یکی از شاخصههای پراهمیت برای سنجیدن هر اثر تصویری، فیلمنامه و مناسب یا نامتناسب بودن چگونگی روایت آن اثر است. در اینجا که با روایت قصهای جاسوسی و رازآلود روبهرو هستیم، اهمیت داستان روایی و روایت داستانی چندین برابر میشود. روایتی پر از جزییات و شخصیتهای مختلف که میتواند حکم تیغ دولبهای داشته باشد؛ در صورتی که درست و استاندارد باشد، برای مخاطب امروزی که امکان دیدن نمونههای جذاب خارجی را دارد، میتواند جذاب و کشش آفرین باشد و در صورت ضعیف بودن، باعث پس زدن او شود. در مورد سریالهای جاسوسی خارجی که برای مخاطب جذاب بودهاند مانند میهن (homeland)، مدیر شیفت شب (night manager) یا آمریکاییها (americans) اطلاعات مربوط شخصیتها به دور از ریختوپاش و اضافهگویی و ایجاد ابهام بیدلیل و متناسب با ریتم روایی انتخابشده داستان، ارائه میشود و خود تبدیل به یکی از دلایل جذابیت سریال میشود. در «خانه امن» این ریتم گاهی سرعت میگیرد و گاه کند میشود. بگذریم که در بعضی جاها شائبه آب بستن در قسمتهای سریال را هم ایجاد میکند.
نکته مهم دیگری که در این حوزه مطرح است و تقریبا بیشتر سازندگان ایرانی آثار جنایی یا جاسوسی با آن برخورد دارند، نبود سابقه و سنت معمایی-پلیسینویسی در ادبیات و به تبع آن در سینما و تلویزیون ایران است. در این راه تنها کوشش نهچندان دیدهشده زندهیاد قاسم هاشمینژاد و «فیل در تاریکی» را داریم و اگر هم کسان دیگری در این راه کوشیدهاند، خیلی قابلتوجه نبودهاند مانند بعضی پاورقیهای ضعیف که جهان داستان و شخصیتهای آثار خود را عینا از ادبیات آمریکا و اروپا عاریت گرفتهاند. نمونه تصویری این کوشش را در سریال«کارآگاه علوی» حسن هدایت میبینیم که کارآگاه قصه مانند یک کارآگاه اروپایی، بارانی کذایی معروفش را به تن میکند و با وجود تلاش برای ایرانیزه کردن داستان و شخصیتها، جهان داستانش بیشتر عاریتی است و بیرون از ساخت و زیست یک انسان ایرانی.
شاید وقت آن رسیده باشد که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور حالا که رضایت داده اند با توجه به نیاز جامعه به آگاهی از چند و چون عملیاتهای ضدجاسوسی و مقابله با جاسوسان خارجی در کشور، از فعالیتهای آنان فیلم و سریال ساخته شود، کمی پیشتر بیایند و مقتضیات دنیای فیلمسازی و سریالسازی و اقتضائات روایت و شخصیتپردازی را بپذیرند تا در نهایت حاصل تلاش سازندگان اثر و البته بودجه صرفشده بیشتر و موثرتر دیده شود و اثری مطلوب بر روان جامعه بگذارد. همچنین مدیران و تصمیمگیران صداوسیما باید بپذیرند اگر خواهان ثبت آثار ماندگار در کارنامه عمر کاری خود هستند، تعامل و همکاری بیشتری با سازندگان فیلم و سریالها داشته باشند و اجازه دهند سازندگان با خاطری آسوده و برخوردار از پشتیبانی آنان، تنها به ساختن اثری قابل دفاع بیندیشند و این تعامل در بیشتر موارد، دخالت نکردن در چگونگی ساخت این آثار و نیز جزییات و ضروریات فیلم و سریالسازی است. برای ساختن اثری ماندگار مجبور به پرداختن بهای لازم آن خواهیم بود.
به قلم حسین محمدیانی
انتهای پیام