گروه اندیشه: سلطان آبادی میگوید که پرداختن به فلسفه علوم قرآنی به سوالاتی که رویاروی علم قرآنی است پاسخ میدهد و جلیلی در مقابل معتقد است علوم قرآنی تعریف واحدی ندارد و بدون تعریف علوم قرآنی نمیتوان به فلسفه علوم قرآنی پرداخت.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشست بررسی «رهیافتهای علمشناسانه به علوم قرآنی» عصر امروز (8 اردیبهشت) با سخنرانی دکتر احمد سلطانآبادی عضو هیئت علمی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان و دکتر هدایت جلیلی عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برگزار شد. مباحث علمشناسانه افقهای جدیدی فرا روی این رشته میگشاید سلطانآبادی با بیان اینکه با طرح مباحث علمشناسانه در علوم قرآنی میتوان اصول کلی حاکم بر این علوم را با نگاهی متفاوت بررسی کرد، گفت: دستاورد این کار رسیدن به اصول و مبانی علمشناختی، ماهیت، مسائل، مبادی و کارکردهای آن با علوم دیگر و گشودن افقهای جدیدی فرا روی این رشته است. وی افزود: علوم قرآنی از سطوح مختلف علمشناسانه قابل تحلیل است. تاریخ علوم قرآنی نیازمند تحقیق است، هر چند کارهایی در این زمینه انجام شده است اما هنوز جای کار زیادی وجود دارد تا تحولات و جریانهای علوم قرآنی به صورت تاریخی بیان شود. عضو هیئت علمی دانشگاه ولیعصر(عج)، ادامه داد: همچنین میتوان به جامعهشناسی علوم قرآنی پرداخت. در جامعهشناسی علوم دو تعریف مد نظر قرار میگیرد. بر اساس یک تعریف جامعهشناسی علم به مطالعه فضای علوم و جامعه میپردازد و در تعریف دوم، جامعهای که علمی در آن رشد یافته است، مورد بررسی قرار میگیرد. فواید رویکردهای جامعهشناختی و روانشناختی به علوم قرآنی سلطانآبادی افزود: با بررسی جامعهشناختی در جدال معتزله و اشاعره نکات زیادی را از حیث جامعهشناسی علم، میتوان مطرح کرد و برای مثال میتوان به این سوال پرداخت که بر اساس چه شرایط اجتماعی شیخ مرتضی و شیخ مفید یک ارتباط نزدیک و البته همراه با مرزبندی با معتزله شکل دادند. وی تصریح کرد: بر همین اساس میتوان این سوال را مطرح کرد که چرا شیخ مفید نظریه صرفه را در اعجاز قرآن پذیرفت، در حالی که این نظریه توسط معتزلییان مطرح شده بود. سلطانآبادی با بیان اینکه میتوان از منظر روانشناسی علم نیز به علوم قرآنی پرداخت، گفت: با این رویکرد میتوان مشخص کرد، چرا سیدمرتضی در مقابل قاضی عبدالجبار معتزلی رفتار خاصی داشت. به بیان کلی در روانشناسی علم، مساله رفتار علمی دانشمندان مورد بررسی قرار میگیرد. وی ادامه داد: از منظر فلسفه علم نیز میتوان به علوم قرآنی پرداخت که از این منظر فلسفه علوم قرآنی در واقع علمِ علوم قرآنی خواهد بود. در واقع مباحث فلسفه علوم قرآنی مباحثی است که محور در آن کلیت علوم قرآنی با همه اجزاء آن است و به آن دسته از سوالات انتقادی میپردازد که در رویاروی علوم قرآنی مطرح میشوند. عضو هیئت علمی دانشگاه ولیعصر(عج)، افزود: مطابق یافتههای موجود، رویکرد علمشناختی علوم قرآنی متمرکز بر هشت مطلب مقدماتی است. این مباحث به نوعی در مباحث گذشتگان مطرح شده است. مباحث علمشناختی که در این زمینه و تاکنون مطرح شده است عبارت است از تعریف، موضوع، فایده، مولف، ابواب، مرتبه، غرض و روش آموزش علوم قرآنی، حال باید پرسید آیا این محورها جامعیت دارد و با ملاحظه آنها میتوانیم رویکرد علمشناختی جامعی داشته باشیم که پاسخ منفی است. وی تصریح کرد: این محورها رویکردی تاریخی دارند و البته شرط لازم رویکرد علمشناختی به قرآن هستند، اما اینها شرایط کافی نیستند و باید به این شرایط روششناسی و معرفتشناسی را نیز افزود. راهحلهای انجام رویکرد علمشناختی در خصوص قرآن سلطانآبادی ادامه داد: برای انجام رویکرد علمشناختی به علوم قرآنی، باید امکان و جواز عقلی مراجعه به دستاوردها و الگوهای علمشناسانه دیگر علوم، به خصوص علوم طبیعی و علوم انسانی تجربی همچون جامعه شناسی و روانشناسی و ... را برای