وی ادامه داد: البته که شاهد این ادعا وصیتنامه شهداست که شامل توصیهها و تاکیدات مکرر درباره تعهد به اجرای احکام دین و صیانت از اصول و ارزشهای اسلام است.
رئیس پژوهشکده مطالعات علم و فنآوری دانشگاه شهید بهشتی تهران تصریح کرد: به طور کلی تعبیر مبارک «اسلامی» به عنوان پسوند انقلاب ایران، نشان میدهد که هم مبنا و مبدا و هم غایت و مقصد این انقلاب در دین اسلام ریشه دارد، پس به یک معنا میتوان انقلاب اسلامی را عرصه رویارویی دو جریان ریشه دار و بسیار تاثیرگذار تعلیم و تربیت یعنی «تربیت دینی» و «تربیت سکولار» تلقی کرد.
علمالهدی گفت: در واقع پرسش مهم تبیین عوامل و شیوههای پیشرفت این دو جریان طی چهل سال گذشته است، اما نکتهای که در این خصوص وجود دارد این است که در بررسیها و گمانه زنیها درباره چشمانداز تعلیم و تربیت آینده، باید توجه داشت که صورتبندی تربیت سکولار منحصر به ساختارهای مدرن همچون مدرسه و دانشگاه نیست، بلکه سکولاریسم ساختارگر و سکولاریسم پسا ساختارگرا هردو تاثیرگذار هستند و چه بسا تربیت دینی نیز با چالشهای شناخته و ناشناخته بسیار مهمی روبرو باشد.
نیاز مبرم انسان به تربیت
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی شهید بهشتی بیان کرد: بدون شک یکی از وجوه امتیاز انسان از سایر جانداران نیاز مبرم و حیاتی او به تربیت است، زیرا بقای موجودات، اغلب به تولید مثل وابسته است اما مراقبتهای هوشمندانه طبیعت، از نوزاد جانوران، بخش مکمل تولیدمثل و برای بقای آنها ضروری است، اما در گونههای پیشرفته تر نیز تربیت فرزند، بخشی از این مراقبتها را تشکیل میدهد.
وی ادامه داد: حال چه انسان را حیوان پیشرفته و مثلا حیوان ناطق و چه انسان را گونهای متمایز و برتر از حیوان بدانیم، در هر صورت تربیت به عنوان بخش مکمل تولیدمثل انسان بقای این نوع را تضمین میکند. بنابراین تعلیم و تربیت نسبت به شکلگیری و توسعه جامعه تقدم رتبی و احتمالا تقدم زمانی دارد.
علمالهدی با بیان اینکه از اینجاست که نسبت تربیت و دین آشکار میشود، اظهار کرد: همواره دین همان برنامه تربیتی انسان و تضمین کننده حیات شخصی و اجتماعی اوست که حضرت باری تعالی برای تحقق حیات انسانی انسان به او عطا فرموده است.
رئیس پژوهشکده مطالعات علم و فنآوری دانشگاه شهید بهشتی تهران عنوان کرد: چه اینکه قرآن کریم بر ماهیت حیاتبخشی دین یا همان دعوت انبیاء تاکید میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ» در واقع نیاز حیاتی انسان به تربیت است که تاکیدات مکرر امام خمینی(ره) درباره جایگاه تعلیم و تربیت و به خصوص نگاه ایشان به پرورش انسان همچون هدف انبیاء، توجیه پذیر میشود.
وی خاطرنشان کرد: برخی آیات قران کریم از جمله «إِنَّ عَلَینا لَلهُدی» و همچنین « قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى«پشتوانهای برای دیدگاه امام یعنی نسبه ضروری میان تربیت و دین و اینکه تربیت هدف دین است؛ تلقی میشود.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی شهید بهشتی تصریح کرد: با این همه مخالفت که با دین شده و آن را در عصر مدرنیته به یک جریان منسجم، فراگیر و همه جانبه تبدیل کرده و با عنوان سکولاریسم شناخته میشود نیز جنبه تربیتی تاثیر گذاری دارد. تربیت سکولار در توسعه و تثبیت مدرنیته، گسترش استعمار و سلطه همه جانبه جوامع غربی بر سایر جوامع از جمله کشور ما نقش بسزایی داشته است.
