صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۲۵۴۸۵
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۹

بیست و هشتمین شماره از دو فصلنامه علمی قرآن‌پژوهی خاورشناسان به صاحب‌امتیازی جامعةالمصطفی العالمیه به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی قرآن‌پژوهی خاورشناسان، مقالاتی با عناوین «بررسی مهم‌ترین مبانیِ قرآن‌پژوهیِ مستشرقان (با تأکید بر قرآن‌پژوهان آمریکایی)»، «تحلیلی تاریخی از دوره‌های خاورشناسی با تأکید بر حوزه قرآن‌پژوهی»، «تحلیل انتقادی مقاله «شتر یا ریسمان» نوشته اندرو ریپین»، «بررسی انتقادی کتاب «حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز»»، «بررسی تکرار در قرآن از کتاب راهنمای قرآن Blackwell»، «نقد دیدگاه اقتباس قرآن از یافته‌های ارسطو و جالینوس درباره مراحل تکوین جنین»، «بررسی دیدگاه راینر برونر در تحریف از دیدگاه فریقین»، «ارزیابی منابع مقاله «حجة‌الوداع» در دایرة‌المعارف قرآن لایدن»، «نقد مقاله ابراهیم(ع) نوشته فایرستون»، «نقد دیدگاه ریچارد بل درباره تاریخ‌گذاری قرآن»، «نقد دیدگاه مارکو شولر درباره تعامل پیامبر با یهود مدینه»، و «نقد مقاله «تلاوت» در دایرةالمعارف قرآن لایدن»‌ منتشر شده است.

بررسی مهم‌ترین مبانیِ قرآن‌پژوهیِ مستشرقان (با تأکید بر قرآن‌پژوهان آمریکایی)

در چکیده مقاله «بررسی مهم‌ترین مبانیِ قرآن‌پژوهیِ مستشرقان (با تأکید بر قرآن‌پژوهان آمریکایی)» آمده است: تبیین و تحلیل مبانی و پیش‌فرض‌های قرآن‌پژوهان غیرمسلمان، به‌ویژه قرآن‌پژوهان آمریکایی، از مهم‌ترین و ضروری‌ترین مباحث در حوزه مطالعات قرآنی است. کاوش پیرامون این مسئله که مبانی اصلی و ناگفته این مستشرقان در ورای آرای آنها نسبت به قرآن‌ کدام‌اند و نیز تحلیل آن مبانی، هرچند به‌صورت مختصر، موضوع تحقیق حاضر است که البته با تمرکز بر مستشرقان ایالات‌متحده آمریکا انجام یافته است. این تحقیق، با گذر از عناوینی مثل اقتباس قرآن از دیگر ادیان و فرهنگ‌ها، یا تأثیر از فرهنگ زمانه و مانند آن‌که عمدتاً به‌مثابه مصادر جایگزین از سوی مستشرقان ترویج شده‌اند، به بررسی مبانی اصلی و پنهان در ورای ذهن مستشرقان پرداخته است. در واقع، مهم‌ترین و اساسی‌ترین مبانی مستشرقان در اسلام‌شناسی به‌طور عام و مطالعات قرآنی، ‌به‌طور خاص، موارد ذیل است: وحیانی نبودن قرآن یا همان بشری بودن آن، عدم نبوت و رسالت پیامبر اکرم، اسلام دین قومی خاص، عدم اعتبار روایت اسلامی درباره تاریخ اسلام و قرآن.

تحلیلی تاریخی از دوره‌های خاورشناسی با تأکید بر حوزه قرآن‌پژوهی

در طلیعه نوشتار «تحلیلی تاریخی از دوره‌های خاورشناسی با تأکید بر حوزه قرآن‌پژوهی» می‌خوانیم: جریان خاورشناسی به‌طور رسمی در ضمن جنگ‌های صلیبی و با اهدافی مشابه، شروع به کارکرد و نتایج بسیار چشم‌گیری برای جهان غرب به ارمغان آورد. به‌گونه‌ای که سرمنشأ برای بسیاری از استعمارگری و تسلط مادی و معنوی بر سرزمین‌های اسلامی قرار گرفت. جریان شرق‌شناسی را می‌توان به چهار دوره تقسیم نمود: دوره آغاز (قرن 12) در درون کلیسا، دوره رنسانس (قرن 16) که خاورشناسی را به خارج از دیوار کلیسا کشاند، دوره رنسانس خاورشناسی (قرن 19) که رویکردی انتقادی نسبت به گذشته خویش داشته و تلاش می‌کند، هرچه بیشتر خود را آکادمیک نماید و درنهایت دوره مدرن (قرن 20) که خاورشناسی به‌طور کامل پرستیژ آکادمیک و بی‌طرفانه به خود گرفته است. این چهار دوره از طریق تحلیل تاریخی آثار خاورشناسان پیرامون قرآن به‌دست‌آمده و در یک نگاه کلی، نتیجه گرفته است که رویکرد خاورشناسی از رویکردی کاملاً ستیزه‌جویانه و غیرمنصف، به رویکردی علمی و بی‌طرف و نسبتاً منصف در حال تبدیل بوده است؛ اما بااین‌حال تحلیل آثار قرآنی خاورشناسان در همه دوره‌ها نشان می‌دهد که این جریان هرگز از قیدوبند ستیزه‌جویی با قرآن خارج نشده و باوجود برخی آثار درخشان در دوره‌های اخیر، همچنان بسیاری از پژوهش‌های خاورشناسان، رنگ و بوی انتقادی و تردید افکنانه خود را حفظ کرده است.

