به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار «از مقاومت تا حاج قاسم» امروز، جمعه 12 دیماه، از سوی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی تهران، با حضور صادق زیباکلام، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران و محمدمهدی شریعتمدار، رایزن فرهنگی سابق ایران در لبنان برگزار شد. در ادامه متن سخنان شریعتمدار را میخوانید:
روند استقلال از استعمار در منطقه در دهه هفتاد قرن گذشته ادامه پیدا کرد و بعد از آن هم استقلال به تمام معنا در تمام کشورهای منطقه در آن شکلی که باید وجود میداشت قابل مشاهده نبود و حتی جنبش عدم تعهد هم به این هدف نرسید. یکی از اهداف جمهوری اسلامی ایران رسیدن به استقلال و عدم وابستگی بود لذا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران روند جدیدی از رویارویی قدرتهای استکباری در جهان با گفتمان استقلال خواهی در منطقه شکل گرفت.
مباحثی همانند صدور انقلاب که انقلاب اسلامی ایران مطرح کرد، استقلالخواهی، گفتمان وحدت اسلامی، حمایت از مستضعفین و رویارویی با استکبار، حمایت از فلسطین و آزادی این سرزمین از نهر تا بحر و برقراری دولت فلسطین بر اساس آرای مردم آن، همگی باعث شد در یکی دو دهه اخیر شاهد رویارویی تمام عیار میان دو پروژه استکباری و صهیونیستی در منطقه با پروژه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران باشیم. دشمنان در این راستا از ابزارهای حقوق بینالملل برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند.
امروزه ایجاد محور مقامت در منطقه یک واقعیت انکارناپذیر است که در رویاروییهای خود با جبهه استکبار توانسته دستاوردهای بسیاری داشته باشد و دست کم اجازه نداده است جبهه مقابل به اهداف خود برسد که از جمله این اهداف ایجاد تفرقه در جهان اسلام و راهاندازی جنگهای نیابیتی و حمایت از گروههای تکفیری و تروریستی در منطقه بوده است که منجر به هدر دادن بسیاری از انرژیهایی شد که باید در راستای هدف اصلی یعنی استقلالخواهی به کار گرفته میشد.
از زمانی که سردار شهید سلیمانی فرماندهی عملیاتی و تمام عیار این جبهه را بر عهده گرفت شاهد افزایش درگیریها در منطقه بودیم که اگرچه خسارتهای زیادی به دنبال داشت اما دستاوردهای سترگی هم داشته و مانع تحقق پروژه طرف مقابل شده است. یکی از این دستاوردها این است که جریان مقاومت فارغ از اینکه آن را قبول داشته باشیم یا نه توانست با موفقیت زیادی در راستای اهداف خود حرکت کند. این موفقیتها حتی شاهد تغییر در معادلات منطقه هم بوده است.
قدرت بازدارندگی که ایران توانست ایجاد کند امروزه مانع مهمی در برابر تکرار تلاشهایی است که در گذشته توسط دشمنان صورت گرفته است لذا حساسیت طرف مقابل در مقابل توان موشکی یا نظامی ایران را مشاهده میکنیم. امروز شرایط گذشته همانند هشت سال جنگ تحمیلی که همه جهان در مقابل عراق ایستادند و حتی سلاحهای نامتعارف را در اختیار صدام قرار دادند و شاهد حملات موشکی و شیمیایی بودیم، دیگر قابل تکرار نیست و نسبت به قدرت بازدارندگی ایران حسابهای جدی صورت میگیرد.
بخشی از این توانایی بازدارندگی در داخل و با پیشرفتهای نظامی و بخشی از آن با تشکیل جبهه مقاومت از تهران تا قدس و یمن بوده است. اتفاقی که در اینجا صورت گرفته این بوده که تلاش شد تا نیروهای مقاومت تا آنجا که ممکن است در برخی از زمینهها به خودکفایی در حد ممکن از منظر نظامی برسند. آقای زیاد نخاله رهبر جهاد اسلامی نیز بر این نکته تأکید کرد که امروزه این نیروها بدون نیاز به ایران میتوانند در صدها کارگاه در محل خودشان سلاحهای لازم را بسازند و مورد استفاده قرار دهند.
لذا این سؤال مطرح میشود که چه عواملی باعث شد جریان مقاومت بتواند در دنیای پرآشوب امروزی و در منطقهای که پر از درگیریهای نظامی است و با وجود آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه که تلاش میکنند مانع همگرایی در جهان اسلام شوند، مانعی جدی برای این تلاش شد و چه میتوان کرد در سایر زمینهها همین تجربه مقاومت در دستیابی به این موفقیتها را تکرار کنیم؟
نکته دیگری که باید اشاره کنم در زمینه ارتباط جریان مقاومت با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است که گاهی در داخل و از سوی جناحهای سیاسی و برخی از افکار عمومی مطرح میشود. به هر حال بدون شک در مجموعه سیاستهای یک کشور و مناسبات منطقهای و بینالمللی، همکاری و حتی مخاصمات مسلحانه که پیش میآید هر کشوری ممکن است با چنین فضایی رو به رو شود اما باید دانست اینها در قانون اساسی ما منعکس شده که همانا دفاع از مستضعفین و فلسطین است. علاوه بر این از حیث امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، هر چه تنشها از مرزهای امنیت ملی ایران دور نگه داشته شود با موفقیت بسیاری عمل کردهایم.