وی گفت: تربیت سکولار هر چند یکی از عوامل پیدایش و توسعه استعماراست اما به واقع در زمره عوامل شکلگیری و گسترش انقلابهای مدرن نیز است. همواره تربیت سکولار در بستر رنج و مشقت غیرقابل وصفی که با استعمار برای مردم دنیا پدید آمد، در افزایش خودآگاهی و مهارتهای فکری مردم و همچنین در توسعه فناوریهای ارتباطی نقش داشته است و از این طریق به شکلگیری انقلابهای مدرن و آزادی بخش کمک کرده است.
علمالهدی تاکید کرد: در نتیجه، مبارزه با استبداد و استعمار، مبنای انقلابهای مدرن شد و جریانهای سوسیالیستی و همچنین لیبرالیستی درخواستهای مردم برای آزادی، برابری، رفاه و آموزش رایگان و... را صورتبندی نموده و در قالب انقلاب و مبارزه و یا در قالب برنامههای اصلاحات اجتماعی دنبال میکردهاند.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی شهید بهشتی عنوان کرد: در واقع چنین درخواستهایی در انقلاب اسلامی نیز به طور اساسی و جدی مطرح شدند و از این منظر انقلاب ما نیز شاید یک انقلاب مدرن تلقی شود. از این رو هرچند شاه و سایر معارضين انقلاب پرورش یافته و محصول تربیت سکولار هستند، برخی از مفسرین و همراهان انقلاب نیز متاثر از تربیت سکولار و مبتلا به گرایشهای لیبرالیستی و سوسیالیستی هستند.
تمدن نوین اسلامی، مهمترین چالش حوزه سیاستگذاری
دکتر محسن نوغانی، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه این نشست با محوریت «نسبت تربیت، توسعه و پیشرفت در منظومه انقلاب اسلامی»، اظهار کرد: الگو و راهبرد توسعه و پیشرفت بر پایه گفتمان انقلاب اسلامی و مولفههای اساسی آن همچون عدالت، معنویت و دینداری، بسط و تعمیق آرمانها و ارزشهای اسلامی- ایرانی و از همه مهمتر تاسیس تمدن نوین اسلامی یکی از چالشهای اساسی در حوزه سیاستگذاری کلان در نظام جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تاکنون بوده است.
وی اظهار کرد: در این میان یکی از مهمترین ابعاد این چالش، نسبت آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی با الگوی توسعه، پیشرفت، همسازی و هماهنگی مورد انتظار بوده است.
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: از حیث تحلیلی نیز میتوان این چالش را در قالب سوالات ذیل صورتبندی کرد، اول اینکه تاکنون در 6 برنامه مدون توسعه، تا چه اندازه الگو و راهبرد توسعه و پیشرفت کشور که پاسخگوی انتظارات از نظام آموزشی کشور و متناسب با ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی باشد، مدنظر سیاستگذاران قرار گرفته و عملیاتی شده است؟
وی افزود: سوال دوم این است که در مجموعه دستگاه اداری و سازمانی آموزش و پرورش و در ادوار مختلف، آیا وحدت، انسجام نظری و مفهومی و راهبرد منسجمی برای تحقق مهمترین کارکردهای آموزش و پرورش از جمله عدالت آموزشی، تعمیق و تعمیم ارزشها و مبانی دینی و آموزهای اخلاقی و تحقق تربیت دینی و ارزشی وجود داشته است؟
نوغانی تصریح کرد: و در نهایت سومین سوالی که در این خصوص وجود دارد این است که برای رسیدن به وضع مطلوب و به استناد تحلیل وضع موجود و با عنایت به ظرفیتها و داشتههای موجود، مولفهها و عناصر بنیادین الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت در عرصه آموزش و پرورش کدامند؟
انتهای پیام