همیشه در سینما و تلویزیون اینگونه باب بوده که فیلمها یا سریالهایی که بخش دوم و سوم آن ساخته میشوند به لحاظ کیفی آن ارزش و کیفیت لازم را در مقایسه با قسمت نخست دارا نیستند، اما این اتفاق درباره سریال «پایتخت 5» رخ نداده و ما به وضوح میبینیم که در سری جدید شاهد بهترین فصل از این مجموعه تلویزیونی هستم. دلیل این امتیاز را هم در چند بخش میتوان تعریف کرد که در ادامه به آن اشارهای مختصر خواهیم داشت.
در «پایتخت 5» دیگر، شاهد تعجیل در تولید نیستیم و کارگردان با خیالی کاملا آسوده کار خود را جلوی دوربین برده است. این اتفاق در قسمتهای دیگری رخ نمیداد و معمولاً شتاب برای رساندن سریال به آنتن آسیبی برای کار بود. مطلب دیگری که فصلهای قبل به کار آسیب میزد، بحث اسپانسری بود که در کارها وجود داشت، زیرا حامی مالی به نوعی با فشارهای بیرونی خود به کار آسیب میرساند، اما امسال سازمان اوج با حمایت خود از پایتخت 5 به نوعی دغدغه اسپانسر را از بین برد.
درباره سازمان فرهنگی هنری اوج یک مطلب را باید متذکر شد، آنهم اینکه این سازمان با ورود خود به عرصه هنر ضامن خلق کارهای خوبی در سینما شدهاند که نمونههای اخیر آن را در «به وقت شام» و «تنگه ابوقریب» به خوبی میبینیم، البته برخی با نوع و پیامی که در محصولات اوج بیان میشود مشکل دارند که به آن در جای خود میتوان پرداخت، اما هم اینکه بودجه مد نظر صرف تولید کارهای خوب میشود، اقدامی است که نباید از کنار آن به سادگی گذشت.
امتیاز نخستین که برای سریال پایتخت 5 میتوان بر شمرده، فیلمنامه و قصه بسیار خوب فیلم است که به راحتی نباید از کنار آن گذشت. در این مجموعه تلویزیون ورود شخصیتهای جدید به خوبی بر زیباییهای کار افزوده است. برای مثال به شخصیت بهتاش اشاره میکنم که با بازی زیبای بهرام افشاری بسیار خوب از کار در آمده است. در رابطه با فیلمنامه یک نکته وجود دارد، آنهم اشارات انقلابی کار است که با زبانی طنز بیان شده است. برای مثال شوخی که با ترامپ (رئیس جمهور آمریکا) شده دلنشین است یا شعار (مرگ بر آمریکا) که در سریال داده میشود به هیچ وجه خلاف ذوق تماشاگر نیست.
البته در ادامه قصه با زبان طنز نیز به داعش پرداخته خواهد شد که باید منتظر بمانیم تا ببینیم سیروس مقدم (کارگردان پایتخت) از عهده کار به خوبی بر آمده یا خیر. درباره فیلمنامه پایتخت نکتهای دیگر وجود دارد که میخواهم به آن اشاره کنم. آن هم اینکه محسن طنابنده بازیگر نقش نقی و فیلمنامهنویس مجموعه به خوبی با زیر و بم این کار آشنا شده و با فکر و متن قوی خود به کارگردان کمک کرد تا سریال بتواند در جذب تماشاگر موفق باشد. مطلب دیگری که در توضیح قبل نیز به آن اشاره شد، استفاده صحیح از طنز در حوزه موضوعات جدی به ویژه انقلابی است.
ما سالهاست که با ساخت کارهای کلیشه و شعاری تماشاگر را از آثار دینی و انقلابی دور کردهایم، چون پیام خود را به سطحیترین شکل ممکن به مخاطب منتقل میکنیم، اما در پایتخت چنین اتفاقی رخ نمیدهد. ما مفاهیم مورد نظر سازمان اوج را تنها در جایی که لازم است میبینیم، البته این قضاوت تنها به 7 قسمت نخست این مجموعه بر میگردد، چون هنوز بخشهای پایانی دیده نشده تا بتوانیم ارزیابی دقیقتری داشته باشیم، اما تا به این زمان اتفاقات خوبی در پایتخت 5 رقم خورده است.
امتیاز دیگری که برای پایتخت 5 میتوان بر شمرد بازیهای بسیار خوب و روان شخصیت اصلی و فرعی کار است. این امتیاز دو دلیل عمده دارد. ابتدا اینکه شخصیت شکلی زائد در فیلمنامه ندارد. دوم هدایت صحیح کارگردان در صحنه است که نشان میدهد سیروس مقدم به خوبی با جزئیات این کار آشنا شده، برای همین هم فصل 5 آن تبدیل به بهترین قسمت این مجموعه شده است. درباره بازی میتوان به نکته ای دیگر اشاره کرد، آنهم اینکه برخی نقشها به صورت گل درشت تصویرسازی نشدهاند، درصورتی که فیلمنامهنویس و کارگردان میتوانست با زوم کردن به روی برخی نقشها کارش را بیشتر در معرض دید قرار دهد، اما فیلمساز این ریسک را نکرده با همسان کردن نقشها، روانی خاصی به سریال بخشیده است.
در انتها، درباره امتیازات فنی این فیلم میتوان به موارد دیگری هم اشاره کرد. برای مثال تصویربرداری و قابهای زیبایی که کارگردان به کار گرفته بسیار زیبا است، همچنین تدوین خوب پایتخت 5 به روانی این فصل از سریال کمک بسیاری کرده است. تمام امتیازاتی که برای این سریال بر شمردیم زمانی ارزش پیدا میکند که تماشاگر آن را بپسندد. این خواسته نیز برای سریال پایتخت رخ داده و مردم آن را دوست دارند، برای همین به مسئولان سیما پیشنهاد میکنیم که با دادن اختیارات بیشتر به فیلمسازانی که کارهای مردم پسند تولید کردهاند بر جذابیت تولیدات تلویزیونی بیفزایند.
داود کنشلو
انتهای پیام