تحلیل انتقادی مقاله «شتر یا ریسمان» نوشته اندرو ریپین

نویسنده مقاله «تحلیل انتقادی مقاله «شتر یا ریسمان» نوشته اندرو ریپین» در چکیده نوشتار خود آورده است: یکی از مستشرقانی که در حوزه علوم قرآنی و تفسیر دارای مقالات متعدد است، آندرو ریپین، محقق مسیحی انگلیسی است که در یکی از مقالات خود با عنوان «شتر یا ریسمان» به بررسی معنای واژه «الجمل» در آیه 40 سوره اعراف پرداخته است. وی ضمن نقل اقوال مختلف، در نهایت وجود دو قرائت مختلف «جَمَل: شتر نر» و «جُمَّل: ریسمان ضخیم» از این واژه را مطرح نموده و قرائت دوم را ساخته‌وپرداخته مفسرانی می‏‌داند که از قرن سوم به بعد، با هدف غلبه بر بحث‏‌های کلامی و نیز نمایش برتری قرآن بر سایر کتاب‌های الهی، آن را ساخته و به ابن‏ عباس نسبت داده‏‌اند. ریپین ضمن این ادعا، چندین پایه مهم اعتقادی مسلمانان نسبت به قرآن را نشانه گرفته است؛ این امر در آثار سایر مستشرقان نیز یافت می‏‌شود. چنین آثاری اگر به ورطه نقد درنیایند، بی‏‌تردید آثار مخربی خواهند داشت که سست ‏شدن پایه‏‌های اعتقادی مسلمان، یکی از آن‏هاست. در این مقاله سعی شد تا ضمن بررسی واژه «جمل» و پیشینه قرائت‌‏های مختلف آن، نیز بررسی آثار مفسران و لغویان متقدم، ادعای ریپین با روش تحلیلی و اوصافی و نیز با برون‏کرد انتقادی بررسی شود. درنتیجه، ریشه قرائات مختلف به عصر صحابه و تابعین بازگشته و آن ادعا مبنی بر ساختگی بودن قرائت ابن‏ عباس و نیز سایر تبعات آن با ارائه ادله مربوطه، باطل و رسمیت قرائت مشهور جَمَل، انطباق آن با قرائت پیامبر و وجود وجه شبه اقوی برای آن ثابت شد.

بررسی انتقادی کتاب «حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز»

در طلیعه نوشتار «بررسی انتقادی کتاب «حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز»» آمده است: تحدی قرآن کریم به این­که نگارش کتابی همانند آن از عهده بشر خارج است، همواره روشن‌ترین گواه بر الهی بودن آن به شمار آمده است. دشمنان اسلام نیز از دیرباز تلاش­هایی برای پاسخ به این تحدی قرآن داشته­‌اند که همواره ناکام بوده است. مهم‌ترین کتابی که در سال‌های اخیر در مقام معارضه با قرآن نگارش یافته، کتاب «حسن الإیجاز» است که انتشار آن در بین جوامع عربی و اسلامی سبب واکنش‌های مختلف دانشمندان و ملل مسلمان شد. این مقاله که تازه‌ترین پژوهش در این زمینه به شمار می‌رود، با بهره جستن از روش تحلیلی ـ انتقادی به بررسی و نقد این کتاب در سه محور قالب، محتوا و شواهد پرداخته است. بنا بر دستاوردهای این پژوهش، با توجه به آیات تحدی قرآن کریم معلوم می‌شود که این اثر اساساً شرایط معارضه با قرآن را ندارد تا نوبت به بررسی مماثل بودن آن با قرآن برسد.

ارزیابی منابع مقاله «حجة‌الوداع» در دایرة‌المعارف قرآن لایدن

نویسنده مقاله «ارزیابی منابع مقاله «حجة‌الوداع» در دایرة‌المعارف قرآن لایدن» در طلیعه نوشتار خود آورده است: آخرین حج پیامبر اکرم که در آخرین سال عمر شریف حضرت واقع شد، حجةالبلاغ نام دارد. یکی از مباحثی که در این حج بدان پرداخته شد، مسئله ولایت است که در آیه 3 سوره مائده به آن اشاره می‌کند «الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتىِ وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَام» به عقیده امامیه و برخى اهل‌سنت، روز غدیر خم و خلافت على است. با تبیین موضوع ولایت، دین به اکمال می‌رسد. مسئله ولایت در منابع معتبر به تواتر بیان گردیده است؛ اما در مواردی از دید مستشرقان مغفول مانده و بنا به هر دلیلی بیان ‌نشده است. جستار پیش‌رو با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و با روش انتقادی به بررسی و نقد دیدگاه یکی از مستشرقان به نام «دوین استوارت» پرداخته است. وی استادیار زبان عربی و مطالعات اسلامی، در دانشگاه استوری است. او مقاله‌ای تحت عنوان «حجةالوداع» در دایرةالمعارف لایدن نوشته است که اخبار عزیمت پیامبر به مکه را با جزییات بیان‌ کرده است؛ اما اخبار مراجعت ایشان به مدینه و مهم‌ترین قسمت حجة‌البلاغ که معرفی امیرمومنان علی به‌عنوان ولی و سرپرست مسلمانان هست، ذکر نکرده است. در جستار فرارو، به ‌نقد منابع مورد استفاده از سوی مؤلف پرداخته شده و اینکه حتی از همین منابع نیز به‌خوبی استفاده نکرده و اطلاع کافی از منابع مورد استفاده نداشته است. بنابراین مدخل «حجةالوداع» دوین استوارت، بر اساس ادله قرآنی و روایی غیرقابل‌پذیرش است.

انتهای پیام