صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۶۹۲۸۶
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۶
شیخ جلال‌الدین الصغیر بیان کرد:

کانون خبرنگاران نبأ ــ شهید حاج قاسم سلیمانی پس از پایان مجلس عزاداری حسینی در منزل ما به پرچم «یا حسین(ع)» که پشت سخنران مجلس بر روی دیوار آویخته بود اشاره کرد و گفت: «شیخ من این پرچم را می‌خواهم».

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ شیخ جلال‌الدین الصغیر، عضو شورای مرکزی مجلس اعلای اسلامی عراق، با بیان خاطره‌ای از دیدار خود با سردار قاسم سلیمانی طی سال جاری نوشت:

«هشتم ماه صفر 1441(15 مهرماه 98) بود که شهید حاج قاسم سلیمانی پس از پایان مجلس عزاداری حسینی در منزل ما به پرچم آویخته شده روی دیوار پشت سخنران مجلس که پرچم خاص روی مضجع شریف امام حسین(ع) بوده و چند سال قبل از سوی عتبه مقدس حسینی به بنده مرحمت شده بود، اشاره کرد و گفت: «شیخ من این پرچم را می‌خواهم». به او گفتم: بعد از اتمام مجالس عزاداری ان‌شاء‌الله این پرچم متعلق به شماست.

پرچم را برای ایشان کنار گذاشتم تا اینکه حدوداً سه هفته پیش به ما افتخار داد و در منزل مهمان ما شد؛‌ فوراً پرچم را تقدیم ایشان کردم. پرچم را گرفت و بوسید و گفت: «می‌خواهم در کفنم بگذارم». این دیدار بیش از یک ساعت طول کشید؛ از هم و غم درونی‌ و دغدغه‌اش گفت. این دیدار مثل بقیه جلسات نبود. درست مثل جلسه وداع بود. در پایان از من خواست برایش شهادت بطلبم. به شدت مشتاق دیدار دوستانش عماد مغنیه، شهید محراب، شهید همت، شهید کاظمی و بسیاری دیگر از رفقای شهیدش بود که از آن‌ها ‌‌با شوق و حسرت یاد می‌کرد.

حاج قاسم بسان غروب خورشید که تاریکی همه جا را فرامی‌گیرد، کوچ کرد. رفتن او برای ما به منزله شکست نیست که درست مثل روزی جدید و فجر موعود است.

به یاد دارم چقدر به من می‌گفتی: «شیخ دست از سر شما برنمی‌دارند، اگر قبل از من رفتید، برایم شهادت بخواهید و مرا شفاعت کنید. من هم عهد می‌بندم اگر زودتر از شما رفتم، همین کار را انجام دهم. پس قسمت می‌دهم حاج قاسم! حالا که تو در برزخ پیش رو و جایگاه برین هستی، به یاد آور عهدی را که با هم بستیم. به خدا که در فراق و فقدان تو پیاله صبرم لبریز شده است...»

انتهای پیام