به دلیل طولانی شدن معاینات اولیه در اورژانس بیمارستان، انجام آزمایشات و عکسبرداری جهت تشخیص نوع بیماری به غروب روز جمعه نزدیک میشویم در حالی که هنوز نماز ظهر و عصر را اقامه نکردهام.
بعد از گرفتن وضو وقتی سراغ نمازخانه بیمارستان میروم اعلام میکنند به دلیل پیشگیری از کرونا و تعطیلی روز جمعه، بسته است، از خدمه و پرستاران تقاضای مهر و جانماز میکنم، یکی از پرستاران نگاهی معنادار میکند و بعد از کمی مکث و سکوت ادامه میدهد مهر و جانماز شخصی است، اما دلش راضی نمیشود و نمیتواند درخواست یک مسلمان را برای اقامه نماز رد کند و مهر و جانمازش را با احترام تقدیم میکند.
برای اقامه نماز شب نیز وقتی از پرستاران دیگر مهر نماز درخواست کردم آنها نیز با ترس و دلهره جانماز تحویل دادند و ترس از ابتلا به بیماری کرونا در جایی که بیماران کرونایی هر روز در اطرافشان برای درمان و مداوا به آنها مراجعه میکردند نگرانی به حق و به جایی بود.
با انجام آزمایشات و عکسبرداریهای در عرض چند ساعت با تشخیص علت بیماری بعد از بستری شدن پدر در بیمارستان و تزریق آرامبخش کمی فرصت استراحت پیدا میکند و او که 48 ساعت از درد شکم به خودش میپیچید و در سبزوار نتوانسته بودند پزشکان علت دردش را به درستی تشخیص دهند ساعتی به خواب میرود.
از بخش اورژانس خارج میشوم و به سراغ یکی از پرستاران شهرستان خوشاب از خراسان رضوی که چندین سال است در این بیمارستان مشغول فعالیت و این روزها در بخش بیماران کرونایی مشغول خدمت به بیماران است، میروم.
آرزو علیخانی که بر روی لباسش «یا صاحبالزمان ادرکنی» نوشته بعد از افطار در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی بیان میکند: تمام مرخصیها از دو ماه قبل لغو شده و بیش از دو ماه است که به خانه نرفتهام و بیشتر از آنکه نگران خودم به دلیل شیوع بیماری کرونا باشم دلتنگ خانه و پدر و مادرم هستم.
وی با بیان اینکه بعد از تمام شدن هر شیفت کاری احساس میکنم تب و سردرد دارم، میگوید: اوایل سال مدتی مشکوک به بیماری کرونا بودم که با مصرف دارو سلامتیام را به دست آوردم.
این پرستار خراسان رضوی با اشاره به اینکه به دلیل نبود استخدامی در سبزوار برای کار به تهران آمدم و قبلاً در بخش جراحی بیمارستان مشغول فعالیت بودم اما به دلیل تعطیل شدن بخش جراحی به علت شیوع بیماری کرونا در بخش بیماران کرونایی مشغول فعالیت شدم، بیان میکند: در اوایل شیوع بیماری کرونا بیماران زیادی به بیمارستان مراجعه میکردند و در برخی از موارد روزانه تا 11 مورد بیمار کرونایی داشتیم در حالی که این روزها موارد ابتلا به کرونا خیلی کمتر شده و در بعضی از روزها هیچ بیمار مراجعه کننده کرونایی به بیمارستان نداریم.
وی بیان میکند: به دلیل کم شدن موارد ابتلا به کرونا در کشور برخی از مسئولان 28 اردیبهشتماه را پایان کرونا اعلام میکنند.
وقتی از او سؤال میکنم آیا در حقوق و مزایای دریافتی شما برای فعالیت در بخش بیماران کرونایی تفاوتی ایجاد شده یا نه تصریح میکند: 50 ساعت اضافه کار دادند و شیفتهای کاری ما 1.5 برابر حساب میشود.
