به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ؛ امام حسن مجتبی(ع) در ۱۵ رمضان سال سوم (و به روايتی سال دوم) هجری قمری در مدينه منوره به دنيا آمد. كنيه آن حضرت، ابومحمد و القاب ايشان، تقی، زكی و السبط است.
امام حسن مجتبی(ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خويش، مدتی امور خلافت مسلمانان را عهدهدار شد و مهيای جنگ با معاوية بن ابیسفيان شد. اما آن حضرت در پی خيانت گروه زيادی از ياران و لشكريان خود، تن به صلح با معاويه داد و از آن پس خلافت را رها كرد. امام حسن مجتبی(ع) پس از مدتی از كوفه به مدينه بازگشت و به ارشاد، هدايت و امامت جامعه اسلامی پرداخت.
امام حسن(ع) از نگاه پیامبر(ص) و ائمه پيامبر(ص): حَسَنٌ مِنّي و أنَا مِنهُ أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّهُ؛ حسن از من است و من از اويم؛ هر كه دوستش بدارد، خداوند دوستدار او است./ بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶.
همواره به یاد خداامام سجاد(ع): إنَّ الحسن عليه السلام لَم يُرَ فِي شَيءٍ مِن أحوالِهِ إلّا ذاكِراً لِلّهِ سُبحانَهُ؛ امام حسن(ع) در همه حال خدای سبحان را ياد میكرد./ الأمالي صدوق، ص ۲۲۴.
سختكوش در صدقه دادن امام باقر(ع): كانَ الحَسَنُ كَثيرَ الاِجتِهادِ فِي العِبادَةِ و التَّصَدُّقِ؛ امام حسن(ع) در عبادت و صدقه دادن سختكوش بود./ نظم دررالسمطين، ص ۱۹۶.
شبيهترين مردم به رسول خداامام صادق(ع): كانَ الحَسَنُ أشبَهَ النّاسِ بِرَسولِ اللَّهِ خَلقاً و سُؤدُداً و هَدياً؛ امام حسن(ع) در خلقت و سيرت و شرافت شبيهترين مردم به رسول خدا بود./ الإرشاد، ج ۲، ص ۵.
در محضر کریم اهل بیت(ع) امام حسن(ع): أحسِن جِوارَ مَن جاوَرَكَ تَكُن مُسلِماً؛ با همسايهات به نيكی همسايگی كن تا مسلمان باشی./ بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۱۱۲.
معیار خویشاوندی القَريبُ مَن قَرَّبَتهُ المَوَدَّةُ وان بَعُدَ نَسَبُهُ؛ خويشاوند كسی است كه دوستی سبب خويشاوندی او است، اگرچه نسبش دور باشد./ تحفالعقول، ص ۱۶۸.
آرزوهای خدامحورمَنِ اتَّكَلَ عَلي حُسنِ الاِختيارِ مِنَ اللَّهِ لَهُ لَم يَتَمَنَّ أنَّهُ في غَيرِ الحالِ الَّتِي اخْتارَهَا اللَّهُ؛ هر كس به حُسن اختيار خداوند برای او اعتماد كند، در هیچ حالی آرزو نمیكند جز آنچه خدا برايش اختيار كرده است/ تحفالعقول، ص ۱۶۹.
كليد در حكمتعَلَيكم بِالفِكرِ، فَإنَّهُ حَياةُ قَلبِ البَصيرِ ومَفاتيحُ أبوابِ الحِكمَةِ؛ بر شما باد به تفكر، كه تفكر مايه حيات قلب شخص بصير و كليد در حكمت است./ إعلامالدين، ص ۲۹۷.
مشورت راه پيشرفتما تَشاوَرَ قَومٌ إلّا هُدُوا إلي رُشدِهِم؛ هيچ گروهی با هم مشورت نكردند، مگر آنكه به راه پيشرفت خود رهنمون شدند./ تحفالعقول، ص ۲۳۳.
نشانه برادری اَلإخاءُ الوَفاءُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ؛ نشانه برادری ، وفاداری در سختی و آسايش است./ بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۱۱۴.
نیکیها را نشمرید مَن عَدَّدَ نِعَمَهُ، مَحَقَ كَرَمَهُ؛ هر كس احسانهای خود را برشمرد، بخشندگی خود را تباه كرده است./ بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۴۱۷.
حقیقت احسان اَلمَعروفُ مالَم يَتَقَدَّمهُ مَطَلٌ و لَم يَتبَعهُ مَنٌّ؛ احسان آن است كه تأخيری در پيش و منتی در پس نداشته باشد./ بحارالأنوار، ج ۷۸، ص ۱۱۵.
اجتناب از افراد آبرو برإذا سَمِعتَ أحَداً يَتَناوَلُ أعراضَ النّاسِ فَاجتَهِد أن لايَعرِفَكَ؛ هر گاه شنيدی شخصی آبروی مردم را میريزد، بكوش تا تو را نشناسد./ بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۱۹۸.
اکبر پوستچیان