گروه اندیشه: در نشست نقد و بررسی کتاب «نقد و نظری بر بنیادگرایی دینی» که روز سه شنبه 19 مردادماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، فلیپ لنسل و نسرین فقیهملکمرزبان به نقد این کتاب پرداختند.
به گزارش خبرگزاری بین المللی قران(ایکنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «نقد و نظری بر بنیان گرایی دینی» که حسین غفاری در نقد کتاب «پیکاری برای خدا» اثر خانم آرمسترانگ تألیف شده، به همت مرکز فرهنگی شهر کتاب روز سه شنبه 19 مردادماه در محل این مرکز برگزار شد. در این نشست فیلیپ لنسل، دکترای فلسفه غرب از دانشگاه وین و پژوهشگر اسلامی، نسرین فقیهملکمرزبان، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا و حسین غفاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران حضورداشتند. حسین غفاری در ابتدا به شرح کتاب آرمسترانگ پرداخت و اظهار داشت: کتاب آرمسترانگ، کتاب مستقلی نبوده و نقد این کتاب را حدود پنج سال است که نوشتهام، اما متاسفانه تاکنون این کتاب چاپ نشده و به انتشار نرسیده است. وی افزود: خانم آرمسترانگ سابقه مسحیت داشته و با مباحث دینی آشنایی کاملی دارد و به علت سلامت نفس کارهای او مورد پسند همگان قرار گرفته است و یکی از مهمترین کارهای او کتاب محمد(ص) است. غفاری بیان کرد: این کتاب با عنوان پیکاری برای خدا و به اصلاح ما «جهاد در راه خدا» به چاپ رسیده است، اما من با عنوان بنیادگرایی دینی آن را مطرح کردهام. وی افزود: آرمسترانگ در این کتاب، جریان بنیاد گرایی دینی که به وجود آمده، درباره حرکتهای خشونت آمیزی که در قالب دین انجام میشود و به دنبال آن است که به علت اصلی ماجرا پی ببرد و باید گفت که رویکرد اصلی این کتاب برای آرمسترانگ نبوده است. حسین غفاری گفت: زندگی مدرن امروز در فرهنگ غالب تحمیل شده است و این خودبخود به مرور زمان باعث وجود مشکلاتی خواهد شد؛ یعنی باتوجه به اینکه ما برای گرایش معنوی یک جایگاهی را در نظر میگیریم و در صورت رعایت نشدن گرایشات معنوی این جایگاه از بین میرود و این موضوع برای برخی از افراد قابل هضم نخواهد بود و عکسالعمل خود را نشان میدهند. وی گفت: اغلب نویسندگان رویکردهای متعددی را برای نوشتن یک کتاب خواهند داشت و خانم آرمسترانگ هم با رویکردی ژورنالیستی این رویداد را بررسی کرده است غفاری در ادامه اظهار کرد: در ابتدا به نظر میرسید که یک مسئله ساده مطرح است، اما واقعیت اینطور نبود و موضوع این کتاب چیز دیگری بین دنیای غرب و تفسیر دین در دنیای غرب بود و رویکرد خانم آرمسترانگ یک رویکرد همدلانه بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم تا به نقد این کتاب بپردازم، اما تاکنون بنابر دلایل فنی و غیر فنی و ویرایش این کتاب چاپ نشده است. وی افزود: آرمسترانگ در این کتاب به برخی از رفتارها در دین اسلام و مسیحیت و یهودیت پرداخته است که در یهودیت و مسیحیت به مسئله نژادپرستان و در اسلام به مسائل ایران و مصر پرداخته است که در مصر جریان اخوان المسلمین را بحث کرده است و در ایران به اندازهای نکات را خوب بیان کرده است که گاهی اوقات حتی خود ما نیز از برخی از آن جریانها غافل هستیم، اما آرمسترانگ در بیان برخی از جزیئات اشتباهاتی را داشته است، اما این اشتباهات مهم نبوده و قابل چشم پوشی است. وی بیان کرد: دیدگاه کلی این کتاب به دو محور ختم میشود و آن دو محور لوگوس و میتوس هستند. لوگوس به معنای عقلانیت است و این کار اصولا به دست حکما و عقلای بشر بود و با این رویکرد مطالب را تحلیل میکند. حسین غفاری گفت: به نظر آرمسترانگ میتوس زیرمجموعه لوگوس و دین زیر مجموعه میتوس است و اگر میتوس کنار برود دین هم کنار خواهد رفت. وی معتقد است که کسانی که باور دینی دارند با فرهنگ جدید دچار مشکل نخواهند شد و این تحلیل را دارد که چرا برخیها دین را کنار میگذارند؟ وی گفت: خانم آرمسترانگ بنیاد گرایی دینی را با توجه به جریان 11 سپتامبر بیان کرده است و در بخش دیگر کتاب خود به مفهوم تروریسم و انواع تروریسم پرداخته است و در پایان این کتاب یک بحث فکری را مطرح کرده است و این است که فرهنگی را که غرب از آن دفاع میکند با مبنای قرآن گرایی یک بحث عمیق در لیبرالیسم با فرهنگ مبتنی بر اصالت فرد است. در ادامه این نشست فیلیپ لنسل و نسرین فقیهملکمرزبان به بیان سخنرانی پرداختند.
