امروزه به مدد تکنولوژیهای ارتباطی هرکسی که اندک آشنایی به این تکنولوژیها داشته باشد میتواند خود را به دیگران بشناساند، کم نیستند مسئولان و مدیران کشوری که هم برای حفظ ظاهر هم ارتباط بهتر و بی واسطه با مردم و ارباب رجوعی به که کارشان لنگ ارتباط با آن وزیر یا وکیل است از این تکنولوژیها استفاده میکنند.
پیش از این ابزارهای ارتباطی مدیران از یک کارشناس روابط عمومی برای حفظ چهره خود در میان مخاطب بهره میگرفتند اما امروزه تلگرام و اینستاگرام نیز به مدد این کارشناسان آمدهاند.
با نگاهی به بسیاری از صفحات و کانالهای مجازی بسیاری از افراد یاد شده در آن تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم برای کارهای انجام داده و نداده بیشترین حجم محتوا را تشکیل میدهد.
در میان مسئولان ایرانی نیز کانالهای بسیاری وجود دارد که اکثرا با هم شباهت دارد در این میان این همه هیاهو و تبلیغات، کانالی نیز جنسی متفاوت دارد، این کانال به جای تمرکز بر تبلیغات شخصی در کانال تلگرام و اینستاگرام خود، با بازنمایی فقر و محرومیت همچنین دعوت دیگران به ویژه خیرین برای رفع آن میکند.
اگرچه این شخص تنها مدیری است که به صورت رسمی باید به مسأله فقر و رفع آن در جامعه بپردازد اما این مسئولیت میتواند بهترین موقعیت را در اختیار او قرار داده تا دست به انواع و اقسام تبلیغات به نفع خود دست بزند و خود را در میان عامه مردم تنها حامی فقرا معرفی کند اما با بررسی عملکرد دو سالهاش در مییابیم که اینگونه نیست اتقافا به جای تأکید بر چهره بیرونی خود فقر را معرفی و قهرمان صفحاتش کودکانی هستند که در آرزوی رفتن به مدرسه هستند.
او در صفحهاش مردم را به خوب بودن و مهر ورزیدن دعوت میکند و نگران تک تک افرادی است که همچون قطرات آبی به زمین میافتند، شاید این تنها کانالی باشد که قهرمانان بازنمایی شده در آن نه سلبیرتیهای رنگ وا رنگ در میدانهای گوناگون که فقرا و محرومینی است که رنگ انواع محرومیت به چهره آنان نقش بسته است.