صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۷۰۸۴۹
تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۶
حجت‌الاسلام سروش محلاتی بیان کرد:

سروش محلاتی ضمن اشاره به اینکه برای شناخت عظمت الهی دو راه قابل تصور است، تصریح کرد: عظمت مختص خداوند است و هر چه بهره‌ای از عظمت دارد، ظهوری از عظمت الهی است.

به گزارش ایکنا؛ جلسه شرح دعای سحر حجت‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی، شب گذشته، 20 اردیبهشت‌ماه برگزار شد. خلاصه متن جلسه در ادامه از نظر می‌گذرد؛

به فراز چهارم دعای سحر رسیدیم. در این فراز محور ارتباط با خداوند عظمت الهی است. «اللهم انی اسئلک من عظمتک باعظمها». عظمت الهی چیست و انسان چگونه می‌تواند آن را درک کند؟ عرض شد که در این زمینه دو راه برای درک عظمت الهی هست. راه اول این است که بشر در مخلوقات خداوند تامل کند، عظمت افعال الهی را ببیند و از اینجا منتقل شود که خالق و آفریدگار آنها از عظمتی برتر برخوردار است. کسی که این نظام خلقت را با این عظمت و گستردگی آفریده است خود از عظمت بالاتری برخوردار است.

این یک راه است که در قالب مباحثی که علما مطرح فرمودند از همین مسیر آمدند. حضرت امام خمینی هم در شرح دعای سحر همین استدلال را مطرح کرده‌اند و این طور فرموده‌اند: «و هو تعالی عظیم ذاتا عظیم صفتا عظیم فعلا و من عظمت فعله یعلم عظمه الاسم المربی له و من عظمته یعلم عظمه الذات التی هو من تجلیاته بقدر الاستطاعه»؛ از عظمت فعل الهی که همین دستگاه خلقت است پی می‌بریم آن اسم الهی که رب این مخلوقات است از چه عظمتی برخوردار است و از عظمت این اسم پی به عظمت الهی می‌بریم. در نوع کتاب‌هایی که مباحث توحیدی مطرح می‌شود همین شیوه استدلال مطرح است؛ لذا وقتی اینجا به بحث عظمت الهی می‌رسند بحثی درباره عظمت نظام هستی مثلا بحث از عظمت کهکشان‌ها را مطرح می‌کنند.

امام خمینی هم اینگ ونه بحث را در شرح دعای شرح مطرح فرمودند. شارحان دیگر هم همین سبک را داشته و دارند اما سبک دوم در بحث عظمت این است که از عظمت الهی به عظمت موجودات برسیم نه از عظمت موجودات به عظمت الهی برسیم. در جلسه گذشته به این روش دوم هم اشاره کردم. یک استدلالی اهل معرفت دارند که استدلال قابل توجه و قابل تاملی است. در این استدلال اینطور می‌گویند که بر اساس قرآن و بر اساس برهان عظمت انحصار به حق تعالی دارد. این برعکس بیان اول است که عظمت مخلوقات پذیرفته شده است. نه، اصلا آیه شریفه قرآن که می‌گوید: «هو العلی العظیم»؛ یعنی غیر خداوند صاحب عظمتی وجود ندارد. این لسان، لسان حصر است. انسان اشتباه می‌کند که برای غیر خدا عظمتی قائل است. عظمت فقط و فقط از آن حق تعالی است.

بر این اساس عظمت از غیر خدا ریزش پیدا می‌کند و در برابر خدا هیچ کس و هیچ چیز دارای عظمت نیست. در نگاه اول می‌گفتیم در نظام هستی هم عظمت هست ولی همه این عظمت در برابر آن عظمت برتر ناچیز است و به حساب نمی‌آیند. قطره‌ای در برابر دریا و اقیانوس است. در نگاه دوم اساسا مقایسه مطرح نیست، کوچک و بزرگ مطرح نیست، در برابر عظمت الهی واقعاً هیچ عظمتی وجود ندارد. اینجا بود که به فرمایش مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه الکرسی اشاره کردیم. حالا اینجا نیازمند یک توضیح هستیم. معنای اینکه عظمتی جز عظمت الهی وجود ندارد،‌ چیست؟

در اینجا احتیاج به یک مقدمه است. مقدمه‌ای که جلسه ما اقتضای شرح و بسط آن را ندارد و باید آن را به عنوان اصل موضوعی بپذیریم. آن مقدمه این است که آیا حق تعالی یک وجود بی‌نهایت است یا یک وجود محئود است البته همه پذیرفتند در مورد حق تعالی حدی در کار نیست و انتهایی برای هستی او در کار نیست. هم برهان عقلی این مطلب را اثبات می‌کند و هم شواهد نقلی بر آن هست. مکرر امیرالمومنین در نهج‌البلاغه اشاره به این مطلب دارند که حق تعالی حد و اندازه‌ای ندارد. اگر ما این مطلب را به ضرورت عقل و نقل پذیرفتیم آن وقت باید توجه کنیم حد نداشتن و هستی صرف و بی‌کران بودن چه لوازمی دارد. یکی از لوازم این مسئله این است که اگر موجودی بی‌نهایت باشد اساسا در برابر او وجود دیگری نمی‌توان فرض کرد. بی‌نهایت جایی برای غیر باقی نمی‌گذارد.

اگر یک دانه ارزن را از آن وجود بی‌نهایت جدا کردید اینجا شما آنچه بی‌نهایت فرض کرده بودید دیگر بی‌نهایت نیست چون حد و اندازه پیدا کرد، ولو در این محدودیت یک دانه ارزن را از قلمرو هستی او خارج کرده باشید. فرق ندارد آنچه خارج می‌شود کوچک باشد یا بزرگ باشد. پس با بودن بی‌نهایت اصلا فرض اینکه موجودات دیگر بهره‌ای از حق تعالی داشته باشند امکان ندارد. نتیجه دو نکته است: نکته اول اینکه ما اصلا پیش از اینکه چشممان را به این نظام هستی باز کنیم و در کهکشان‌ها مطالعه کنیم و عظمت آنها ما را خیره کند و بعد بخواهیم سراغ یک عظمت برتر برویم، وقتی تامل می‌کنیم عظمت الهی از کجا برای ما قابل اثبات است دیگر عظمتی تصور نمی‌شود. این عظمت، عظمت از راه مخلوقات نیست.

عظمت از راه مخلوقات اثبات عظمت بالاتر می‌کند، ولی اثبات عظمت نامحدود نمی‌کند، ولی اگر ملاک عظمت آن وجود صرف شد که هیچ قید و حدی برنمی‌تابد، قهرا آن وجود مبدا برای هر عظمتی است و عظمت اختصاص به او دارد. این نکته اول. نکته دوم اینکه چون عظمت حق تعالی بی‌پایان و بی‌کران است پس هر عظمتی در هر کجا دیده شود ظهوری از عظمت الهی است. هیچ کس از خود هیچ چیزی ندارد. نه هستی‌اش از آن خود است، نه حیاتش از آن خود است، نه جمالش از آن خود است و نه عظمتش.

انتهای پیام