صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۹۰۷۲۳
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۹
آیت‌الله اراکی:

استاد سطح عالی حوزه علمیه گفت: رفتار یکسان با افراد فقیر و غنی عادلانه نیست، بلکه مصداق کامل بی‌عدالتی است؛ مثلاً توزیع یارانه یکسان به نیازمند و بی‌نیاز عین بی‌عدالتی است و نباید برابری باشد.

به گزارش ایکنا، آیت‌الله محسن اراکی، استاد سطح عالی حوزه، امروز، 23 فروردین‌ماه، در درس فقه سیاست خود، که به صورت اینترنتی برگزار شد، با اشاره به رابطه عدل با برخی مقولات از جمله عدل و برابری، عدل و تفاوت‌های طبقاتی، عدل و نژاد و عدل و تمایز مناطق جغرافیایی و عدل و روابط اجتماعی و ... گفت: حاکمیت و نظام سیاسی اسلام موظف است که تفاوت‌های طبقاتی را به حداقل برساند.
 
وی با بیان اینکه نه هر عدلی، مساوات و نه هر مساواتی، عدل است افزود: مثلاً دو برادر از هر جهتی مانند استحقاق و شرایط جغرافیایی و ... متشابه هستند و در این صورت اقتضای عدل، مساوات و برابری است؛ یعنی مواردی که کاملا متشابه هستند عدل و مساوات خواه ناخواه تطابق دارند ولی در غیر این صورت جای بررسی دارد.

بی‌عدالتی در توزیع یارانه

اراکی بیان کرد: در برخی موارد، عدل وجود دارد، ولی مقتضای عدل، برابری نیست؛ یکی عیال‌وار، یکی نیازمند و دیگری غیرنیازمند و یکی بیمار و دیگری سالم است؛ بنابراین رفتار یکسان با این افراد، عدل نیست، بلکه مصداق کامل بی عدالتی است؛ مثلاً توزیع یارانه یکسان به نیازمند و بی‌نیاز عین بی‌عدالتی است و نباید برابری وجود داشته باشد.
 
استاد حوزه علمیه با اشاره به تفاوت‌های طبیعی مانند زن و مرد تصریح کرد: در خیلی از موارد تساوی میان زن و مرد عین بی عدالتی است؛ از این رو انتظار داشتن انجام هر کاری که زن می‌کند از سوی مرد و بالعکس نادرست است. خداوند ساختار طبیعی زن و مرد را برای کارکردهای جداگانه آفریده و نباید یک انتظار از هر دو جنس باشد.
 
اراکی با ذکر اینکه استحقاق و نیاز در عدل اظهار کرد: در شرع، ملاک نیازمندی یعنی فقر مشخص شده و آن این است که کسی در طول یکسال نتواند مایحتاج خود را در سطح متوسط جامعه تأمین کند؛ یعنی تأمین یکسال نیاز در حد زندگی متوسط اجتماعی و نه قوت لایموت ملاک فقیر بودن یا نبودن است.

خودکفایی؛ ضرورت جامعه اسلامی

وی افزود: یکی از وظایف دولت اسلامی ایجاد جامعه خودکفاست تا فقیر در جامعه به کمترین حد برسد و حمایت از فقرا باید طبق معیار کمی و کیفی گفته شده انجام شود تا فرد بتواند به تدریج کار پیدا کرده و توانمند شود.
 
استاد سطح عالی حوزه علمیه بیان کرد: مرحوم صدوق به سند صحیح روایت کرده است که از امام صادق(ع) پرسیده شد که آیا جایز است که فقیر با اینکه قوت روز خود را دارد از دیگران درخواست کمک کند؟ و یا برای فردای خود تقاضای قوت کند که امام پاسخ دادند، حتی اگر قوت(خوراک) یک ماه خود را هم داشته باشد، باز فقیر محسوب می‌شود و از زکات می‌تواند قوت یکسال خود را دریافت کند.
 
