به گزارش ایکنا از لرستان، اسلام، آن علو رتبه را جایگاه حتمی زن دانسته و سلوک بهسوی آنرا لازم شمرده و راه آنرا با ارزشگذاریها و مقررات و احکامی هموار ساخته است. فرهنگ غرب و بینشی که پایه آن است، اگر آن منزلت را نیز ارزانی زن کند ـ که البته دیدگاه مادی فاقد آن گستره چشماندازهای معنوی است ـ یارای آن ندارد که وارستگی از لذات و شهوات و سرگرمیهای حقیر را از شخصیت زن جدا سازد؛ بلکه اینرا اصل شمرده، پایه قضاوت خود درباره جوامع و عقاید قرار میدهد.
الگو دانستن زن برای کل جامعه/شخصیت دادن به زن و مقابله با نگاه انحرافی و غلط
اسلام برخلاف روال معمول نظامهای طاغوتی که با چشم دیگری به زن نگاه میکردند، به زن شخصیت میدهد. در اسلام همانگونه که در آیه یازده سوره مبارکه «تحریم» میخوانیم، «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ....؛و براى كسانىكه ايمان آوردهاند خدا همسر فرعون را مثل آورده ....»، در اسلام وقتی برای مؤمن نمونه میخواهند مشخص کنند، نمونه زن معین میکنند، یعنی زن را نه فقط محور و عبرت و آئینهای برای زنان، بلکه برای کل جامعه قرار میدهد، که این انتخاب در مقابله با آن نگاه انحرافی و غلطی است که نسبت به زنان وجود داشته. این نگاه همیشه هم تحقیرآمیز نبوده، اما همیشه غلط بوده است.
مقام معظم رهبری در اولین روز از اردیبهشت ماه سال 89 در دیدار با گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور، بهمناسبت سالروز میلاد حضرت زینب(س)، فرمودند: «عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ اینرا بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ اینرا بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود بهکار ببرد، آن تیزی و برندگی ایمان را هم در جای خود بهکار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست؛ این آمیزه ظریف لطافت و برندگی، مخصوص زنهاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است».
زنان نمونههای قرآنی برجسته در صحنه انسانیت و تکامل معنوی
در مورد نگاه اسلام به زن بحثهای زیادی شده است، ما هم بارها گفتیم. من مکرراً عرض کردم که نمونه برای انسان مؤمن و مرضی الهی و انسان کافر و مردود درگاه پروردگار در قرآن، زن مطرح شده؛ که چیز جالبی است.
مقام معظم رهبری در بیاناتی که 20 اسفندماه سال 75 در اجتماع بزرگ بانوان خوزستان داشتند، در این رابطه فرمودند: «خدای متعال در اینجا، دو زن را بهعنوان دو نمونه از انسانهای برجسته و مؤمن ـ نه از زنان برجسته ـ ذکر میکند. یعنی در صحنه انسانیت و تکامل معنوی، خدای متعال وقتی میخواهد نمونه ممتازی بیان کند، سخن از پیامبران و مردان بزرگ و شخصیتهای علمی و دینی نمیکند، بلکه سخن از دو زن به میان میآورد».
در رابطه با مسئله زن و مرد، پیام وحی حاوی مسائل مهمی است، در اینجا نیز وحی تنها به موعظه کردن بسنده نکرده، بلکه نمونهسازی کرده است. زمانیکه خداوند متعال میخواهد برای انسانهای مؤمن در طول تاریخ نبوتها در قرآن مثالی بزند، میفرماید: « وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ؛ در زمان موسی(ع)، این همه مؤمن بودند، این همه کسانی در راه ایمان تلاش و فداکاری کردند؛ اما خداوند در اینجا یک زن را بهعنوان نمونه معرفی میکند، این ناشی از چیست؟ آیا خداوند متعال خواسته از زنان جانبداری کند؛ یا نه، مسأله چیز دیگری است؟
مسأله این است که این زن در اوج حرکت معنوی به جایی رسیده که فقط او را میشود مثال زد. این مثال قبلاز فاطمه زهرا(س) و حضرت مریم(س) است، زن فرعون، نه پیامبر است، نه پیامبرزاده است، نه همسر پیامبر است و نه در خانواده هیچ پیامبری بوده است. تربیت معنوی و رشد و بالندگی یک زن، او را به اینجا میرساند.
