در این نوشتار، فضایل فاطمه(س) را از منظر روایات معتبر و متعدد جوامع اولیه حدیث اهل سنت: موطأ مالک(متوفای 179ه)، مسند احمد بن حنبل(متوفای241ه)، صحیح بخاری(متوفای 256ه)، صحیح مسلم(متوفای261ه)، سنن ابن ماجه(متوفای 273ه)، سنن ابی داود(متوفای275ه)، سنن ترمذی(متوفای 279ه) و سنن نسائی(متوفای 303ه) مرور میکنیم.
در بسیاری از روایات نقل شده از پیامبرخدا(ص) آمده است که حضرت فاطمه(س) را به عنوان محبوبترین شخص نزد خویش معرفی میکند. این محبوبیت به اندازهای است که ایشان را پاره تن خویش میدانند و شادی حضرت فاطمه(س) را شادی خود و غم حضرت فاطمه(س) را غم خود میشمارند. ناگفته روشن است که چنین محبوبیتی نزد رسول و برگزیده خداوند نه تنها گویای مقام و منزلت حضرت فاطمه(س) نزد پیامبر(ص)، بلکه گویای مقام حضرت فاطمه(س) نزد خداوند هم است، زيرا رسول خدا(ص) سخنی نمیگويند مگر این که به فرمان و تأیید خداوند باشد. در ادامه به احاديث دال بر اين عشق وافر نبوی اشاره میشود:
از ابنعمر از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمودند:«أسامة أَحبّ النَّاسِ إِلَي ما حاشا فَاطمةَ ولَا غيرها»: اسامه دوستداشتنیترين مردم نزد من است، مگر فاطمه(س) و نه غير او. (ابن حنبل، ج9، ص518).
هنگامی كه علی(ع)، حضرت فاطمه(س) را از رسول خدا(ص) خواستگاری كرد، از ايشان(ص) پرسيد چه كسی نزد شما دوستداشتنیتر است؛ من يا فاطمه(ع)؟ فرمودند: «هي أحبّ إليّ منك وأنت أعزّ عليّ منها»: او نزد من از تو دوستداشتنیتر و تو نزد من از او گرامیتر هستی (نسائی، ج5، ص150).
3- از عبداللهبن زبیر از پیامبر خدا(ص) روایت شده است که فرمودند:«إنّها فاطمة بضعة منّى يؤذيني ما آذاها و ينصبني ما أنصبها»: همانا حضرت فاطمه(س) پاره تن من است، آنچه او را بيازارد مرا آزار داده است و هرآنچه او را ناراحت كند، مرا ناراحت كرده است. (ترمذی، ج5، ص698، ابن حنبل، ج26، ص46).
4- از مسور بن مخرمه از رسول خدا(ص) روایت شده است:«إِنّمَا فَاطمة بضعة ِمنّي وأنا أَکره أَن تفتنوها»: همانا حضرت فاطمه(س) پاره تن من است و من خشنود نخواهم بود كه به او آزار برسانيد. (ابن حنبل، ج31، ص226، بخاری، ج9، ص277) يا «أما فاطمة بضعة مني يريبني ما أرابها ويؤذيني ما آذاها»: هر آنچه او را شاد کند، مرا شاد میکند و هر آنچه او را آزار دهد، مرا آزار داده است. (نسائی، ج5، ص97، مسلم، ج7، ص141، ج5، ص97، بخاری، ج9، ص323، با اندك تفاوت در لفظ).
خداوند سبحان، عصمت فاطمه(س) را در کتاب آسمانی ما در آيه تطهير بیان داشته است و از پيامبر(ص) به مناسبتهای مختلفی اقوالی دال بر اين امر نقل شده است. در ادامه به روایاتی اشاره میشود که در این باب وارد شده است:
روايتهای مربوط به آيه تطهير:
1- از انس ابن مالک نقل شده است که به مدت شش ماه وقتی رسول خدا(ص) برای نماز صبح خارج میشد، بر خانه فاطمه(س) میگذشت و میگفت: نماز! ای اهل بیت! «إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهّركم تطهيراً»: همانا خداوند میخواهد که شما اهلبیت را از آلودگی پاک و منزه گرداند. (ابن حنبل، ج21، ص273، ترمذی، ج5، ص352).
2- از واثلة بن أسقع نقل شده است که نزد فاطمه(ع) رفتم تا از علی(ع) بپرسم، فرمود: نزد پيامبر(ص) رفته است. پس نشستم و منتظر او شدم. تا اين كه رسول خدا(ص) همراه علی(ع) و حسن(ع) و حسین(ع) كه آن دو را به دستانش گرفته بود، آمد. پس علی(ع) و فاطمه(س) را نزدیک خود کرد و هر کدام از حسنین(ع) را بر پای خود نشاند و بعد جامهاش يا کساء را بر آنها کشید و این آیه را: «إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهّركم تطهيراً» تلاوت کرد و فرمود: خدایا اینان اهل بيت من هستند و اهل بيتم احق هستند. (ابن حنبل، ج28، ص195).
