صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۲۹۶۲۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۸

گروه اندیشه: اینجاست که ندای اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَيْک بلند می‌شود و چه زیبا فریادی است که تو را با کلام حسین علیه‌السلام می‌خوانم: وَاَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَک و با ندای او به ربوبیتت شهادت می‌دهم و مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّى وَ اِلَيْکَ مَرَدّى که همه‌ام تویی؛ اول و آخرم...

هوایت دلم را بارانی کرد وقتی غروب هشتم ذی‌الحجه را دیدم و یادکردم عزیزانی را که با شور و شعف چادرهای دعای روز عرفه را در عرفات علم می‌کردند و چنان احساسم غالب آمد که داغی رمل‌های غروب عرفات دوباره زیر پاهایم احساس شد.

و غروب آفتاب و حمره مشرقیه تمام شد و زیباترین مناجات‌ها در بامداد نهم ذی‌الحجه در عرفات... حاجیان و گوشه‌های خلوت تنهایی و احیا شدن برای فردایی از جنس حسین علیه‌السلام...

صدای اذان نهم ذی‌الحجه بلند است، اذانی که علاوه بر نماز ظهر و عصر امری دیگر را برای حاجیان واجب می‌کند؛ وقوف در عرفات تا مغرب شرعی...

اینجاست که ندای اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَيْک بلند می‌شود و چه زیبا فریادی است که تو را با کلام حسین علیه‌السلام می‌خوانم: وَاَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَک و با ندای او به ربوبیتت شهادت می‌دهم و مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّى وَ اِلَيْکَ مَرَدّى که همه‌ام تویی؛ اول و آخرم...

دلم تنگ است! برای سپید جامه‌گانی که با دیدنشان هوای «يَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِينَ» بر سر می‌زند؛ آنانکه با وقوف در عرفات بیعتی دوباره با ولایت بسته و هوای مکه را کربلایی می‌کنند؛ آنجا که ندای حسین به «یا ربّ یا ربّ یا ربّ» بلند شده و به پهنای صورت اشک جاری می‌کند.

ای حسین تو چه گفتی در عرفات که خدای قبل از زائران بیتش به زائران تو می‌نگرد و قبل از اطعام و انعام حاجیانش به کربلائیان تو تفقد می‌کند...

مرا چه شده که این سخن راندم! تو هیچ نگفتی؛ چرا که تو امامی و «مثل الامام مثل الکعبه»...

با کلام حسین در عرفات پیش می‌روم؛ اَللَّهُمَّ اِنَّکَ تُجيبُ الْمُضْطَرَّ وَتَکْشِفُ السُّوَّءَ... يا مُطْلِقَ الْمُکَبَّلِ الاَسيرِ... اَللَّهُمَّ اِنَّکَ اَقْرَبُ مَنْ دُعِىَ وَاَسْرَعُ مَنْ اَجابَ... يا رَحمنَ الدُّنْيا وَالاْ خِرَهِ وَرحيمَهُما... اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوَجَّهُ اِلَيْکَ فى هذِهِ الْعَشِيَّهِ الَّتى شَرَّفْتَها وَعَظَّمْتَها... لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَريک لَکَ لَکَ الْمُلْکُ وَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ يا رَب يا رَب...

به گمان زمان تحقق است؛ تحقق این کلام که «مِنَ الذُّنُوبِ ذنُوبٌ لا یُغفَرُ إلّا بِعَرفات» چرا که به کلام رسول خدا(ص) کسی از اهل عرفات گناهش از همه بزرگتر است که عرفات را درک کرده باشد و گمان کند خداوند او را نیامرزیده است. بله تحقق پاک شدن و یک دست شدن همچون سپیدی احرام.

حمیدرضا یونسی

نظرات بینندگان
Ermia
|
|
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۱
عالی بود جناب یونسی... ممنون