اگر میبینیم با توان موشکی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران، آمریکا و غربیها و صهیونیسم نسبت به نفوذ منطقهای ایران حساسیت دارند و حتی در جریان مذاکرات مربوط به پرونده هستهای ایران و برجام در پی آن هستند که مذاکرت را گسترش دهند و شامل سایر پروندهها قرار دهند علت آن جلوگیری از نفوذ ایران است اما در همین شرایط جمهوری اسلامی ایران توانسته است از حیث قدرت بازدارندگی، نه تنها در مرزهای خود بلکه در منطقه و از راه تقویت توان نظامی و نیروهای هم پیمان خود، سدی در برابر تجاوزات و تهدیدات احتمالی ایجاد کند.
درباره جایگاه سردار سلیمانی در افکار عمومی عراق، لبنان و سوریه باید گفت یکی از ویژگیهایی که شهید سلیمانی داشت این بود که ارتباط خود با مسائل کشورها و جوامع منطقه را صرفاً در حوزه نظامی تنظیم نمیکرد بلکه در حوزه سیاسی و حتی رسانه و مسائل اجتماعی حضور بسیار جدی داشت. البته در مسائل سیاسی باید به این نکته توجه داشته باشیم که شهید سلیمانی اگرچه در تهدیداتی که در منطقه وجود داشت در میدان حاضر بود اما در تحدید و مشخص کردن حدود دشمن، همواره تلاش میکرد حوزه دشمنان را توسعه ندهد.
رویکردی که حتی در داخل داشته است قابل توجه است که تلاش نکنیم افراد را به جبهه دشمنان برانیم. برای مثال تقریباً با با همه سیاسیون عراقی اعم شیعه، سنی، کرد، عرب و مسیحی، به غیر از بقایای حزب بعث و نیروهای تکفیری در ارتباط بود اما در عرصه لبنان ارتباط ایشان صرفاً با مقاوت و حزب الله بود. در سوریه با یک نظام متمرکز مواجه هستیم که در مقابل آن طیفی از نیروهای دشمن وجود دارند و همکاری با دولت سوریه به معنای همکاری با نیروهای دولتی و امنیتی و مردم آن کشور است.
اینکه ایشان در عراق با همه ارتباط برقرار میکند و در لبنان به غیر از حزب الله با هیچ نیروی سیاسی دیگری ارتباط ندارد علتش این است که در لبنان شاهد اقتدار مقاومت و اثرگذاری آن در عرصه سیاسی و نظامی هستیم و دلیلی ندارد سردار سلیمانی وارد جزئیات روابط حزب الله با سایر گروههای سیاسی شود اما چون در عراق چنین اقتداری وجود ندارد لذا تلاش میکند همه گروههای سیاسی را با ایران هم پیمان کند.
نکته دیگر توجه ایشان به مسائل اجتماعی و عاطفی است. همه کسانی که با سردار سلیمانی در ارتباط بودهاند از وی با عنوان فرماندهی قاطع و مقتدر یاد میکنند اما در عین حال در عرصه اجتماعی و در توجه به مسائل فرهنگی، ایجاد ارتباط با نخبگان و اقشار مختلف اجتماعی توجه ویژهای داشت. توصیههایی که به فرماندهان تحت امر خود برای فراهم کردن حضور شبکههای رسانهای در حوزههای میدانی میکرد بینظیر بود.
شهید سلیمانی حتی در تقویت بنیانهای اقتصادی جبهه مقاومت به عنوان بخشی از اقتصاد مقاومتی که توسط مقام معظم رهبری مطرح شد حضور جدی داشت. از سوی دیگر وی به متخصصین میدان میداد تا طرحهای خود را اجرا کنند. شهید سلیمانی هرجا ضرورتی احساس میکرد در کاری ورود پیدا کند که در تقویت جبهه مقاومت باشد دریغ نمیکرد. افراد دیگری نظیر چگوارا، فیدل کاسترو، عمر مختار در طول تاریخ در برابر استعمار ایستادگی کردهاند اما امروز شهید سلیمانی با جایگاهی که نه تنها در میان نخبگان بلکه در میان عموم مردم پیدا کرده است قابلیت این را دارد که به عنوان نماد جهانی مبارزه با استکبار تبدیل شود.
انتهای پیام