نسرین فقیهملکمرزبان در نقد این کتاب بیان کرد: این کتاب از نظر بنده یک کتاب زنده است و در چند محور با جامعه خود حرف میزند. وی افزود: متاسفانه در جامعه بسیاری از دروس رشته علوم انسانی بهصورت مجزا در دانشگاهها بحث میشود، اما در حالی که در جوامع دیگر هیچ یک از رشتهای علوم انسانی از یکدیگر مجزا نخواهند بود و مسائل دینی و فرهنگی باید در یک بستر بهآن پرداخته شود که دراین کتاب نیز مطالب در چند محور بیان شده است و حسین غفاری مباحث دینی و فلسفی را در این کتاب تلفیق میکند. مرزبان اظهار داشت: امروزه بسیاری از نویسندگان به نظریهپردازی اقدام میکنند و در بابی به نام اسطوره گرایی آن را بیان میکنند.مبحث میتوس یا همان اسطوره گرایی مبحثی بسیار مهم است و در دیدگاهها و بحثهای متعدد روانشناسی زاییده تخیل است. وی بیان کرد: نگاهی که در این کتاب بیان شده است نگاهی انسان شناختی است که در آن انسانها میتوانند خود را بشناسند و این کتاب برخلاف عقیده حسن غفاری مشمئز کننده نیست. عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا گفت: نکتهای که در این کتاب به درستی بیان شده است این است که برخی از مفسران مقولههای دینی را زیر مجموعه میتوس بیان میکنند و این جریان در دانشگاهها نیز صورت میگیرد، اما باید به این موضوع توجه داشت که جریانات دینی و قرآنی میتوس نخواهند بود یعنی اگر آنها را میتوس بیان کنیم به عنوان داستان تخیلی بیان کردهایم اما داستانهای قرآن تخیلی نخواهند بود و نمیتوانیم بگوییم که میتوس به طور کلی وجود نداشته است. وی گفت: ما نباید برای نقد چنین آثاری با معیارهای آنان به نقد بپردازیم و باید مباحث را به منظور نقد کمی مقدماتی و سادهتر کنیم و باید ببینیم که در کدام منطق قرار میگیریم.
فلیپ لنسل درباره این میگوید: این کتاب، کتابی است که امثال آن در جامعه غرب بهصورت فراوان تألیف میشود و به مسئلهای پرداخته است که تمام جوامع را تهدید میکند. لنسل بیان کرد: خانم آرمسترانگ در این کتاب میخواهد به این مشکل پی ببرد و ریشه آن را پیدا کند و براساس آن راه حلی مسالمت آمیز برای حیات بین دین و ادیان و مدرنیته پیدا کند، اما راهحلی که وی ارائه داده است قابل پذیر ش نیست و باید کمی صادقانه تر به مطلب نگاه کرد. وی افزد: یکی از ویژگیهای این کتاب به روز بودن آن است و موضوع آن هم برای اسلام و هم برای جوامع غربی اهمیت دارد. فیلیپ لنسل اظهار کرد: مبحث دیگر این است که بنیادگرایی امروز برای متهم کردن افراد بیان شده است و این اتفاقی نیست که چنین عناوینی مطرح شده است و باید بیان کرد که این اتفاقات باعث شده است تا مسلمانان باید از عقاید خودشان دفاع کنند که این موضوع یکی از نقدهای این کتاب است. وی بیان کرد: در تفسیر اسلام از نگاه نویسندگان غربی قصدی وجود دارد و آنها میخواهند یک تصویری از اسلام را نشان دهند که خود میدانند مطابقتی با واقعیت نخواهد داشت و دین را همانند میتوس به گونهای بیان میکنند که جنبه غیر عقلانی و تخیلی دارد و منطقی نخواهد بود. اگر در بحث دیگر بخواهیم اسلام را با یهودیت و مسیحیت مقایسه کنیم در همان قدم اول در بحث توحید اخلاقی وجود دارد که در آن دو دین وجود ندارد و جمله مبنایی «لا اله الاالله» هیچ جای تفسیر وجود نخواهد گذاشت و همین فرق اسلام و دو دین دیگر را بیان میکند و این حسن اسلام است. وی در پایان بیان کرد: بحث دیگر این است که غربیها خود را وارث لوگوس میدانند وتجلی آن را در پیشرفت تکنولوژی میدانندو به نحو احسن آن را انجام میدهند، اما باید غربیها این را بدانند که فقط تکنولوژی موجب پیشرفت نخواهد بود و مسائل دیگر نیز وجود خواهد داشت. گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.