3- از أم سلمه روایت شده است که گفت: پیامبر خدا(ص) در خانه من بود كه فاطمه(ع) با ظرف غذايی وارد شد، پيامبر(ص) فرمود: به همسر و دو فرزندت بگو بيايند. در اين لحظه، علي(ع) و حسن(ع) و حسين(ع) وارد شدند و شروع به خوردن غذا كردند و من نماز میخواندم ... كه آیه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» نازل میشود، پس پیامبرخدا(ص) کسائی زير خود داشت را بر علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) میگیرد و دست خود را از کساء به سمت آسمان بلند میکند و میفرماید: خدایا اینان اهل بیت من و خواص من هستند، پس آلودگیها را از آنها دور کن و آنان را پاک و منزه گردان(دوبار). أمسلمه میگوید: سرم را به داخل کساء بردم و گفتم: و من نیز با شما هستم ای رسول خدا(ص)! پیامبر(ص) دوباره فرمود: تو عاقبت به خير خواهی شد. (ابن حنبل، ج44، ص118).
4- از عایشه نقل شده است که گفت: بامداد یکی از روزها، رسول خدا(ص) بالاپوش خود را که از پشم سیاه بافته شده بود، بر دوش گذاشت و عازم بیرون از منزل بود. در این موقع، حسن(ع)، سپس حسین(ع)، سپس فاطمه(س) و بالاخره علی(ع) وارد شدند. هر کدام که وارد میشدند، پیامبر خدا(ص) عبای خود را بالای سر او قرار میداد. آنگاه که همه جمع شدند، فرمود: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»(مسلم، ج7، ص130).
5- از عمر بن أبی سلمه فرزند خوانده پيامبر(ص) نقل شده است که گفت: هنگامی كه آيه «إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيراً» در خانه أم سلمه نازل شد، پیامبر، حضرت علی، فاطمه، حسن و حسين را خواند و آنها را به زير كسائی بود و فرمود: «اللّهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً»، پس أم سلمه گفت: آيا من با آنها هستم؟ حضرت فرمود: تو بر جای خودت هستی و تو بر خير هستی. (ترمذی، ج5، ص351).
سرور زنان بهشت، مقام و منزلتی است که خداوند به فاطمه(س) ارزانی داشته است. احاديث زیر از زبان رسول خدا(ص) بر اين حقيقت دلالت دارند:
حذیفه از رسول خدا(ص) نقل کرد: فرشتهای از فرشتگان که تاکنون به زمین نیامده است، از خداوند اجازه خواست تا بر من سلام كند و مرا بشارت دهد که «أنّ الحسن والحسين سيدا شباب أهل الجنة و أنّ فاطمة سيدة نساء أهل الجنة»: حسن(ع) و حسین(ع) سروران جوانان اهل بهشت و فاطمه(س) سرور زنان اهل بهشت است. (ابن حنبل، ج38، ص353، نسائی، ج5، ص80، ترمذی، ج5، ص660).
أنس از رسول خدا(ص) نقل کرد: «حسبك من نساء العالمين مريم ابنة عمران و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمد و آسية امرأة فرعون»: از زنان جهان مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه(س) دختر محمد(ص) و آسیه زن فرعون تو را بس است. (ترمذی، ج5، ص703، ابن حنبل، ج19، ص383).
عایشه از حضرت فاطمه(س) از پيامبر(ص) نقل کرده است: «يَا فَاطِمَةُ أَلَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ(يا به قولي: سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ)»(بخاری، ج16، ص7، مسلم، ج7، ص142، نسائی، ج5، ص146).
مقام و منزلت حضرت فاطمه(س) آن چنان روشن و آشکار است که منکران ایشان علیرغم تلاش و توسل به انواع حربهها در طول تاریخ، نتوانستند فضایل و منزلت ایشان را در پرده ابهام قرار دهند. مقام و منزلت حضرت فاطمه(س) با گذشت زمان روز به روز نزد ملحدان و منکرانش بیشتر میشود و چه شاهدی روشنتر از این که مخالفان بر فضل و منزلت ايشان گواه باشند و روایات وارده در این باب به وضوح گویای این مطلب است.
یادداشت از هدیه مسعودیصدر، مدرس دانشگاه شهید چمران اهواز
انتهای پیام