نیمه شبی از دیماه 1365، راس ساعت 1 و 30 دقیقه بامداد، رخدادی بزرگ در تاریخ دفاع مقدس در حال شکل گرفتن بود؛ عملیات بزرگ کربلای 5 با رمز «یا زهرا(سلام الله علیها)» در منطقه عمومی شرق بصره جنگ شروع شد. جنگ ایران و عراق در هفتمین سال وقوع خود بود و هر دو طرف میکوشیدند تا رکود موجود را به نفع خود بر هم زنند.
همین که فرمان آغاز درگیری به یگانهای جنگ ابلاغ شد رزمندگان با نیرویی که انگار از آسمان میآمد و با قلب هایی پرتبش اما مطمئن، شناسایی و تصرف ستونهای دفاعی عراق را آغاز کردند. حال و هوای ویژهای در این عملیات جریان داشت که از نام کربلایی آن برخوردار شده. رزمندگان دو روز اول عملیات را صرف غلبه بر دو ستون دفاعی عراقیها کردند و با استفاده از تانکهای خود و همچنین تانکهای غنیمتگرفتهشده شروع به توپباران بصره و سایر استحکامات عراقیها کردند.
نیروهای قرارگاه کربلا با درهم شکستن مواضع دشمن در محورهای کانال پرورش ماهی، منطقه پنج ضلعی و شلمچه درصدد برآمدند با یکدیگر الحاق کنند. قرارگاه نجف نیز که در شب اول عملیات تنها با یک لشکر در جزیره بوارین - به منظور فریب دشمن - وارد عمل شده بود، توانست به طور موقت و محدود در خط اول ارتش عراق در این جزیره رخنه کند.
عملیات کربلای 5 به روز دومش رسید و رزمندگان هنوز به سه راه مرگ نرسیده بودند. هر چه به خط مقدم نزدیکتر میشدند نعره انفجارها شدیدتر و گوش خراشتر میشد ولی ایمان بچهها راسختر از صدای انفجارها بود.
بخش اعظم تلاش دشمن به عقب راندن نیروها از غرب کانال و نیز جلوگیری از ایجاد الحاق در مثلث نوک کانال معطوف شده بود. نیروی هوایی و توپخانه ارتش، کار خودشان را به نحو احسن انجام میدادند.
جنگندههایی که «جرئت» از نوع پروازشان مشهود بود میآمدند و با فاصله بسیار پایین از روی سر رزمندگان رد میشدند و همین که به خط مقدم میرسیدند اوج میگرفتند و در حالت چرخش بمبهاشان را روی سر عراقیها میریختند و باز میگشتند. حضور نیروی هوایی و هوانیروز ارتش در آن شرایط سخت و نفسگیر، برای رزمندگان امیدبخش بود و باعث بالا رفتن روحیه بچهها میشد و رزمندگان برای سلامتی آنها دعا میکردند و صدای صلوات از همه جا بلند بود.
با آغاز روشنایی روز دوم عملیات، بیش از 20 مورد از پاتکهای سنگین دشمن در غرب کانال پرورش ماهی شروع شد که در هر پاتک، رزمندگان خودی با تحمیل تلفات به یگانهای دشمن، آنها را عقب میراندند.
در شب سوم، بخشی از جاده آسفالت در جنوب کانال پرورش ماهی، پل دوم و نیز مواضع هلالی شکل نوک کانال به تصرف نیروهای قرارگاه کربلا درآمدند. نیروهای قرارگاه نجف نیز ضمن تصرف سومین موضع هلالی شکل، روی دژ مرزی پیشروی کردند.
رزمندگان منتظر بودند که شهادت را لمس کنند! مدام در حال زمزمه اذکار و فرستادن صلوات بودند و یاد خدا هر لحظه در دلشان زنده میشد. برای رضای خدا میجنگیدند و برای رضایت او در طلب شهادت بودند.
در شب چهارم نیز طرح عملیات شب قبل مجدداً تکرار شد و همه یگانها - بجز یک یگان که وارد بوارین شده بود - پس از انهدام نیرو و در نهایت با روشن شدن آسمان به خطوط پدافندی روز قبل خود بازگشتند تا برای آغاز ماموریت بعدی آماده شوند. پاتک دشمن به جزیره بوارین آغاز شد و با تلاش نیروهای قرارگاه نجف این پاتک با ناکامی مواجه شد.
از ساعت 3 بامداد روز پنجم عملیات، دشمن پاتک خود را در غرب کانال ماهی همراه با شدیدترین و پرحجمترین آتش توپخانه در طول جنگ آغاز کرد و نهایتاً پس از حدود دو ساعت و نیم تنها توانست دو موضع هلالی شکل را بازپس گیرد.
رزمندگان دستی به سر و صورتش شهدای خودی میکشیدند و به او تبرک میگرفتند، هر پنج دقیقه یک بار، خمپاره، زمین را به لرزه در میآورد، میایستادند و قدم برمیداشتند اما اجازه نمیدادند ستون قطع شود. راه رفتنشان شبیه دویدن بود و در جاده فقط آمبولانسها با سرعت زیاد تردد میکردند، هیچکس نمیتوانست استراحت کند و بخوابد. همهجا یکسره آتش بود.
در ادامه عملیات، نیروهای خودی موفق شدند تا روز 13/12/1365 ضمن پیشروی در غرب کانال ماهی و تصرف هلالی شکل شوم و نیز تسخیر یکی از مستحکمترین قرارگاههای دشمن در منطقه، به انهدام نیروهای دشمن بپردازند.
عبور از موانع نفوذناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه این شهر هرچند که موجب تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی عراق شد و در نتیجه حملات گسترده این کشور به مراکز اقتصادی، صنعتی و مسکونی ایرانبار دیگر آغاز شد، اما اوضاع جبهههای نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یکی از ارزندهترین تجارب نظامی خود را کسب کرد.
در این میان حضور گسترده نظامی امریکا و متحدین او در خلیج فارس آغاز شد و یکی از هواپیماهای مسافربری ایران توسط ناوگان امریکا ساقط شد. اما انهدام دشمن در کربلای 5 به مراتب بیشتر از والفجر 8 بود.
در این عملیات بزرگ و طولانی که با سنگینترین و بیشترین پاتکهای دشمن توام بود، چندین تن از فرماندهان برجسته ایرانی مانند حسین خرازی، یدالله کلهر، حجتالاسلام عبدالله میثمی، اسماعیل دقایقی، هاشم اعتمادی، حاج قاسم میرحسینی، محمد و بسیاری دیگر به شهادت رسیدند.
در مسیر رسیدن به این افتخار و برای پاسداری از انقلاب و ارزشها و نیز کسب امنیت جامعه در حدود 8000 نفر از جوانان و نوجوانانی که داوطلبانه به جبههها رفته بودند شهید، جانباز و اسیر شدند و خانوادههای زیادی در عزا و انتظار فرزندان خود ماندند.
این نبرد غرورآفرین با روحیه کربلایی رزمندگان و دلاوری و ایثارگریهای شهدا به حماسهای بیبدیل تبدیل شد. حماسه عظیم، مهم و درخشانی که تاثیر بسیار اساسی در سرنوشت کل جنگ داشت که دنیا را وادار به عقبنشینی و صدور قطعنامه 598 کرد.
http://static.iqna.ir/1/editor/201501/naba multimedia karbalaye 5_0_0 1393.flv
* گزارش از حدیثه سوختانلو