وی ابراز کرد: همچنین از ابی‌بصیر نقل شده که از امام صادق(ع) پرسیدم کسی که 700 درهم سرمایه دارد و بجز آن چیزی ندارد مستحق زکات است؛ زیرا نمی‌تواند تأمین نیاز سال کند و اگر باید زکات بدهد باید به خانواده بدهد؛ یعنی این مقدار پول به اندازه رفع نیاز خانواده خود او هست. همچنین روایت دیگری از امام صادق(ع) گویای آن است که کسی که قوت سال خود را دارد، فقیر محسوب نمی‌شود؛ لذا از این روایات نتیجه می‌گیریم معیار کمی رفع نیاز دارابودن معیشت برای یکسال است.

کسی جز خدا حق تشریع ندارد

استاد حوزه علمیه همچنین در درس اصول خود با اشاره به اینکه تشریع فقط حق خداوند است، گفت: در قرآن تعبیر «کتاباً موقوتاً» داریم که همان معنای تشریع را دارد؛ یا فرموده «کتب علیکم الصیام»، «کتب علیکم القتال»، «کتب علیکم القصاص» و ... یعنی در عالم تشریع  و در لوح محفوظ، این ثبت صورت گرفته که همان جعل تشریعی خداوند است و بعد از آن، تنزیل و ابلاغ می‌یابد که از مراحل حجیت حکم است.
 
وی با بیان اینکه در صورت ثبت حکم در لوح محفوظ، تبدیل به حکم شرعی می‌شود اضافه کرد: عقلا هم از تشریع الهی فراگرفته‌اند و یا کشف مراد الهی می‌کنند بنابراین عقلا قبل از تشریع، مدخلیتی نداشته‌اند. جعل و تشریع از ویژگی‌های اعمال مولویت است لذا فرموده له الحکم  و له الامر یعنی کسی که حق الزام و اجبار و امر و حتی اباحه دارد فقط خداست بنابراین اینکه بگوییم «عقلایِ قانون‌گذار» معنا ندارد و این افراد غاصبانی هستند که خود را جای خدا نشانده‌اند.
 
اراکی با ذکر اینکه کسی که حق دارد امر به انجام و غیر آن بدهد، مباح کرده یا نکند خداست که حق مولویت دارد، لذا بنای عقلا نادرست است، اظهار کرد: البته سیره عقلایی می‌توانیم برای کشف امر مولا داشته باشیم؛ زیرا پشتوانه آن روایت معصوم و تقریر شارع است وگرنه چیزی به نام تشریع عقلی نداریم و عقل هم اگر برای ما معتبر است به عنوان کاشف از تشریع الهی است. 
 
استاد سطح عالی حوزه اظهار کرد: اگر می‌گوییم سیره عقلا به معنای بنای عقلا اصلا ارزشی ندارد و عقلا بی‌خود عقلا چیزی را تشریع کرده‌اند؛ عقلا عبد و مخلوق هستند و مولا یکی بیشتر نیست و عقلا تنها می‌توانند تشریع الهی را کشف کنند. 

فاجعه بزرگ در اصول

وی بیان کرد: یکی از گرفتاری‌های فقهی و اصولی ما بحث بناء عقلاست؛ بناء عقلا یعنی تشریع عقلا که هیچ ارزشی ندارد؛ عقلائی که تشریع می‌کنند طواغیت هستند و نمی‌توانند کاشف از بنای شارع باشند زیرا دخالت در تشریع شارع کرده‌اند مگر اینکه عقلا تبعیت از حکم شارع کرده باشند که کشف  و تقریر آن است.
 
اراکی تأکید کرد: ارزش قائل شدن برای تشریعات عقلائی(به مفهوم مستقل) بزرگترین فاجعه است که ما در فقه و اصول به آن گرفتار شده‌ایم زیرا فقط مولا حق تشریع و امر و نهی و ترخیص و الزام دارد.  
انتهای پیام