به گزارش ایکنا؛ نشست آینههای ایثار با مروری بر ادبیات خاطرهنویسی زنان در دفاع مقدس با حضور آذر خزاعی، نویسنده کتاب «تا پلاک ۱۴۰» و جمعی از زنان نویسنده و پژوهشگر در فرهنگسرای امام(ره) برگزار شد.
آذر خزاعی در ابتدای این نشست گفت: خاطرات کتاب «تا پلاک ۱۴۰» برایم تجربه زیسته بسیار بزرگی را در بر داشت. اینکه بتوانی از تجربههای شخصی بهرهگیری کنی و به منابعی ناب دست پیدا کنی و در میانه دریای خروشان زمان، بین اکنون و گذشته در حال تغییر، شناور باشی و در مسیر دیالوگ خودت و مصاحبهشونده معلق باشی و در سرزمین حائل بین شفاهی بودن و نوشتار، از هم بپاشی و از نو جان بگیری. هیچ تجربهای نمیتواند بزرگتر از این باشد.
وی تصریح کرد: تلاش کردم تا دیگران را در این اقیانوس خروشان شور و احساس و حماسه شریک کنم. اینکه اگر میخواهیم به عمق معنای این روایتها راه یابیم و درباره پیچیدگیهای زندگی و تجربیات شخصی و تاریخی رویتگران آنها، منصفانه به قضاوت بنشینیم، باید راه و روش خواندن روایتها و کشف نمادها و منطق مستتر در آنها را بیاموزیم.
جنگ موضوعی مردانه است؟
شهلا آبنوس، نویسنده و منتقد ادبی در ادامه این نشست با طرح این سؤال که آیا مسئله دفاع مقدس موضوعی مردانه است، تصریح کرد: جواب این پرسش را احمد شاکری در کتاب «آنک جنگ اینک داستان» بیان کرده است که دفاع مقدس به لحاظ موضوعی، یک موضوع مردانه است و این چیزی است که حالا من روی این تأمل دارم. اما اگر موضوعی مردانه است، چرا من زن وارد جنگ شدم؟! وقتی به یادم میآورم در مناطق جنگی چهها بر سر من نوعی گذشته است، میاندیشم که چرا برخیها میگویند جنگ موضوعی مردانه است.
وی افزود: نکته قابل تأمل همین هست که آیا قرار بود زنها وارد جنگ بشوند؟ البته که نه، ما چنین قراری نداشتیم تا روزی که عزیزان دلاور ما، برادران و پدران ما بودند و تا روزی که امام بود و میگفت که در جنگ جایی برای زنها نیست. بنابراین بحث جنگ در دفاع مقدس موضوعی نیست که بخواهیم تفکیک کنیم و بگوییم اینجا مردانه و آنجا زنانه است. نمیتوانیم مرزگذاری کنیم. تمام نوشتهها مردانه هستند، حال ما میخواهیم درباره خاطرات صحبت کنیم. چه نیازی هست که ما بعد از چهل سال دور هم جمع شویم و خاطرات زنانه یا خاطرات مردانه را بیان کنیم. چرا این خطکشیها وجود دارد، مگر ما فمینیست هستیم؟!
آبنوس در ادامه گفت: وقتی یک خانم کتاب «تا پلاک ۱۴۰» را مینویسد و خاطراتی را بیان میکند، در لابهلای سطور، خاطراتی از زنان هم وجود دارد، اما باز هم غالب راویان مردها هستند که خاطره تعریف میکنند. ما باید آسیبشناسی کنیم که دلیل این کار چیست؟ آیا تعداد آدمهایی که در جنگ بودند، بیشترشان مرد بودند؟ مردها بیشتر خاطره دارند و یا زنها هیچ خاطرهای ندارند.
مرزبندی جنسیتی در ادبیات
در ادامه، فرزانه قلعهقوند، نویسنده و معاون پژوهشی انتشارات پیام آزادگان نیز گفت: اگر چه به این مرزبندی اصلاً اعتقاد ندارم و به قول نویسنده روسی، کلاً جنگ چهره زنانه ندارد، اما زنها چه بخواهیم چه نخواهیم در جنگ حضور پیدا میکنند؛ مستقیم یا غیرمستقیم. مثلاً نسل ما که در جبهه حضور نداشتند، اما پشت جبهه منتظر بودند و کارهایی را انجام میدادند.
وی با بیان این سؤال که آیا در جنگ، حضور مستقیم زنان باید بررسی شود، گفت: متأسفانه نویسندههای زنی هم که ما داریم، جز چند مورد که خودشان نویسنده هستند، مثل معصومه آباد یا مثل سیده اعظم حسینی که هم نویسنده و راوی زن است، قدری موضوع تفاوت دارد، اما مثلاً ما نویسندگان زن داریم که آثاری درباره شهدا و اهالی دفاع مقدس مینویسند که درباره یک مرد است و این کار را سخت میکند. من خیلی پرهیز میکنم از اینکه یکی برای تمجید کار من بگوید که این کار قلمش زنانه است. سعی میکنم از این مسئله دوری کنم که کسی در پیشانی کار بنویسد؛ قلمش زنانه است، چون اصلاً اینجا بحث جنسیتی نیست، ما به عنوان انسان، چه بخواهیم چه نخواهیم در جنگ حضور داریم، جنگ مثل یک ویروس است. همه جا وارد میشود، چه من در منطقه جنگی باشم، چه نباشم.
