صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۴۵۶۸۳
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۴:۱۶

گروه ادب ــ مدیرعامل به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) از انتشار کتاب «باد یمانی»، مجموعه داستان‌های کوتاه درباره زندگی و کرامات امام حسن عسکری (ع) به همت انتشارات به‌نشر خبر داد.

به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی به‌نشر؛ «باد یمانی»، مجموعه داستان‌های کوتاه درباره زندگی، کرامات و معجزات امام یازدهم، امام حسن عسکری(ع) است که به همت محمدرضا عابدی شاهرودی به رشته تحریر درآمده است.

در این اثر سعی شده از اقیانوس بیکران معارف امام حسن عسکری(ع)، گوشه‌ای کوتاه از زندگی آن بزرگوار به شیعیان آن حضرت ارائه شود. باد یمانی، نسیمی بر دل‌های کویری است که تشنه دیدن، شنیدن و آموختن است و به حق، هر کس که قدر آن را بداند، به دریای معرفت رهنمون خواهد شد.

مجموعه داستان‌های کوتاه در ارتباط با زندگی ائمه هدی(ع) در جلد نخست آن با عنوان «باد یمانی» که به زندگی امام یازدهم؛ امام حسن عسکری(ع) می‌پردازد؛ در قطع رقعی، با شمارگان یک هزار نسخه و با قیمت ۱۹۰ هزار ریال در بازار کتاب در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. این اثر ۱۳۶ صفحه‌ای، در هشت سرفصل با عناوین ماجرای «درختان سیب»، ماجرای «رگ زدن»، ماجرای «پارچه ها»، ماجرای «شتر»، ماجرای «ابریشم»، ماجرای «اسب»، ماجرای «سکه ها» و ماجرای «به دنیا آمدن» داستان‌هایی در ارتباط با زندگی و کرامات امام یازدهم (ع) را روایت می‌کند.

در قسمتی از ماجرای «پارچه‌ها» می‌خوانیم: «محمد در کنار خادم راه می‌رفت و متوجه شده بود که همه به آن خادم احترام زیادی می‌گذارند. هیچ کلامی میانشان رد و بدل نشد تا اینکه به خانه بزرگی رسیدند که دری همچون دروازه داشت. هر دو وارد خانه شدند و ناگهان رایحه‌ای دلنواز به مشام محمد رسید. نگاه حیرت زده محمد به در و دیوار بود و آن رایحه را استشمام می‌کرد. از چند راهرو و در گذشتند تا اینکه خادم به او اشاره کرد به درون اتاقی برود. محمد در حالی که هنوز در شک و تردید به سر می‌برد، وارد اتاق شد و ... ».

انتهای پیام