صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۹۰۵۷۶
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۳
رضا اسماعیلی سرود؛

گروه ادب: رضا اسماعیلی رباعی‌هایش را به مناسبت سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی تقدیم به رهبر کبیر انقلاب کرد.



به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، رضا اسماعیلی، شاعر انقلاب به مناسبت بیست و دوم بهمن‌ماه و سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، رباعی‌های نوسروده خود را به مردی که خود را رهبر پابرهنگان و کوخ نشینان می‌دانست، تقدیم کرد. در ادامه این نوسروده‌ها از نظر می‌گذرد؛
1
او آمد و در کویر، باران گل کرد
در خاک وطن، نهال ایمان گل کرد
او آمد و ریشه زمستان خشکید
گلعطر خجسته بهاران گل کرد
2
او گفت: گلِ قیام، مردم هستند
شایسته احترام، مردم هستند
من خادم ملتم، به قرآن سوگند
در نهضت ما امام، مردم هستند
3
او آمد و با گرسنگان خلوت کرد
در شهر، امید و عشق را قسمت کرد
از منبر خاک، مهربان، بالا رفت
با لهجه پابرهنه‌ها صحبت کرد
4
با آمدنش، برادری را دیدیم
در عالم خاک، سروری را دیدیم
او آمد و آسمان، زمین را بوسید
در سایه دین، برابری را دیدیم
5
او آمد و جان منجلی را دیدیم
در چهره او، نور ولی را دیدیم
او آمد و زیر سایه دستانش
فصلی ز عدالت علی را دیدیم
6
در هاله رأفت و تبسم گم بود
با دست کرم، مُقسّم گندم بود
بر کشور قلب‌ها حکومت می‌کرد
با مردم و در کنار این مردم بود
7
از سوره مهر، از تبسم می‌گفت
از فصل امید، فصل گندم می‌گفت
بر کشور قلب‌ها حکومت می‌کرد
با لهجه عاشقی ز مردم می‌گفت
8
آن مرد، ز روی زرد مردم می‌گفت
از سینه پر ز درد مردم می‌گفت
از سفره خالی از تبسم، از نان
از خانه لخت و سرد مردم می‌گفت
9
او آمد و مهر و ماه را فهمیدیم
پایان شب سیاه را فهمیدیم
او آمد و زیر سایه دستانش
آرامش سرپناه را فهمیدیم
10
او آمد و مشت دیو و دد را وا کرد
در قلب وطن، امید را احیا کرد
آن مرد به پشتوانه این ملت
جمهوری سبز عشق را برپا کرد
11
بر روی لبش، تبسمی زیبا بود
درهای دلش به روی مردم وا بود
از نام و نشان او اگر می‌پرسی؟
او، روح خدا، امام خوبی‌ها بود
12
قربان امام و حرف‌های نابش
قربان دل شکسته بی‌تابش
بردیم ز یاد، حرف‌های او را
کردیم به چارچوب نسیان قابش!