این پژوهشگر تصریح کرد: بخش اسارت آنقدر لایههای پنهان و زیرپوستی دارد که من بعد از این همه سال که در این موضوع کار میکنم، هنوز بیاطلاعم، با اینکه ادعا میکنم از خانواده دفاع مقدس هستم. تعدادی جبهه رفتند اسیر شدند و برگشتند. نمیتوان مدعی شد که دیگر همه چیز تمام شد و اینها سر خانه و زندگیشان برگشتند.
وی خطاب به نویسنده کتاب گفت: دلم میخواست باز در این کتاب سراغ افرادی میرفتیم که خودشان زمان جنگ را درک کرده بودند. کودک پنج ساله یک تصوری از موشکباران دارد، ولی قطعاً درک و دریافت او با یک فرد هیجده ساله متفاوت است.
میتوان زنانه نوشت
الهه کسمایی، تهیهکننده ارشد تلویزیون و مدرس دانشگاه با اشاره به موضوعیت تأثیرات جنگ در کودکی به ویژه در دختربچهها و نگاه آنها گفت: وقتی جنگ بر ما حادث میشود، تفاوت سنی، جنسی و ... وجود ندارد. یعنی مثل یک میهمان ناخوانده یا سیل میآید و همه را با خود میبرد. من خاطرهای را که در این کتاب نوشتم، پایهای برای صحبتهایم است؛ خاطره خودم، خاطره دختر بچهای است که 9 تا 12 سالگی خود را در جنگ میگذراند. وقتی در مورد بچهها در جنگ صحبت میکنیم، باید کارشناسی و محققانه صحبت کنیم. به این دلیل که ممکن است بچهها خودشان مستقیماً در جنگ حضور داشته باشند، مثل بچههایی که در خرمشهر یا کرمانشاه و مناطق جنگی دیگر بودهاند.
این محقق افزود: اتفاقاً من میگویم باید زنانه نوشت. به دلیل اینکه ما در تاریخ ادبیات زنانی را مانند پروین اعتصامی داشتیم که شعر میگفت و با ابزار زنانه یعنی نخ و سوزن، ظلم را تشریح میکرد. بنابراین من به عنوان کسی که کودکی را به عنوان یک دختر بچه در جنگ گذراندم، الان به چیزهایی میرسم که آنهایی که در جنگ نبودند، به آن نرسیدهاند.
شخصیسازی در ادبیات دفاع مقدس
فرزانه فخریان، مترجم و معاون فرهنگی انتشارات سروش گفت: نکته اصلی درباره کتاب «تا پلاک ۱۴۰» این است که یک انتخاب دارد. اینها خاطرات اهالی قلم از دفاع مقدس است و همچنین نقش آن بانویی را که این کار را نوشته، بیشتر از هر چیزی نشان میدهد. من نمونهای سراغ ندارم که در ادبیات خاطرهنویسی دنیا چنین آنالیز و شخصیسازی در دفاع مقدس اتفاق افتاده باشد.
وی افزود: ادبیات دنیا یک تفاوت با ما دارد و آن اینکه؛ زنان ما مجبور نبودند در جنگ باشند، در حالی که در جنگهای دیگر دنیا مثل جنگهای جهانی، زنانی در روسیه، آلمان، فرانسه و ... مجبور بودند مثل یک سرباز در جنگ باشند و هیچ تفاوت جنسیتی ایجاد نمیکرد. همان لباسی را باید میپوشیدند که مردان میپوشیدند. اصلاً کسی دقت نمیکرد که جهانبینی و نقطه نظری که دارند، با جنگ متفاوت باشد. پشت جبههها تفاوتی نبود. بین اینکه زنها آنجا قرار بگیرند یا مردها باشند. امدادگرها لزوماً زن نبودند، مردها هم بودند. اتفاقاً به خاطر اینکه میتوانستند مقاومت داشته باشند.
فخریان یادآور شد: کتاب «تا پلاک ۱۴۰» کتابی است که میتواند به اندازه کتاب «جنگ چهره زنانهای ندارد» دیده شود، چون در این کتاب و کتابهای دیگری به ویژه در ادبیات روسیه به دلیل نزدیک بودنشان به نوع روایتها، در دنیا دیده میشوند. بنابراین در این کتاب جنس متفاوتی از دنیای روایت را میبینیم که به راحتی میتواند جهانی و ترجمه شود.
انتهای پیام