صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۴۲۲۲۹
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۳
عبدالجبار کاکایی در گفت‌وگو با ایکنا

شاعر «آوازهای واپسین» گفت: نگاه ادبیات فارسی به شب یلدا، نگاه رنج کشیدن در شب‌های طولانی و سخت بوده و امید و روشنی در فردای آن وعده داده شده است.

عبدالجبار کاکایی، شاعر در گفت‌وگو با ایکنا درباره جایگاه یلدا در ادبیات فارسی گفت: نگاه ادبیات فارسی به شب یلدا، نگاه رنج کشیدن در شب‌های طولانی و سخت است، یعنی عکس شرایطی که در جامعه ما در این شب وجود دارد و مردم به جشن و دورهمی می‌پردازند. سابق بر این هم در ادبیات کهن چنین نگاهی وجود داشته است.
 
وی افزود: شب یلدا در ادبیات کهن بیشتر به شب طولانی انتظار عاشق برای معشوق تشبیه و وعده روز و روشنی و امید داده شده است. مثلاً حافظ می‌گوید؛ «صحبت حکام ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید جوی بو که برآید»؛ یعنی با حکام معاشرت نکن که دچار ظلمت شب یلدا می‌شوی. همچنین شب یلدا پایان برداشت محصول کشاورزی و آغاز استراحت کشاورزان است؛ بنابراین آن‌ها در این شب کنار هم می‌نشستند تا سختی و خستگی دوران زندگی کشاورزی را کنار هم بگذرانند.
 
این شاعر ادامه داد: بنابراین یلدا در ادبیات فارسی،  وجهه خوبی ندارد و بیشتر از سختی‌های آن گفته شده و اگر هم نگاه مثبتی وجود دارد، برخی شاعران طولانی بودن آن را به بلندی زلف یار تشبیه کرده‌اند. در ادبیات معاصر نیز به این شب کمتر پرداخته شده و اغلب اشارات طنز است. من نیز در سفری که از قونیه به سمت ایران با قطار می‌آمدم قد بلند یکی از دوستانم را به بلندی شب یلدا تشبیه کردم. «ای قامت تو از شب یلدا درازتر/ قدت ز طول و عرض تماشا درازتر/ در آفرینش تو چه تبعیض رفته است/ هم دست پهن‌تر شده هم پا درازتر».
 
وی با اشاره به خاطره دورهمی در یلدای سال‌های گذشته تصریح کرد: حدود ۱۰ سال است که خانه ما کانون تجمع خانوادگی است، حتی فامیل‌هایی که سال به سال همدیگر را نمی‌دیدیم، اما در شب یلدا، دیدار‌ها تازه می‌شد و حدود هفتاد نفر دور هم جمع می‌شدیم. یکی از سنت‌های آن شب، حافظ خوانی بود، یعنی افراد اهل ذوق کتاب حافظ را دست به دست می‌کردند و غزل‌هایی را می‌خواندند. در حین خواندن حافظ، اتفاقات جالبی می‌افتاد که برای همه خوشایند بود.
 
شاعر «سال‌های تاکنون» در ادامه گفت: همچنین من و برادرانم که اهل ذوق هستند، درباره برخی از غزل‌ها صحبت می‌کردیم و به نوعی اطلاعات علمی هم رد و بدل می‌شد و بسیار خاطره‌انگیز بود. اما بسیار ناراحتم که کرونا باعث شد امسال نتوانیم دور هم جمع شویم و به همه هم اعلام کردیم که دورهمی نداریم و هر خانواده در خانه خود بمانند. تا با سلامتی بتوانیم این روز‌ها را پشت سر بگذاریم.
 
گفت‌وگو: هومن اصلانی
انتهای پیام