صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۴۸۵۲۱۰
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۱

گروه اندیشه:‌ طبق آیات قرآن کریم پذیرفتن حق بیانگر حیات معنوی در انسان‌های حق‌جو عنوان شده است و حضور عالمان دینی تلنگری برای بیدار کردن افرادی است که شاید خود را در مسیر پذیرش حقیقت به خواب زده‌اند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) از زنجان، خدای متعال برای هدایت نوع بشر آیات و نشانه‌‌های متعددی را فرستاده است تا با نشان دادن مسیر حق، نوع بشر به سعادت دست پیدا کند، اما در این بین عده‌ای هستند که نه تنها نشانه‌های حق را نمی‌پذیرند بلکه مسیر عناد با آن را در پیش می‌گیرند، طبق آیات الهی در قرآن کریم، پذیرش حق نشانه حیات معنوی و عدم پذیرش آن نشانه‌ای از مرده دلی عنوان شده است.

در آیه ۳۶ از سوره مبارکه انعام آمده است: «إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»؛ «تنها كسانى [دعوت تو را] اجابت مى‏كنند كه گوش شنوا دارند و [اما] مردگان را خداوند [در قيامت] بر خواهد انگيخت‏سپس به سوى او بازگردانيده مى‏شوند»

«ﺍﻧّﻤﺎ ﻳﺴﺘﺠﻴﺐ...» در این آیه تاکید بر آزادی انسان در انتخاب راه خود دارد

ﺷﻨﻴﺪﻥ ﻭ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻦ ﺣﻖّ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺣﻴﺎﺕ ﻣﻌﻨﻮﻯ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﻟﻰ ﺍﺳﺖ زیرا ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺣﻴﺎﺕ ﻣﻌﻨﻮﻯ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺣﻖﭘﺬﻳﺮ ﻧﻴﺴﺖ، ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭼﻮﻥ ﺣﻴﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺭﺍ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ.

«....ﻭﺍﻟﻤﻮﺗﻰ ﻳﺒﻌﺜﻬﻢ ﺍﻟﻠَّﻪ» نیز بار دیگر تاکید بر حسابرسی و رستاخیز که روز رسیدگی به اعمال است دارد و قعطا در آن روز هیچ عملی و راهی که انتخاب و طی شده است بدون پاسخ نخواهد ماند.

باید دانست در این مسیر حضور عالمان دینی و افرادی که مبانی الهی را به عموم مردم تبیین کنند نیز نباید دور از نظر بماند که این مساله در آيه ۱۲۲ از سوره مبارکه توبه بیان شده است: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»؛ «و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند پس چرا از هر فرقه‏اى از آنان دسته‏اى كوچ نمى‏كنند تا [دسته‏اى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند»

می‌توان گفت اين آيه دعوتنامه دين است که در کنار اهمیت جهاد که جایگاه ویژه‌ای در دین اسلام دارد، لزوم وجود عالمان دینی برای روشنگری و تبیین مسائل دینی را به خوبی بیان می‌کند تا دل‌ها را به حقیقت دین آگاه کنند.

پس ضرورت نياز به عالمان دينی حتمی است و عقل هم اين را حکم می‌کند. تمام فرقه‌ها هم عالمان دينی دارند که در مورد آن فرقه برای ديگران توضيح می‌دهد. دين هم خواسته است که عده‌ای به دنبال علوم دينی بروند و مردم را به خير دعوت کنند و تلنگری باشد برای دل‌هایی که خواسته یا ناخواسته خود را به خواب زده‌اند تا از خواب غفلت بیدار شده و در مسیر سعادت قدم برداند.