صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۷۶۵۸۲۲
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۴

گروه جهاد و حماسه ــ تازه‌ترین شماره ماهنامه شاهد یاران، با یادمان شهید حمید باکری «علمدار لشکر عاشورا» منتشر شد.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران در شماره صد و پنجاه و هفت به گفتار‌هایی از محسن رضایی، سردار سرلشکر سیدیحیی رحیم صفوی، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، سردار شهید احمد کاظمی، همسر شهید، احسان باکری، سردار جمشید نظمی، مهدی قلی‌رضایی و ... اختصاص یافته است.
خانواده باکری، سه شهید تقدیم انقلاب و اسلام کردند؛ شهدایی که پیکر هیچ‌کدامشان به دست خانواده نرسید. فداکاری‌ها و ایثار این خانواده در تمام کشور عزیزمان زبانزد است و همه می‌دانند که این شهدا چه فداکاری‌هایی از خود در راستای حفظ خاک این کشور انجام داده‌اند. حمید باکری، در سال ۱۳۳۴ در ارومیه به دنیا آمد. پدرش فیض‌الله از مهاجران آذربایجان شوروی و کارمند کارخانه قند ارومیه بود و مادرش اقدس زنوزی، زنی مؤمن و با تقوا بود که ۱۸ ماه پس از تولد حمید در حادثه رانندگی کشته شد. حمید ششمین فرزند خانواده باکری به شمار می‌رفت.
حمید ابتدا به ترکیه رفت و در خانه کوچکی که دوست او با همسر و فرزندش در آن زندگی می‌کردند، ساکن شد. در همان زمان، نامه‌ای به پسردایی خود که در آلمان زندگی می‌کرد، نوشت و گفت که به هیچ وجه فضای ترکیه با عقاید و خواست‌هایی که دارد، موافق نیست و خواستار این شد که در وهله اول، هدف اصلی من اقامت کردن در محلی است که آزادی داشته باشم و امکاناتی موجود باشد که تحقیق و مطالعه کنم و زیربنای فکری را مستحکم‌تر کنم تا بتوانم زیربنای انسانیت را در خود پی‌ریزی کنم.
حمید با تشکیل سپاه ارومیه به عضویت آن درآمد و از اعضای شورای مرکزی سپاه و از نیرو‌های واحد عملیات آن بود. مدتی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که در ادامه غائله کردستان، پادگان مهاباد توسط عناصر مسلح وابسته به گروهک‌ها تصرف شد و مهمات، اسلحه‌ها و ماشین‌آلات جنگی آن به غارت رفت.
با شروع عملیات رمضان، حمید به همراه نیروهایش آنقدر در خاک عراق پیش رفتند که به جاده بصره – العماره رسیدند. اما آن‌ها از اهداف تعیین شده در طرح عملیات گذشته و بیش از اندازه پیشروی کرده بودند. در نتیجه دستور بازگشت به آن‌ها داده شد.
بعد از شهادت حمید رزمنده‌ها می‌خواهند پیکر حمید را به کانال منتقل کردند که آقا مهدی اجازه نمی‌دهد و می‌گوید؛ یا همه، یا هیچ کس. اولویت با زخمی‌هاست. پیکر حمید باکری همان جا ماند و دیگر برنگشت. برادرش علی باکری را هم ساواک تحویل نداد و شهید مهدی باکری هم مفقودالاثر است. چه حکمتی است که پیکر این سه برادر به خانواده‌هایشان نرسید.
در ادامه گفتگو با احسان باکری، فرزند شهید حمید باکری نیز خواندنی است که در بخش‌هایی از آن آمده است؛ «پدرم آرمانگرا، مردمی و دارای روحیه ایثار و فداکاری بوده است. عمو مهدی و پدرم رابطه‌ای فراتر از دو برادر داشته‌اند و همچون مرید و مراد و دو رفیق، رابطه عاطفی توأم با احترام نسبت به یکدیگر داشته‌اند. این حس به قدری قوی بوده که به همسرانشان نیز سرایت کرده است.»
یادآور می‌شود؛ صد و پنجاه و هفتمین شماره نشریه شاهد یاران به صاحب امتیازی بنیاد شهید و امور ایثارگران و مدیرمسئولی محمدحسن کاویانی‌راد به صورت ماهانه منتشر می‌شود.
انتهای پیام