صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۹۹۱۷۳
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۷
دفتر غزل / ۲۰

شب‌های رمضان فرصت متعالی پیوند با سخن و عمل نیک است؛ مناجات، راز و نیاز و گاه شعر و متون ادبی که حال ما را به بهترین حال نزدیک می‌کند. خبرگزاری ایکنا به انگیزه بهره‌مندی بیشتر مخاطبان عزیز از این شب‌ها؛ هر شب یک پادکست با صدای ساعد باقری و با عنوان دفتر غزل تقدیم شما خوبان می‌کند. بخش بیستم این دفتر را با غزلی از غلامرضا قدسی مشهدی می‌شنویم.

گرم شود گر به نوا نای من
می زند آتش به سرا پای من

بس که سبک می گذرم چون نسیم
نیست به گیتی اثر پای من

بس که شدم کاسته نشناسدم
گر کسی آید به تماشای من

پست بود آب بقا همچو خاک
در نظر همت والای من

بهر زر و سیم نگردد دراز
پیش کسی دست تمنای من

شکر که جز جامه آزادگی
راست نشد بر قد و بالای من

در دل شب نیست بجز یاد دوست
شاهد حال دل شیدای من

بیتی از استاد «امیر» آورم
تا که شود زیب سخن های من

«عاریتی بیش نبود ای دریغ
عقل من و هوش من و رای من»

غلامرضا قدسی مشهدی

انتهای پیام
مطالب مرتبط