ما باید در مورد مسأله زن نگاه جامع داشته باشیم، و این نگاه جامع در اسلام هست. مسأله ارزشگذاری به اصالت زن، زن بودن، برای زن یک ارزش والاست؛ یک اصل است. به هیچوجه تشبه به مردان برای زن ارزش به حساب نمیآید؛ همچنان که برای مردان تشبه به زنان ارزش به حساب نمیآید، هرکدام نقشی دارند، هرکدام جایی دارند، جایگاه و طبیعتی دارند و مقصودی از وضعیت خاص آنها در آفرینش حکیمانه الهی مورد نظر بوده که این مقصود باید برآورده شود؛ که این مسأله مهم است.
نوع نگاه زن به مرد با نگاه مرد به زن بهطور طبیعی مختلف است
نوع نگاه زن به مرد با نگاه مرد به زن بهطور طبیعی مختلف است، باید هم مختلف باشد، ایرادی هم ندارد.مرد به زن بهصورت یک الگوی زیبایی، الگوی ظرافت و حساسیت نگاه کرده و او را لطیف میبیند. اسلام نیز همین را تأکید کرده و زن را به گُل تشبیه میکند. در این نگرش زن یک موجودی است رقیق، مظهر زیبایی و لطافت و رقت و مرد به این چشم به او مینگرد. محبت او را در این قالب ترسیم و مجسم میکند. مرد در چشم زن، مظهر اعتماد، نقطه اتکا و اعتماد است و محبت خودش را به او در این قالب ترسیم میکند.
در این راستا مقام معظم رهبری 20 اسفندماه سال 75 در اجتماع بانوان خوزستان در رابطه با نقش مؤثر زن درون خانواده و نسلهای آینده فرمودند: «علت اینکه اسلام اینقدر به نقش زن در داخل خانواده اهمیت میدهد، همین است که زن اگر به خانواده پایبند شد، علاقه نشان داد، به تربیت فرزند اهمیت داد، به بچههای خود رسید، آنها را شیر داد، آنها را در آغوش خود بزرگ کرد، برای آنها آذوقههای فرهنگی ـ مانند قصص، احکام، حکایتهای قرآنی، ماجراهای آموزنده ـ فراهم کرد و در هر فرصتی به فرزندان خود مثل غذای جسمانی چشانید، نسلها در آن جامعه، بالنده و رشید خواهند شد. این هنر زن است و منافاتی با درس خواندن و درس گفتن و کار کردن و ورود در سیاست و امثال اینها ندارد.»
اسلام در برخی موقعیتها حتی زن را بر مرد ترجیح داده است، بهعنوان مثال آنجا که مرد و زن، پدر و مادری هستند که فرزندی دارند، این فرزند اگرچه فرزند هر دو نفر است، اما خدمتگزاری فرزند در مقابل مادر، لازمتر است. حق مادر بر گردن فرزند، بیشتر و وظیفه فرزند نسبت به مادر سنگینتر است.
زن شریک زندگی مرد نه تابع محض او/برابری زن با مرد در رسیدن به مقامات معنوی
اینطور نیست که بگوییم همهجا خانم باید از آقا تبعیت کند؛ چنین چیزی نه در اسلام داریم و نه در شرع، خداوند در آیه 34 سوره مبارکه نساء میفرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء ....؛ مردان سرپرست زنانند....» معنایش این نیست که زن بایستی در همه امور تابع شوهر باشد. نه! یا مثل برخی از این اروپا ندیدههای بدتر از اروپا و مقلد اروپا، بگوییم که زن بایستی همه کاره باشد و مرد باید تابع باشد، نه! این هم غلط است. بالاخره زن و مرد دو شریک و دو تا رفیق هستند، یکجا مرد کوتاه بیاید، یکجا زن کوتاه بیاید. یکی اینجا از سلیقه و خواست خود بگذرد، دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با یکدیگر زندگی کنید.
در زمینه مسائل معنوی، زنان جزو پیشگامان حرکت معنوی انسان بهسوی پیشرفتها هستند ... آنجایی که بحث ایمان و اسلام و صبر و صدق و مجاهدت در راه به دست آوردن ارزشهای انسانی و اسلامی و معنوی است، در این رابطه خداوند در آیه 35 سوره مبارکه احزاب میفرماید: «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا؛ مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادتپيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقهدهنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مىكنند خدا براى همه آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است»، در این آیه 10 عنوان برای ارزشهای معنوی ذکر میشود؛ اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع و دیگر چیزها. زن و مرد در این میدان، دوش به دوش حرکت میکنند و پیش میروند؛ هردو را ذکر میکند. این بُت مردگرایی را که در جاهلیتها همیشه بهوسیله مردان و حتی بهوسیله زنان پرستیده میشد، اسلام در این آیات میشکند. در میدان مسائل سیاسی و اجتماعی، بیعت زن را یک امر لازم و یک مسأله زنده معرفی میکند.
