطق قوی و نیرومند سخن گفت.
بنابراین کسانی که میگویند باید دفتر تعقل را بست و به همین ظواهر کتاب و سنت اکتفا کرد، از تاریخ تدوین این علم آگاهی کافی نداشته و لذا پیوسته بر تعقل و تفکر میتازند.
اصولا تعقل و تفکر یک خصیصه انسانی است که هرگز از آن جدا نمیشود و اگر ابعاد وجود انسانی را بررسی کنیم، تفکر و اندیشدن نیمی از شخصیت انسان را تشکیل میدهد و نیم دیگر، غرائز و احساسات او است؛ بنابراین مبارزه با تعقل و تفکر، مبارزه با فطرت است.
قرآن یک رشته مسائل فلسفی و کلامی را مطرح میکند و از این طریق ما را به اندیشیدن و برهانی فکر کردن دعوت میکند؛ اینک آیات سه گانه «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ»، جمله « أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ» ناظر به معلول بلا علت یا به تعبیر دیگر مخلوق بدون خالق است؛ جمله « أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ» ناظر بر بطلان دور است.
قرآن در اثبات توحید و ابطال شرک از دقیقترین برهان سخن میگوید: «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ» و در آیه سوم به برهان دیگر اشاره میکند و میفرماید: «مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ».
در پایان یادآور میشوم که امام صادق(ع) ما را به وظیفه زمانشناسی دعوت کرده و فرموده است «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس»؛ ما در زمانی زندگی میکنیم که اگر فکری در یکی از نقاط جهان تولید میشود، چند دقیقه دیگر در همه جهان منعکس میشود، آیا با وجود چنین ابزار، جا دارد که حوزه ما از توجه به علوم عقلی بدور باشد؟!.
بنابراین باید مسائل عقیدتی و فکری در همه سطوح تدریس شود و منزلت عالمان کلامی همسنگ عالمان فقه و اصول است و کلام اسلامی بسان فقه و اصول به دو صورت (سطح و خارج) تدریس شود. به امید آن روز.
مؤسسه امام صادق(ع) به سهم خود در این مدت 23 سال، گامهایی را در این راه برداشته و با مراجعه به مجله کلامی مؤسسه و در نظر گرفتن فارغالتحصیلان آن و پایاننامههای تدوین شده موقعیت و خدمتگزاری آن روشن میشود.
پیامبر؛ بشیر و نذیر امت
همچنین آیتالله مرتضی مقتدایی، دبیر شورای عالی حوزههای علمیه در سخنانی گفت: نبی اکرم(ص) بشیر و نذیر هستند؛ حضرت محمد(ص) افراد را نسبت به انحرافات هشدار داده و آنها را در مسیر درست قرار دادند و پس از قرار گرفتن مردم در مسیر حق آنها را برای هدایت به اهل بیت(ع) سپردند؛ در روایت نیز آمده که رسولالله(ص) میفرمایند «یا علی من منذر و تو هادی امت هستی».
آیتالله مقتدایی با بیان اینکه اهلبیت(ع) هادیان امت هستند، ادامه داد: امروز انواع شبهات و مکاتب منحرف به وسیله وسایل ارتباطی و اینترنتی به مردم منتقل میشود که حوزههای علمیه باید این شبهات را دفع کرده و در برابر مکاتب انحرافی بایستند؛ حوزههای علمیه باید این کار را بر عهده گرفته و به خوبی انجام دهند.
دبیر شورای عالی حوزههای علمیه قم، تشکیل مجمع عمومی جامعه مدرسین را مورد عنایت رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید عنوان کرد و گفت: باید همه اساتید و جامعه مدرسین دست برادری به هم داده و مسئولیتهای سنگینی که در داخل و خارج بر دوششان است را انجام دهند.
وی در پایان تصریح کرد: برای ایجاد تشکیلات داخلی حوزهها باید تلاش کنیم؛ اساتید متعهد شوند که شاگردان خود را به گونهای تربیت کنند که مجتهد شوند؛ یعنی به دنبال مجتهد پروی باشند، انتظار ما از اساتید این است که مسئولیت شاگردها را بر عهده گیرند.