صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۴۲۱۰۳
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۴

عوامل متعددی را برای انصراف جوانان از دین می‌توان تصور کرد. پیش از بیان بعضی از عوامل باید سؤال را دقیق‌تر و واقعی‌تر مطرح کرد. به نظر می‌رسد که تظاهر به دین و گرایش به آن در اکثر طبقات ضعیف جلوه می‌کند. منتها جوانان، که به عنوان طبقه‌ تحصیل‌کرده و روشنفکر معرفی شده‌اند، انصراف و اعراض آنها از دین جلوه‌ بیشتری دارد.

به گزارش ایکنا، صفحه علامه محمدتقی جعفری در شبکه اجتماعی اینستاگرام، مطلبی را از «مجله معارف جعفری» درباره دین‌زدگی جوانان امروزی منتشر کرده؛ در این مطلب آمده است:

عوامل متعددی را برای انصراف جوانان از دین می‌توان تصور کرد. پیش از بیان بعضی از عوامل باید سؤال را دقیق‌تر و واقعی‌تر مطرح کرد. آنچه به نظر می‌رسد این است که روی هم رفته، تظاهر به دین و گرایش به دین در ظاهر مجموعاً در اکثر طبقات ضعیف جلوه می‌کند. منتها جوانان که به عنوان طبقه‌ تحصیل‌کرده و روشنفکر معرفی شده‌اند، انصراف و اعراض آنها از دین جلوه‌ بیشتری دارد. جوانان می‌توانند با فراگرفتن بعضی از اطلاعات علمی و فنی، اعراض خودشان را از دین استدلالی قلمداد کنند.

بعضی از عواملی که باعث انصراف عده‌ی زیادی از مردم و به‌خصوص جوانان شده است به قرار ذیل است: اول، افزایش ارتباط میان جوامع مختلف دنیا. در هر جامعه‌ای مانند اروپا، دین و مذهب به يک عده اصول و احکامی گفته شده است که پاسخ سؤالات امروزه با عقل و منطق نتوانسته‌اند سازگاری کنند و شروع به حملات کرده‌اند. این حملات به عوض اینکه به دین و آئین مشخصی متوجه شود، به عنوان مطلق دین انجام گرفته است. به طور مثال دیدرو که یکی از اصحاب دایرةالمعارف فرانسه است، با شش دلیل به مذهب مسیح حمله کرده است. سپس هنگامی که می‌خواهد نتیجه بگیرد، می‌گوید: «پس سستی و بی‌پایگی ادیان شش بار اثبات شد». بدون اینکه دلایل او در سستی مذهب مسیح کوچک‌ترین ربطی به دین اسلام داشته باشد.

دوم، اختلاط پدیده‌های غیردینی به اصول و احکام دینی و قلمداد نمودن دین با يک عده صورت‌های پراکنده است. سوم، محدودیت مطالعات جوانان ما که می‌توان گفت یکی از اساسی‌ترین عوامل اعراض جوانان از دین است. اول اینکه جوانان خارج از کار تخصصی خود، کاری انجام نمی‌دهند و دانسته یا ندانسته می‌خواهند جهان هستی و بشریت را در چارچوب فن تخصصی خود مطالعه کنند. جوانی که فيزيک می‌خواند، به گیاه‌شناسی علاقه‌ای نشان نمی‌دهد؛ جوانی که گیاه‌شناسی می‌خواند، به حقوق علاقه‌ای نشان نمی‌دهد و هر يک از آنها معلومات معدود خود را محور شناسایی‌های عمومی قرار می‌دهند.

چهارم، بعضی از اساتید و آموزگاران در پی‌ریزی بنای معلومات جوانان در رشته‌ اختصاصی به طور کلاسيک نقش بزرگی را به عهده دارند. پنجم، بعضی از متصدیان و مقامات مسئول دینی، آن اهمیت را که به واقعیت دین می‌دهند، چنان اهمیتی را درباره‌ تبلیغ و رساندن دین نشان نمی‌دهند. می‌توانم بگویم در این‌ باره قصور زیادی رخ داده است. به‌خصوص عدم تطبيق اعمال خارجی بعضی از روحانیون با ادعای بزرگی که دارند، یکی از بزرگ‌ترین علل عقب‌ماندگی تبلیغات صحیح است. هر يک از این علل قابل بحث و گفتگوی زیادی است.

منبع: علامه محمدتقی جعفری، مجله معارف جعفری؛ شماره‌ ۴، فروردین‌ ۱۳۴۴

انتهای پیام