پختگی و فربه شدن دانش علوم قرآنی پذیرفت. وی افزود: بازبینی آثار و منابع گذشته و حال علوم قرآنی در فرایندهایی طبیعی پیداش و رواج آن، سرشار از نکات و اشاراتی دال بر دستیابی به مباحث علمشناختی خواهد بود. سلطانآبادی در پایان گفت: فراگیر شدن مباحث قرآنشناخت بر سایر علوم اسلامی و نزد عموم دانشمندان مسلمان، اعم از فقیه، اصولی، متکلم، مفسرو فیلسوف و ... به رهیافتهای علمشناختی مبتکرانه در علوم قرآنی منتهی خواهد شد. مراد از علوم قرآنی باید مشخص شود در ادامه جلیلی با بیان اینکه این بحث در فضای علوم قرآنی موجود نو است، گفت: اولین پرسشی که باید از این نظریه مطرح کرد، این است که مراد آن از علوم قرآنی در فلسفه علوم قرآنی چیست؟ جلیلی افزود: برخی معتقد هستند که مراد از علوم قرآنی مطالعات قرآنی است، مراد دیگر آن است که علوم قرآنی قلمروهایی است که توسط این علوم مورد پژوهش قرار میگیرد و معنای دیگری که از این عنوان به نظر میآید همان رشته علوم قرآنی است. توافقی در تعریف علوم قرآنی وجود ندارد وی با بیان اینکه حتی در خصوص عنوان علوم قرآن توافقی وجود ندارد، گفت: برخی عنوان «علوم قرآن» و دیگرانی هم عنوان «علوم قرآنی» را صحیح میدانند، اما حتی در تعریف این رشته نیز توافقی وجود ندارد. عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، تصریح کرد: اختلافاتی که تعریف علوم قرآنی وجود دارد، بسیار بیشتر از اختلافات متعارفی است که در یک دانش میتواند وجود داشته باشد. در تعداد موضوعات علوم قرآنی اتفاق نظری وجود ندارد، از سوی دیگر تنوع موضوعات نیز بسیار است و برخی از اندیشمندان علوم قرآنی، موضوعاتی را مطرح کردهاند که تنها خاص ایشان بوده است. وی افزود: ترتیب خاصی در طرح موضوعات علوم قرآنی، مورد توافق علما نیست و برای مثال ترتیبی یکسانی بین «الاتقان»، «البرهان» و یا «البیان» دیده نمیشود. جلیلی با بیان اینکه مرزبندی علوم قرآنی با دیگر علوم اسلامی مشخص نیست، گفت: برای مثال مرزبندی معینی بین بحث «محکم و متشابه» و «تفسیر» وجود ندارد و از سوی دیگر آیا میتوان مرزی میان دانشهای کلام، فقه و تفسیر مشخص کرد؟ علوم قرآنی روش واحد ندارد عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه گفت: علوم قرآنی مجموعهای از علوم است که دارای موضوع و روش واحدی نیستند، این درحالی است که روش در هر علمی وحدت ایجاد میکند. وقتی ما میگوییم «علوم قرآنی»، مراد کدام علمهاست و این علمها بر اساس چه ضوابطی علم خوانده میشوند. یکی از تعاریف علم انکشاف از واقع است و بر اساس تعریفی دیگر علم باور صادق موجه بوده و عدهای نیز علم را علم تجربی میدانند، اما در این میان، علوم قرآنی بر اساس کدام یک از این معانی، علم خوانده شدهاند؟ جلیلی تصریح کرد: همچنین باید مشخص شود، وقتی ما میگوئیم فلسفه علوم قرآنی، مرادمان دانشی درجه اول و یا درجه دوم است. اگر ما این تفکیک را انجام ندهیم، خیلی از مباحث علوم قرآنی در ذیل فلسفه علوم قرآنی مطرح خواهند شد. وی با بیان اینکه مرادش از علوم قرآنی، علوم قرآنی موجود است و نه علوم قرآنی آرمانی، گفت: علوم قرآنی ابزاری است به این معنا که ابزاری برای فهم و یا تفسیر قرآن است، این علوم بشری است به این معنا که بر اساس کوشش عالمان مربوط به این حوزه ساخته شده و تحول یافته است و همچنین این علوم مصرف کننده هستند و از علوم بسیاری برای پیشبرد خود سود جستهاند. جلیلی در پایان گفت: اولین کاری که فلسفه علوم قرآنی باید انجام دهد، ایضاح مفاهیم کلیدی در علوم قرآنی مانند تفسیر، تاویل و ... است، سپس باید به درستی و نادرستی پیشفرضها در علوم قرآنی پرداخت و در ذیل این کار باید به پیشفرضهای روششناسانه نگاه مجددی داشت. همچنین باید تقدم و تاخیر علوم قرآنی را با سایر قلمروها مشخص کرد و نیز باید به بررسی لوازم و پیامدهای فلسفی نظریات در علوم قرآنی پرداخت. گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید!