بهگزارش
خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا) از اردبیل، آموزههاي قرآن كريم در عين حال كه متضمن كليات برنامه زندگي در جهت هدايت و كمال انسانهاست، دربردارنده معارف و حقايق ارزشمندي در زمينههاي گوناگون هستيشناسي نيز ميباشد. در حدود 4 ميليارد سالي كه از آفرينش زمين ميگذرد، گياهان و جانوران توانستهاند با كسب راهكارهاي لازم، بر مشكلات محيط زيست خود فائق آيند(يا بنوعي با محيط زيست خود تطابق يابند) و انسان نيز در طول زندگي خود هميشه سعي داشته براي ساخت و طراحي مكانها و وسايل مورد نياز خود از طبيعت و محيط زيست اطراف خود الهام گيرد. در حقيقت نظريه انتخاب طبيعي ارائه شده توسط داروين نيز در زبان گويا و ساده خود گوياي همين موضوع است. بدون شك، الگوبرداري از طبيعت و بهخصوص موجودات زنده نيز شايد ارزانترين، سريعترين، بهترين و قابل اعتمادترين شيوه جهت ساخت سازههاي انساني بهشمار ميرود. در اين ميان زنبور عسل نيز توانسته منبع الهامي براي انسانها در زندگي اجتماعي و ساخت محل زندگي باشد و بهدرستي كه خداوند متعال بزرگترين معمار هستي است كه انسان، زنبور و بلكه همه موجودات زيرمجموعه و يا شاگردان اين معمار بزرگ هستند و با نيرو و اراده او دست به خلق بهترين مجموعهها زدهاند.
آیات 68 و 69 سوره مبارکه نحل
وَ أَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا و مَِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ* ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِن بُطُونِها شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ*
«و پروردگار تو به زنبور عسل وحی کرد که: از کوهها و درختان و در بناهایی که(مردم) میسازند خانههایی برگزین(68) آنگاه از هر ثمرهای بخور و از روی خشوع به راه پروردگارت برو، از شکم او شرابی رنگارنگ بیرون میآید که شفای مردم در آن است و صاحبان اندیشه را در این عبرتی است»(69).
رفتار لانهسازی در زنبوران عسل مثالی اعجابانگیز از مهندسی معماری پیچیده این حشرات کوچکجثه بشمار میرود. لانه زنبوران عسل از سلولهای شش وجهی متصل بهم تشکیل مییابد که که جهت پرورش نوزادان و ذخیره غذا استفاده میشود. سلولهای ذخیره غذا و پرورش نوزادان در گونههای مختلف زنبوران عسل از نظر شکل و اندازه(بجز در گونه آپیس دورساتا) مشابه هم میباشد(4).
لانههای گونههای مختلف زنبوران عسل از لحاظ اندازه و تعداد شانها تفاوت قابل توجهی از هم دارا میباشند. لانه زنبوران عسلی که در فضای باز لانهسازی انجام میدهند، متشکل از یک شان منفردی میباشد که از لحاظ اندازه در زنبوران عسل با ویژگی لانهسازی در فضای باز، دارای تفاوت و تنوع بسیار زیادی است، بطوریکه اندازه این شان در زنبوران عسل بزرگ به بزرگی بیش از یک متر نیز رسیده ولی در زنبوران عسل کوچولو در حد 20-30 سانتیمتر میباشد. بطور کلی در شان زنبوران عسل، سلولهای پرورش نوزادان معمولا در بخش میانی و گرده گل در سلولهای لایههای خارجی اطراف سلولهای پرورش نوزادان قرار میگیرند. سلولهای تولید مثلی نیز معمولا در بخش پایینی شان قرار دارند(3و12).
زنبوران عسل و خانهسازي
مسئله مهم در خانه زنبور عسل استحكام اين خانهها است، كه به هيچ وجه دچار خرابي نميشوند. گوشه يا عمق هر سلول ساختمان هرمي شكل بهطوري مسدسها را بههم پيوند ميدهند، كه راهي براي ورود به راهرو ديگر بنا گذاشته شده است، و در اين متوازيالاضلاع يا ذوزنقهاي شكل بودن ديوارهاي مسدس كه به وسيله زاويهاي به قسمت ديگر راه دارد، ستوني را ايجاد ميكند كه سنگيني ساختمان را نگاه ميدارد و موجب استحكام بنا ميگردند.
هر يك از سلولهاي ته اين خانهها از سه ستون تشكيل شده كه در يك نقطه باهم تلاقي ميكنند و ثابت شده كه اين ساختمانها از لحاظ صرفهجويي در سرعت كار، امتياز مخصوصي دارند. اين مسدسها بهطوري ساخته شدهاند كه هم از لحاظ صرفهجويي و هم از لحاظ استحكام در درجه اول قرار دارند.
زنبورهاي عسل نيز مانند انسانها خود را از گرما و سرما محفوظ نگه ميدارند و مانند ما انسانها در مناطق ابري كه هر ساعت دچار باد و طوفان ميشوند زندگي نميكنند، در حاليكه در جاهاي معتدل كه اين پيشآمدها براي آنها اتفاق نميافتد، زندگي ميكنند. در مناطقي كه زنبورها در معرض هواي گرم قرار ميگيرند، با هوشي كه دارند منازل خود را در طبقات خيلي بالا و در معرض نسيمهاي خنك و غير گرم ميسازند(1).
زنبوران عسل چند نوع خانه براي خود ميسازند كه اين خانهها عبارتند از:
1) سلولهاي سلطنتي كه عاليتر و مجللتر شبيه تنه درختان بزرگ شاه بلوطي ميباشند.
2) سلولهاي مخصوص تربيت زنبوران نر و انباركردن آذوقه عسل.
3) سلولهاي كوچك كه مخصوص انبار و زندگي زنبورهاي كارگر است، كه يك هشتم سطح ساختمان را شامل ميشود.
4) براي اينكه رفت و آمد بين راهروها و اطاقهاي كوچك و بزرگ آسان باشد، چند سلول رابط ميسازند. و براي اينكه اغتشاشي ايجاد نشود، اندازه هر اطاق و راهرو را حساب شده ميسازند، كه بنا بهقول رامور، وقتي معماران مطرح جهاني خواستند ساختمانهاي عظيم بسازند از روي معماري خانههاي زنبور عسل مدلبرداري شده است.
هريك از اين خانهها مسدس شكل با قاعده هرمي و هر طبقه با لولههايي از زير ساخته شده كه شش زاويه و شش ضلع دارد و اين مسدس روي اهرام قرار گرفته و در معماري آنچنان مهارت و استادي بهخرج رفته كه هر يك از سه سطح هرم كه پايه و اساس آن به حساب ميآيد، حائل خانههاي جلويي و پايگاه خانههاي پشت سَري است. بين هر رديف از ساختما نها نيز راهرويي در نظر گرفته شده است و در اين لولهها راه آبهاي منشوري شكلي است كه عسلها را در آنها انبار ميكنند(1).
زماني كه زنبوران عسل خانه ميسازند، همانند انسانها به حسابهاي دقيق معماري ميپردازند، ولي نميتوان پذيرفت كه اين ابداع صنعت بدون دخالت هوش و عقل بهوجود بيايد و حتماً عقل و ذكاوت در ايجاد اين خانهها دخالت دارد و قانون خلقت، زمينه اين نظم را فراهم كرده است. اولين خانههايي كه در سقف كندو ساخته ميشوند، طوري ساخته ميشوند كه تا آنجا كه ممكن است، بيشتر با سقف تماس داشته باشند و همه چيز آنها به سقف بچسبد كه شايد استحكام بيشتری پيدا كند(2).
خيابانهاي بزرگ و خيابانهاي فرعي كه بين رديفها ساخته ميشوند، طوري مهندسي ميگردند كه هوا را بهراحتي به همهجا برسانند و مانع از ازدحام عبور و مرور شوند. تهويه و خيابانكشي از اصلي به فرعي در شهرسازي، تقسيمبندي شهر به شبكههاي مختلف، محلهها، خيابانها، سيركولاسيون حركتي، سيستم سلسله مراتبي براي مسير رفت و برگشت و راههاي فرعيتر كه منشعب ميشوند، تا به خانه رهنمون شوند و گاهي در هنگام جمع آوري آذوقه، زنبورهاي عسل خانهها را وسعت ميدهند كه بتوانند آذوقه بيشتري انبار كنند و گاه برعكس، خانهها را كوچك ميكنند. در هر دو مورد چنان استاد هستند كه اجازه نميدهند يك محله بدون فايده وهيچ فضاي خالي بلامصرف بماند.
تهويه نيز يكي از كارهاي زنبوران عسل است. زيرا زنبوران نه فقط از لحاظ حرارت، هواي اين شهر را پيوسته در يك درجه نگه ميدارند، بلكه مانع ورود رطوبت شده و پيوسته هواي پاك و تميز در شهر موجود است. معماري همه چيز در شهر و زنبورها بهعنوان مهندسان طبيعت بر اساس نظم است و هيچ كاري بدون نقشه و برنامهريزي انجام نميگيرد و اساس خلقت آنها(اجتماع) است يعني رابطه با محيط اطراف(2).
تشابه خانه سازي زنبور عسل با انسان
از لحاظ خانهسازي، زنبوران عسل در ميان ساير جانوران به انسانها نزديكترند و مانند سازندگان(معماران) شهرهاي پرجمعيت رفتار ميكنند. بهگونهاي كه بسياري از حالات آنها با آدمي همسان است،. بهطور مثال زنبوران عسل همانند انسان، پاكترين محلها را براي ساختن لانههاي خود برميگزينند(2).
زنبورعسل در ساختن خانهاش به نكات بسياري توجه ميكند، از جمله آنكه: 1) تهويه به آساني صورت پذيرد، 2) حرارت ايجاد شده به آساني از لانه خارج نشود، 3) جهت ساخت لانه با جهت تابش طلوع خورشيد يكي باشد، 4) همچنين محلهايي براي ساخت انتخاب ميگردد كه كم رفت و آمد باشند(5).
هندسه لانه زنبورعسل
هر يك از اين لانهها عبارت است از يك شش ضلعي با شش زاويه كه اين شش ضلعي روي يك هرم قرارگرفته و وضع ساختمان اين لانهها از لحاظ هندسي طوري است كه وقتي عسل در آن پر شد، هرگز نميريزد، مگر اينكه ناگهان يكي از رديفها كه هريك داراي خانههاي مختلف است خراب شود. به گفته دكتر ريد، مهندس انگليسي و از مشاهير علم هندسه، اگر ما بخواهيم از فضايي استفاده كنيم بهطوري كه هيچ نقطه خالي بدون فايده بين بناهاي آن باقي نماند، بايد آن فضا را به سه طريق تقسيم كرد: اول آنكه در آن مثلثهايي بهوجود آوريم كه هر سه ضلع آن مساوي باشند، دوم مربعهايي بسازيم كه هر چهار ضلع آن متساوي باشند، و سوم شش ضلعيهايي بهوجود آوريم كه هر شش ضلع آن متساوي باشند.
مزيتهاي شش ضلعي متساوي الاضلاع بر ساير اشكال بيشتر است و زنبورها هم همين شكل را براي ساختمان خود انتخاب كردهاند. نظمي كه زنبورها در ساختن لانه از آن پيروي ميكنند، چند فايده بزرگ دارد كه عبارتند از: 1) بهوسيله اينگونه مهندسي، زنبورها حد اعلاي صرفهجويي را در(استفاده از) موم ميكنند، 2) با اين مهندسي، يك رديف خانه ساخته ميشود بدون آنكه يك ميليمتر فضاي خالي و بدون مصرف در آن بماند، و 3) از لحاظ استحكام ساختمان، زنبوران عسل بهترين را اجرا ميكنند، بهطوري كه ميتوان گفت كه اگر روزي ما انسا نها بتوانيم اينگونه ساختمان بسازيم كه قاعده هر خانه يك هرم و خود خانه شش ضلعي باشد، هرگز خانههاي ما ويران نخواهد شد. براي اينكه هر خانه نگهدارنده خانه ديگر است و خود نيز از طرف خانههاي ديگر نگاه داشته ميشود(2).
زاويه هندسي لانه زنبورعسل
طبق گزارشي كه «مارك لورن»، دانشمند انگليسي، به آكادمي علوم تقديم كرده، زاويهاي كه در مبناي خانههاي شش ضلعي شكل زنبوران عسل بوجود آمده، بهترين زاويهاي است كه ميتوان از لحاظ استحكام عمارت و صرفهجويي در خشت و گِل و سيمان و... بوجود آورد. نميتوان گفت اين بدايع صنعت بدون دخالت هوش و عقل بهوجود بيايد و حتما عقل و ذكاوت در ايجاد اين خانهها دخالت دارد(6).
زنبوران عسل بدون اينكه يكديگر را ببينند و از طرز كار هم واقف باشند، در دو طرف رديف مورد نظر بطرزي مشابه كار ميكنند و خانههايي(حجرهها) كه در دو طرف رديف ميسازند بقدري منظم است كه گويي عدهاي مهندس با دقيقترين وسايل مهندسي اين حجرهها را در دو طرف بطرز مناسب ساختهاند. به عبارتي ديگر تعداد 50-60 زنبوري كه روي رديف مشغول كار هستند، نميتوانند آن عده را كه در پشت سر رديف مشغول ساختن حجره هستند، مشاهده نمايند. اما نكته جالب اينكه محال است يك زنبورعسل كه در قسمت جلو كار ميكند، يك قطعه موم بردارد و يك حفره بوجود بياورد، بدون اينكه در همان موقع، آن طرف موم يك زنبور ديگر يك قطعه موم در آنجا كه كار ميكند نيفزايد و يك برآمدگي توليد ننمايد و بهطرزي منظم هر برآمدگي اين طرف با يك حفره آن طرف تناسب دارد(6) و اين خود از عجايب مهندسي اين موجودات باهوش و عجيب بهشمار ميرود.
حقيقتا موضوع عجيبي است كه زنبورعسلي با وزن 125/0 گرم با اين هوش و تدبير داراي تمام دستگاههاي بدني تنفسي، گردش خون، ادراري، دفعي، عصبي، گوارشي، اسكلتي و ... ميباشد، يعني دقيقا هر آنچه در يك فيل بزرگ چند تني وجود دارد، در زنبورعسل همانها بعلاوه چند ساختار اضافي ديگر شامل شاخكها، بالها و دستگاه نيش(غده سمي) نيز وجود دارد كه فيل فاقد اين اجزاست و اين جز اعجاز خلقت الهي هيچ چيز ديگري نيست.
تقسيم فضای كندو
يك سرپوش سبدي يا حصيري را در نظر بگيريد كه در داخل آن از بالا به پايين بوسيله موم فضاي سبد 5، 6، 8 و گاهي 10 قسمت تقسيم شده است. هريك از اين قسمتها«رديف» است كه از بالا به پايين مثل يك قطعه نان سفيد كه بريده باشند، آويزان شده و بهطرزي دقيق جدار كندو، يعني آن حصير و يا سبد را در بر گرفته و جفت ميشود. بين هريك از اين دو رديفها فضايي به عرض 11 ميليمتر وجود دارد كه زنبوران عسل در آن رفت و آمد ميكنند(6).
استحكام خانه زنبوران عسل
اولين خانههايي كه در سقف كندو ساخته ميشوند، طوري است كه تا جاي ممكن بيشتر با سقف در تماس باشد و همه نقاط آن به سقف بچسبد كه استحكام بيشتري بوجود آيد. خيابانهاي بزرگو فرعي كه بين رديفها ساخته ميشوند، طوري مهندسي ميگردنند كه هوا را براحتي به همهجا برسانند و مانع ازدحام عبور و مرور شوند(6).
به احتمال بسيار زياد اشاره قرآن كريم به زنبوران عسل، زنبوران جنس Apis است
لازم بذكر است كه برخي زنبوران عسل از گونههاي ديگر در طبيعت وجود دارند كه لانههاي آنها نسبت به منازل يا لانههاي زنبوران عسل جنس آپيس شبيه به يكي از منازل قبايل وحشي انسان نسبت به يكي از ساختمانهاي جديد در شهرهاي بزرگ و مدرن است(6)، بدين دليل و دلايل متعدد ديگر كه ذكر آنها نياز به نگارش مقالات متعددي است، ميتوان به جرات گفت كه به احتمال بسيار زياد اشاره قرآن كريم به زنبوران عسل، زنبوران جنس Apis است.
الهام از معماري زنبور عسل در معماري انسان/ پيدايش علم بيونيك
خانه زنبورعسل از لحاظ هندسي بهقدري منظم و مرتب است كه وقتي ميخواستند در فرانسه مقياس ثابتي براي واحد طول پيدا كنند، رئومور(Reaumur)، دانشمند علوم طبيعي پيشنهاد كرد كه ضلع خانه زنبور عسل را مقياس طول قرار دهند زيرا با مرور زمان هرگز تغيير نميكند(2 و7).
محققان از سالها پيش، در پي يافتن ارتباطي هستند تا از طريق آن، چگونگي شكل گرفتن سيستمهاي مختلف زندگي را ارزيابي و با تلفيق دو واژه بيولوژي(زيستشناسي) و تكنولوژي، علمي بنام علم«بيونيك» را بنا نهادهاند(7). علم بيونيك در واقع دانشي است كه مسائل فني را از راههاي زيستي حل ميكند و در لغتنامه بهمعناي«زيستارشناختي» يا بهكارگيري اندامهاي ساختگي طبيعت است، كه براي اولين بار اين واژه در سال 1959 توسط دانشمند آمريكايي به نام جك اي. استيل(jak.E.Esteel) بهكار برده شده است(5). وي بيونيك را علم سيستمهايي كه شالوده و پايه تمامي سيستمهاي زنده است يا خصوصيتهاي سيستم زنده را دارند يا به سيستمهاي زنده شباهت دارند معرفي كرد(5). در واقع معماری بیونیک با نگاهی احترامآمیز به طبیعت و مظاهر آن، سعی دارد تا از قواعد و فرمهای طبیعی که طی هزاران سال شکل گرفته و بهصورت پایداری تولید میشوند، برای ایجاد سرپناه استفاده کند(9).
بیونیک که به آن بیومتریک یا مهندسی خلاق زیستی هم میگویند، کاربرد سامانهها و روشهای بیولوژیکي موجود در طبیعت در سیستمهای مهندسی و فناوریهای مدرن است. واژه بیونیک از دو لغت لاتین Bio+nic تشکیل یافته است که در آن Bio در زبان یونانی به معنای «زیست» و «حیات» بوده و حروف ic پسوند شبیهساز هستند به معنی «مثل» و «مانند». اگرچه لغات،Biomimetics ، Biognosis و Biomechanic نیز در زمینه ارتباط طبیعت با دانش بشری هستند، لیکن واژه بیونیک بیشتر گویای ارتباط بین طبیعت و طراحی محصول است. واژه بیومیمیکرای(بیو میمیکس) نخستین بار در سال 1181 توسط اتو اشمیت و جک ا.ستیل در حین فعالیت بر روی یک پروژه هوانوردی در پایگاه هوایی رایت پترسون در ایالات متحده امریکا ابداع و مورد استفاده قرار گرفت. او بیونیک را علم سیستمهایی که شالوده و پایه تمامی سیستمهای زندهاند، میداند(9).
در حدود 8/3 ميليارد سالي كه از آفرينش زمين ميگذرد، طبيعت خود تبديل به طراح و معمار نهائي شده است. طي اين مدت گياهان و جانوران توانستهاند با تزئينات و طراحيهاي لازم بر مشكلات محيط زيست خود فائق آيند و انسان نيز در طول زندگي خود هميشه سعي داشته براي ساخت و طراحي مكانها و وسايل مورد نياز خود از طبيعت و محيط زيست اطراف خود الهام گيرد. اين معماري در فضاهايي كه تشبيه و استعاره و الهام از طبيعت وجود داشته و بروز پيدا ميكند و در نتيجه ميتوان گفت كه معماري بهصورت مفهومي، بخشي از طبيعت است، طبيعتي كه محيط ساخت بشر، بخش عظيمي از اكوسيستم جهاني آنرا شامل ميشود و بشر و طبيعت هر دو به يك اندازه در منابع ساختماني آن سهيماند(5).
در حقيقت نظريه انتخاب طبيعي ارائه شده توسط داروين نيز در زبان گويا و ساده خود گوياي همين موضوع است كه هميشه در طبيعت جانداري قادر به ادامه حيات است كه بيشترين سطح سازگاري را با محيط زيست خود داشته باشد و در تنازع براي بقا چنين جانداري ميتواند موفقتر عمل نموده و ژنوم خود را بهتر ميتواند به نسل بعدي منتقل نمايد(10).
بهطور کلي میتوان میان گیاهان و جانوران سه سطح بیولوژیکی در نظر بگیریم که فناوریهای مدرن میتوانند از آنها الگوبرداری کنند:
1- تقلید از روشهای تولید طبیعی
2- تقلید از مکانیزمهایی که در طبیعت وجود دارد
3- مطالعه اصول سازمانی رفتارهای اجتماعی و ارگانیزمها، همانند رفتار پرندهها هنگام پرواز گروهی، رفتارهای اجتماعی زنبورها و مورچهها و هوش جمعی یک دسته ماهی(9).
در طبیعت انواع کمتر شناخته شدهای از جانوران وجود دارند که رفتارها و اعمال شگفتانگیز آنها بهخصوص طریقه ساخت و شکل آشیانههایشان، میتواند راهنمای معماران و مهندسان در ساخت بناها و سازههای مختلف قرار گیرد. یکی از اولین موارد استفاده از آفرینشهای طبیعی برای نوآوری در معماری را در ابتدا نیمه دوم قرن نوزدهم مشاهده میکنیم. متخصصان گياهشناسي انگلیسی در سال 1481 برای نخستین بار موفق به پرورش نوعی نیلوفر آبی عظيم در اروپا شدند كه قطر برگهای آن به دو متر میرسید. پاکستون, معمار انگلیسی تبار، با دیدن استحکام برگهای این نیلوفر آبی، به مطالعه قفسهبندی مدور و ساختار شعاعی این گل پرداخت. حاصل این تفحص ابدا ساختاری جدیدی برای سقف شیشهای در معماری بود که در قصر کریستال نمایشگاه جهانی لندن در سال 1481 عرضه و به صورت نظری باقی میمانند(9).
ساخت سازههاي انساني بهشكل خانه زنبورعسل، از مصادیق کاربردی الگوبرداری فرم و ساختار از طبیعت
خانههای شش ضلعي كه انسان در ساخت آن از زنبور ايده گرفته، نمونهاي از معماري با طراحي بيونيك است و بهنوعي خصوصيات سيستمهاي زندهاي را دارد كه بههم چسبيدهاند و هيچ فضاي خالي بين آنها وجود ندارد. حتي از نظر رياضي هم در كاشيكاري از طرحهاي شش ضلعي استفاده ميشود نه دايره و اين يكي از روشهايي است كه بهواسطه آن از خانهسازي كندو ايده گرفته شده است. در اين راه كاربردي جالب از رديفها را به نمايش ميگذارند و زمين نيز در اين طراحي به هدر نميرود(7).
بهعنوان مثال، در بروكسل بلژيك، يك هتل چهار ستاره 300 خوابه با نام Comines Froissarto براي همايشها وجود دارد كه بناهاي اطراف آن پوششي بتني دارند. طراحي قاب براي اين بنا آنرا كاملاً از بناهاي اطراف متفاوت كرده است. در طراحي اين قاب از طبيعت كمك گرفته شده تا تصويري جديد در شهر ارائه دهد.
ساختمان هتل در اصل كندويي بزرگ است كه در آن بهجاي زنبوران عسل، انسان زندگي ميكند. عناصري مانند ساختمانهاي مكعبي و باغ، باعث تشكيل اين بخش جديد شدهاند. در اين پارك ميتوان جاي خالي يك كندو را احساس كرد. اين كندو مكاني عمومي است كه انسانها بهراحتي ميتوانند در كنار هم زندگي كنند و اين ايدهاي است كه از زندگي اجتماعي زنبورها با يكديگر گرفته شده است(7و8).
نتيجهگيری
یکی از ابعاد پایداری تعامل بین انسان و محیط زيست است. باتوجه به اینکه طبیعت و زیست بوم انسان همه چیز او و شروط حیات او را فراهم کرده، از دیرباز منبع الهام و رفع نیاز انسان بوده است. یکی از نگرشهای غالب و متعهد به این دیدگاه نيز معماری بیونیک و دیدگاه الهام از طبیعت است. انسان که همواره در ساخت سلاح و سرپناه و همه عناصر تمدن خویش به طبیعت وابسته بوده، در یک فرآیند طولانی سعی کرده تا الگوهای مناسب سرپناه و مسکن را از دل همین طبیعت کشف کند(9).
در حدود 4 ميليارد سالي كه از آفرينش زمين ميگذرد، طبيعت خود تبديل به طراح و معمار نهائي شده است. طي اين مدت گياهان و جانوران توانستهاند با تزئينات و طراحيهاي لازم بر مشكلات محيط زيست خود فائق آيند(يا بنوعي با محيط زيست خود تطابق يابند) و انسان نيز در طول زندگي خود هميشه سعي داشته براي ساخت و طراحي مكانها و وسايل مورد نياز خود از طبيعت و محيط زيست اطراف خود الهام گيرد. در حقيقت نظريه انتخاب طبيعي ارائه شده توسط داروين نيز در زبان گويا و ساده خود گوياي همين موضوع است.
بدون شك، الگوبرداري از طبيعت و بهخصوص موجودات زنده نيز شايد ارزانترين، سريعترين، بهترين و قابل اعتمادترين شيوه جهت ساخت سازههاي انساني بهشمار ميرود، چرا كه شكل و روش لانهسازي جانوران، رفتار، نوع زندگي، عادات غذايي و... اين موجودات و حتي نيز شكل ساختاري و مورفولوژيك گياهان، ثمره ميليونها سال تكامل بيولوژيك بوده كه در طي اين سالها بهترين فرمها و اشكال قادر به ادامه حيات شده و مابقي توان زندگي را از دست دادهاند، همچنانچه در طول 4 ميليارد سال گذشته، ميليونها گونه جانوري پديده آمده و بدليل اينكه نتوانستهاند با شرايط جديد تطبيق يابند، از بين رفتهاند(جهت مطالعه بيشتر در اين موضوع، رجوع شود به منبع شماره 11).
در اين ميان، بايد گفت زنبورعسل توانسته منبع الهام بزرگي براي انسان در زندگي اجتماعي و ساخت محل زندگي باشد. بهدرستي كه خداوند متعال بزرگترين معمار هستي است كه انسان، زنبور و بلكه همه موجودات زيرمجموعه و يا شاگردان اين معمار بزرگ بوده و با نيرو و اراده او دست به خلق بهترين مجموعهها زدهاند(7).
یادداشت از : تقی قاسمی خادمی - کارشناس ارشد بیولوژی جانوری و محقق قرآنی.
منابع:
1) مترلينگ، موريس. 1362. ترجمه سودابه رشديه، دنياي زنبورعسل، تهران، انتشارات توسن.
2) گلپرور فرد، نازنين. 1388. انسان، طبيعت، معماري. تهران: انتشارات طحان.
3) قاسمي خادمي، تقي. 1391. زنبوران عسل جهان و ايران، تهران، نشر انتخاب.
4) قاسمي خادمي، تقي. 1394. لانهسازي زنبوران عسل در قرآن، خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا)، كد: 3332053.
5) داريوش، بابك. 1389. انسان، طبيعت، معماري. تهران: علم و دانش.
6) مترلينگ، موريس، زنبورعسل، مورچگان، موريانه. 1388. ترجمه ذبيح الله منصوري، چاپ دوم، نشر نگارستان كتاب، تهران.
7) موسوي، فهيمه و همكاران. 1392. معماري زنبورعسل از ديدگاه قرآن و معماري مدرن، فصلنامه مطالعات قرآن، سال چهارم، شماره 13، 9-22.
8) احمد شلماني، محمدحسين. 1388. آشنايي با معماري بيونيك(معماري معاصر جهان)، تهران: آرتا بابا- نوآوران دانشگاه پارسه.
9) حقیر مددی، سعید. 2015. تعاریف و مفاهیم بیونیک در معماری، اولين كنفرانس بينالمللي انسان، معماري، مهندسي عمران و شهرسازي، تبريز، ايران.
10) درويش، جمشيد. 1384. جمعیتها، گونهها و تکامل: «فرگشت زیستی و بیوسیستماتیک جانوری»، انتشارات واژگان خرد، مشهد، ايران.
11) قاسمي خادمي، تقي. 1394. «آيا آنان به شتر نمينگرند؟...»/ دعوت موکَّد قرآن به دقت انسان در کیفیت خلقت شتر، منتشر شده در خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا)، كد: 3456932.
12) قاسمی خادمی، تقی. 1390. بررسي تنوع ژنتيكي زنبور عسل معمولي (Apis mellifera) بر اساس پليمورفيسم ميكروستلايت در منطقه آذربايجان، پاياننامه كارشناسی ارشد(Ms.C) بيوسيستماتيك جانوري، دانشكده علوم زيستی، دانشگاه شهيد بهشتي تهران.