نوشته روی لباسش «یا صاحبالزمان ادرکنی» و نوشته «یا حسین(ع)» روی لباس همکارش جلب توجه میکند و علتش را جویا میشوم.
علیخانی با بیان اینکه در هر شیفت کاری یک دست لباس جدید برای پیشگیری از کرونا تحویل گرفته و میپوشیم، اظهار میکند: اوایل شیوع بیماری نوشتههای خیلی زیادی روی لباسهای همکاران و خودم بود اما به مرور کمرنگتر شد و علت اصلی آن را میتوان در عشق به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) و توکل به خدا ذکر کرد که همه عاشق ائمهاطهار(ع) هستند و اما شاید به زبان در جمع بیان نکنند.
به سراغ پرستار دیگری با حدود 25 سال سن که به غیر از فعالیت در این بیمارستان نیز مشغول فعالیت است، میروم.
فاطمه مرتضیپور با بیان اینکه از کرونا ترسی ندارد و تاکنون دو مرتبه از ابتدای سال جاری در 7 و 28 فرودینماه به کرونا مبتلا شدهام، در گفتوگو با ایکنا تصریح میکند: در زمان ابتلا به بیماری کرونا درد شدیدی در تمام بدنم داشتم و بخشی از ریهام درگیر بیماری شده بود.
وی با اشاره به اینکه در مدت چند ماهی که با بیماران کرونایی از نزدیک همراه هستم هیچ کودکی را ندیدم که به بیماری کرونا مبتلا شده باشد و اکثراً افراد مسن هستند که درگیر این بیماری هستند، اضافه میکند: با مصرف داروی بیماران ایدزی که توسط یکی از پزشکان برای مداوای بیماری کرونا به دلیل تشابه بیماری ایدز HIV که مانند کرونا ویروس است تجویز شد و با مصرف داروها رنگ چشمانم زرد شده بود و روی کبدم اثرات خیلی بدی داشت.
این پرستار میگوید: از فعالیت و خدمت به بیماران کرونایی راضی هستم و داروهایی که برای مداوای بیماری کرونا مصرف کردم، بسیار اذیتم میکرد. همچنین در زمان بیماری کمردرد و استخوان درد شدیدی داشتم که تا به امروز بهبودی بیشتری پیدا کردم.
مرتضیپور اظهار میکند: سرفههایم هنوز ادامه دارد اما خیلی کمتر شده است، با توجه به اینکه دو بار در مدت کوتاهی بعد از درمان و دریافت تأیید سلامتی مجدداً مبتلا به کرونا شدم نمیتوان با قطعیت گفت افرادی که به کرونا مبتلا میشوند مجدداً مبتلا نخواهند شد و ایمنی صد درصدی دارند.
سخنان او که تمام میشود در کنارش پرستار دیگری به نام خانم احمدی به خبرنگار ایکنا میگوید: من نیز در شب سال تحویل به بیماری کرونا مبتلا شدم و در حالی که تب و لرز شدیدی داشتم همسرم و فرزندم را راهی منزل بستگان کردم و خودم در منزل تا هفتم نوروز قرنطینه بودم تا مداوا شوم.
در بین صحبتهایم به شوخی به خانم احمدی میگویم، بعد از ابتلا به کرونا وصیتنامه خودتان را تنظیم کردید و پاسخ میدهد: دارایی و مال دنیا که نداریم چند تا دفترچه قسط داریم که میتوانند اقساط آن را پرداخت کنند.
بعد از گرفتن تست مجدد کرونا و عدم ابتلای پدر به این بیماری او را راهی اتاق عمل میکنند. در بین رسیدن تا اتاق عمل با یکی دیگر از پرستاران سبزواری در این بیمارستان آشنا میشوم. او نیز به همراه یکی دیگر از همکارانش که از اهالی سبزوار هستند به دلیل نبود کار در سبزوار در بیمارستان تهران مشغول کار است و دلتنگ خانه و زادگاهش است.
انتهای پیام