صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۶۱۵۲۳
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۹

گروه هنر: سینمای ما امروز به دردی مواجه شده که در آن «خالتورها» یکه‌تازی می‌کنند، اما «نقطه‌های کور» حاشیه‌نشین می‌شوند

چند سالی است که بحث سبک زندگی ایرانی – اسلامی، موضوع رایج محافل فرهنگی است. این مسئله نیز از آنجا نشئت می‌گیرد که با گسترش وسایل ارتباط جمعی، همجمه‌ای فرهنگی آغاز شده که به واسطه آن سبک زندگی غربی رواج داده می‌شود. در چنین شرایطی نحوه مقابله نهادهای فرهنگی نیز عموماً به برگزاری میزگردها کلیشه‌ای خلاصه می‌شود، در صورتی‌ که روش‌های تاثیرگذار معمولاً در کشور ما مغفول هستند. یکی از این ابزارهای فراموش شده، سینماست که متاسفانه در چنگال فیلم‌هایی نظیر «خالتور» گرفتار آمده است.
«خالتور» به کارگردانی «آرش معیریان» فیلمی‌ است که تهیه آن را «عبدالله علیخانی» و «محمدحسین فرحبخش» بر عهده دارند. دو تهیه‌کننده‌ای که طی سه دهه گذشته فیلم‌های پرفروش بسیاری را تولید کرده‌اند، اما نکته عجیب اینجاست چرا این دو تهیه‌کننده با وجود تولید فیلم‌های خوب در سینمای بدنه، برخی مواقع آثاری را روانه اکران می‌کنند که به واقع جز شرمندگی، واژه دیگری برای آن نمی‌توان پیدا کرد. در «خالتور» همانگونه که از نامش پیداست تنها کارهای خالتوری را شاهد هستیم و حرکات موزون نیز به تناوب در فیلم دیده می‌شود! آیا ما با این قبیل فیلم‌ها که در سینما رایج شده‌اند می‌خواهیم با جنگ نرم مقابله کنیم؟
درباره فیلم فوق بهتر است بیش از این حرفی نزنیم تا به نوعی اعتبار سینما زیر سوال نرود، اما بیایید به فیلمی بپردازیم که اخیرا در شبکه نمایش خانگی عرضه شده و از آن می‌توان به عنوان کاری ارزشمند نام برد که آینه‌ای پیش روی ما قرار می‌گیرد تا برخی نقایص خود را در آن ببینیم. در این فیلم «مهدی گلستانه» سعی کرده همانند شعر سعدی «ادب از که آموختی از بی‌ادبان» زشتی‌های رابطه‌های امروزی در برخی خانواده‌ها را در معرض دید ما قرار دهد، زشتی‌هایی که تنها به واسطه دوری از سبک زندگی ایرانی – اسلامی به وجود آمده است. در این فیلم داستان چند خانواده بیان می‌شود که هر کدام به نوعی با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستند اما هیچکدام نمی‌خواهند قدمی در جهت بر طرف کردن آن بر دارند، بلکه تنها دروغ برای آنها راه نجات است!                                                         
«نقطه کور» به ما نشان می‌دهد فرزندانمان تا چد در معرض آلودگی‌های ذهنی هستند، زیرا محیطی که برای پرورش آنها در خانواده ایجاد کرده‌ایم به هیچ وجه مناسب نیست و برای همین رفتارهایی از خود بروز می‌دهند که برخی واقع تا آستانه پاشیده شدن کانون خانواده پیش می‌رود. نکته دیگری که در این فیلم به آن اشاره می‌شود بحث رابطه زناشویی در خانواده‌های ایرانی است که در برخی مواقع صمیمیت از آن رخت بسته و باعث شده فاصله بین زن و مرد افزایش پیدا کند و به نوعی راه شک را در زندگی باز کند.
«نقطه کور» به لحاظ فنی نیز فیلم آبرومندی است، به ویژه در حوزه بازیگری ما اتفاق بسیار خوبی را در فیلم شاهد هستیم، چون اکثر بازیگران اصلی به خوبی از عهده نقششان بر آمده‌اند. به ویژه محمدرضا فروتن بازی خیره کننده از خود نشان ‌می‌دهد و تنها تاسف این است، چرا در گیشه‌های سینمای ما فیلم‌هایی نظیر «نقطه کور» دیده نمی‌شود، اما ««خالتورها» یکه‌تازی می‌کنند.