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ....»، مرد مسلمان، زن مسلمان، مرد عابد، زن عابد، مرد متهجد، زن متهجد.در اسلام همه این مقامات معنوی و درجات انسانی، بین زن و مرد بالسویه تقسیم شده است. در این موارد مرد و زن با یکدیگر مساوی و برابرند، همانگونه که خداوند در آیه 97 سوره مبارکه نحل میفرماید: « مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاكيزهاى حيات حقيقى بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهيم داد».
مقام معظم رهبری مهرماه سال 76 در همایش بزرگ بانوان فرمودند: «اسلام طرفدار تکامل بشر است. برای اسلام، زن و مرد هیچ فرقی ندارد. برای اسلام، جنس زن یا جنس مرد مطرح نیست؛ تکامل انسانی مطرح است. یکجا سخن از مرد گفته میشود، یکجا سخن از ن. به یک مناسبت از زن تجلیل میشود، به یک مناسبت از مرد؛ چون دو حصه پیکره بشر هستند، دو بخش وجود بشری هستند. از لحاظ جنبه بشری و جنبه الهی، هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند.»
اسلام میخواهد که رشد فکری و علمی و اجتماعی و سیاسی و – بالاتر از همه – فضیلتی و معنوی زنان، به حد اعلی برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده بشری ـ بهعنوان یک عضو ـ حد اعلای فایده و ثمره را داشته باشد. همه تعالیم اسلام ازجمله مسأله حجاب، براین اساس است.
در اسلام آنچه مطرح است، عبارت است از تعادل؛ یعنی رعایت عدالت محض میان افراد بشر، ازجمله میان جنس زن و جنس مرد، برابری در حقوق مطرح است، اما در جایی ممکن است احکام زن با احکام مرد متفاوت باشد؛ همچنان که طبیعت زن با طبیعت مرد در بعضی از خصوصیات متفاوت است. بنابراین بیشترین حقایق و بیشترین واقعیتهای فطرت و طینت بشری درمورد زن و مرد، در معارف اسلامی است.
زمانی در آیه 71 سوره مبارکه توبه آمده است که؛ «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ .....؛ و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مىدارند و از كارهاى ناپسند باز مىدارند .....»، یعنی مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعه نظام اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده؛ ما هم نمیتوانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت اداره جامعه اسلامی و پیشرفت جامعه اسلامی بر دوش همه است؛ بردوش زن، بردوش مرد؛ هرکدام به نحوی برحسب تواناییهای خودشان، مسئولیت برعهده دارند.
توانایی ایفای نقشهای منحصر به فرد، با تکیه بر نقاط قوت زنانه، ایمان عمیق، عفت و پاکدامنی
زن با نقاط قوت زنانه خود – که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است – همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتکاء به خداوند و همراه با عفت و پاکدامنی – که فضای پیرامون تو را نورانیت میبخشد – میتواند در جامعه یک نقش استثنایی اینگونه ایفا کند؛ هیچ مردی قادر به ایفای چنین نقشی نیست. مثل کوه استواری از ایمان، درعین حال مثل چشمه جوشانی از عاطفه و محبت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمه صبر و حوصله و عاطفه خود سیراب میکند. انسانها در چنین آغوش پُربرکتی میتوانند تربیت شوند، اگر زن با این خصوصیات در عالم وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمیکرد.
مقام معظم رهبری در رابطه با منافات نداشتن وظایف عبادی و فردی با وظایف اجتماعی و سیاسی، میفرماید: «بعضی خیال میکنند انسانی که مشغول عبادت میباشد، یک عابد و متضرع و اهل دعا و ذکر است و نمیتواند یک انسان سیاسی باشد. یا بعضی خیال میکنند کسی که اهل سیاست است – چه زن و چه مرد – و در میدان جهاد فی سبیل الله حضور فعال دارد، اگر زن است نمیتواند یک زن خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمیتواند یک مرد خانه و دکان و زندگی باشد. خیال میکنند اینها با هم منافات دارد؛ درحالی که از نظر اسلام، این سه چیز با یکدیگر منافات و ضدیت که ندارد؛ در شخصیت انسان کامل، کمک کننده هم است.» و در جایی دیگر میفرماید: «عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هونس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست، این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است».
برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری در کتاب «زن و بازیابی هویت حقیقی»