به گزارش ایکنا، یکی از سورههایی که در شبهای قدر توصیه و سفارش فراوانی به خواندن و تدبر در آن شده، سوره مبارکه عنکبوت است. این سوره از جمله سورههای بسیار باارزشی است که نکات اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و فقهی را به خوبی میتوان از آن استخراج کرد، در این نوشتار سعی داریم به فراخور ظرفیت متن به برخی از این نکات اشاره کنیم.
برخی از افراد اینگونه میپندارند که به صرف اینکه ادعا نمایند با خدای متعال ارتباط عاشقانه و قلبی دارند، میتوانند به سلامت و سربلندی از کنکور زندگی سربلندخارج شده و بر صندلی دوستان و محبان خدا جلوس نمایند، این در حالی است که وقتی محک آزمون و امتحان در میان میآید، بسیاری از این دوستیهای ادعایی و ظاهری رنگ میبازند و حقیقت انسانها خود را بهتر نشان میدهد، از این رو خدای متعال در سوره مبارکه عنکبوت پرده از این واقعیت برمیدارد که موفقیت و قرار گرفتن در جایگاه والای بندگی و ایمان به خدای متعال بدون سربلند بیرون آمدن از امتحان الهی امکانپذیر نیست، «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ؛[1] آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مىشوند و آزمايش نخواهند شد؟!»
خوش بود گر محک تجربه آید به میان ... تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقیگر از این گونه زند نقش بر آب ... ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست ... عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
بدون شک انسان در مسیر کسب مدارج اخلاقی و ایمانی باید با موفقیت واحدهای مهمی از جنس صبر بر بلا و مصیبت، صبر بر طاعت و بندگی حق تعالی، صبر در برابر گناه و ناپاکی، استقامت، تقوا و خویشتنداری، وفاداری، صداقت و... را به خوبی گذرانده باشد و نمره قبولی فضایل و کمالات اخلاقی و دینی را کسب کرده باشد. این رویه و منش اخلاقی، سنت قطعی عالم هستی است که امتهای گذشته نیز با آن مواجه شدهاند، به طوری که خدای متعال در این خصوص این چنین میفرماید: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ؛ [2] ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مىكنيم)؛ بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مىگويند و كسانى كه دروغ مىگويند تحقق يابد!»
سبک زندگی برخی افراد به گونهای است که گویی از دایره قدرت و نظارت الهی خارج شدهاند، از اینرو این چنین میپندارند که فضای زندگی آنها همچون حیاط خلوتی است که میتوانند در آن به هر کار و یا رفتار ناپسند و هنجارشکنانهای مبادرت ورزند، در واقع بیقانونی و برتریجویی و طغیانگری در مسائل مختلف سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی پای ثابت زندگی این افراد است. این دسته افراد برای ارزشهای دینی و اخلاقی جایگاه و ارزشی قائل نیستند. روحیه استکباری آنها موجب شده است، این چنین توهم کنند که از دایره عذاب و عقاب الهی خارج شدهاند.
این خودایمنیِ کاذب، ویروس و بلایی خانمان سوزاست که گریبانگیر این دسته از افراد میشود، باری به هر جهت در پاسخ به این توهم خام و بی پایه و اساس خدای متعال این چنین میفرماید: «أَمْ حَسِبَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ؛[3] آيا كسانى كه اعمال بد انجام مىدهند گمان كردند بر قدرت ما چيره خواهند شد؟! چه بد داورى مىكنند!»
یکی از مسائل بسیار مهم اخلاقی که آموزههای دینی و اسلامی به شدت روی آن تأکید داشته و رعایت آن را از همگان مطالبه نمودهاند موضوع تکریم و احترام به والدین و قدرشناسی از زحمات بیدریغ آنان است، به طور قطع و یقین هیچ مکتب و آیینی به اندازه فرهنگ اسلامی به این موضوع عنایت نداشته و انسانها را به رعایت آن ملزم نکرده است، ولی با این وجود، این دوستی و تکریم برای برخی افراد یک چالش ذهنی را ایجاد کرده است، چرا که به بهانه رضایت و خشنودی والدین گاهی اوقات پا را از حدود الهی فراتر نهاده و وارد مناطق ممنوعه شدهاند، مناطق ممنوعهای که تنها ثمره و نتیجه آن عذاب و خشم ماندگار الهی است.
از اینرو خدای متعال برای برطرف کردن این چالش و توهم خام و نپخته این چنین بندگان خود را رهنمون ساخته است: «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛[4] ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش كنند كه براى من همتايى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آنها پيروى مكن! بازگشت شما به سوى من است، و شما را از آنچه انجام مىداديد با خبر خواهم ساخت».
یکی از ترفندها و حیلههای اصحاب شیطان برای آلوده کردن انسان به بیماریهای اخلاقی، ضمانت کردن آنها در برابر گناه است، در واقع این دسته افراد این چنین وانمود میکنند که ضامن هرگونه رفتار نامناسب وهنجار شکنانه دیگران هستند و با این حیله و ترفند، سایرین را مجاب به همراهی با مقاصد شوم خود میکنند؛ چنانکه در روابط دوستانه و اجتماعی همه ما کم و بیش با این ادبیات مواجه شدهایم «اگر فلان کار گناه داشت، گناه آن به پای من» خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: « وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلَّذينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبيلَنا وَ لْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ وَ ما هُمْ بِحامِلينَ مِنْ خَطاياهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ؛[5] و كافران به مؤمنان گفتند: «شما از راه ما پيروى كنيد، (و اگر گناهى دارد) ما گناهانتان را بر عهده خواهيم گرفت!» آنان هرگز چيزى از گناهان اينها را بر دوش نخواهند گرفت؛ آنان به يقين دروغگو هستند!»
مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف به این نکته طلایی این چنین اشاره کردهاند: امروز نيز بسيارى از وسوسهگران را مىبينيم كه هنگام دعوت به يك عمل خلاف مىگويند اگر گناهى دارد به گردن ما!، در حالى كه مىدانيم هيچكس نمىتواند گناه ديگرى را به گردن بگيرد، و اصلا اين كار معقول نيست، خداوند عادل است، كسى را به جرم ديگرى مجازات نمىكند، و از اين گذشته مسئوليت انسان در برابر اعمالش با اين حرفهاى بىاساس از بين نمىرود، و برخلاف آنچه بعضى از كوتهفكران مىپندارند اين تعبيرات سر سوزنى از مجازات انسان نمىكاهد، لذا در هيچ محكمه و دادگاهى به اين حرفها اعتنا نمىكنند كه فلان كس گناهش را به گردن گرفته، درست است كه اين تشويق كننده در گناه و جرم او شريك است امّا اين شركت در جرم به هيچ وجه از مسئوليت او نخواهد كاست.[6]
یکی از خطاهای راهبردی و تصورات سست و خام در مباحث راهبردی و کلان، تکیه و اعتماد کردن به طاغوتیان است، در زمان کنونی نیز کم نیستند روشنفکران نماهایی که با بیاعتنایی به آموزههای وحیانی اینچنین میپندارند که در زیر خیمه و بیرق استکبار جهانی میتوانند به تمام آمال و آرزوهای کشورداری و تمدنی دست یابند، این در حالی است که خدای متعال در آیات متعددی به این خیال خام و تصور باطل جواب منفی داده و آن را رد نموده و در سوره مبارکه عنکبوت خیمه و تکیهگاه جهان سرمایهداری و استکباری را به خانه عنکبوت تشبیه کرده است: «مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ؛[7] مثَل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود برگزيدند، مثَل عنكبوت است كه خانهاى براى خود انتخاب كرده؛ در حالى كه سستترين خانهها، خانهی عنكبوت است اگر مىدانستند».
كسانى كه غير خدا را تكيهگاه خود قرار دهند تكيه آنها بر تار عنكبوت است. آنها كه غير از خدا را معبود خويش برگزينند تكيه آنها بر تار عنكبوت است تخت و تاج فرعونها، اموال بىحساب قارونها، قصرها و گنجهاى شاهان، همه مانند تارهاى عنكبوت است. بىدوام، سست، غير قابل اعتماد و ناپايدار در برابر طوفان حوادث. تاريخ نيز نشان مىدهد كه به راستى هيچ يك از اين امور نمىتواند تكيهگاه انسان گردد، ولى آنها كه بر ايمان و توكل بر خدا تكيه مىكنند تكيه بر سد پولادين دارند.[8]
نویسنده: علی بیرانوند
پینوشتها:
[1]. عنکبوت/1.
[2]. عنکبوت/3.
[3]. عنکبوت/4.
[4]. عنکبوت/8.
[5]. عنکبوت/12.
[6]. تفسير نمونه، ج16، ص223.
[7]. عنکبوت/41.
[8]. تفسير نمونه، ج16، ص 278.