صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۳۶۸۷۰
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۵۷
یادداشت/

آیت‌الله محمدجعفر طبسی، استاد سطح خارج حوزه علمیه در یادداشتی به بررسی 20 محور مشترک بین شیعه و سنی درباره اعلمیت و افضلیت امام علی(ع) پرداخت و گفت: احادیث فراوان با مضمونی مشترک درباره برتری مطلق امیرالمؤمنین (ع) نسبت به همه پیشینیان و آیندگان (به جز رسول خدا(ص))، و اعلم بودن و مرجعیت علمی آن حضرت(ع) در منابع معتبر شیعه و اهل سنت نقل شده است.

به گزارش ایکنا، آیت‌الله محمدجعفر طبسی، استاد سطح خارج حوزه علمیه در یادداشتی به بررسی 20 محور مشترک بین شیعه و سنی درباره علم و فضل امام علی(ع) پرداخت که در ادامه آن را می‌خوانید:

احادیث فراوان با مضمونی مشترک درباره برتری مطلق امیرالمؤمنین (ع) نسبت به همه پیشینیان و آیندگان (به جز رسول خدا(ص))، و اعلم بودن و مرجعیت علمی آن حضرت(ع) در منابع معتبر شیعه و اهل سنت نقل شده است. بیان و نشر این احادیث زمینه‌ساز همدلی، اتحاد و انسجام میان مذاهب اسلامی است. خصوصا در فضایی که برخی عناصر نا آگاه و معلوم الحال تلاش می‌کنند تا صفوف به هم پیوسته مسلمانان را پراکنده سازند. در این نوشتار، تنها به برخی احادیث مشترک که بیانگر اعلمیت و افضلیت امیرالمؤمنین علی(ع) است اشاره می‌گردد و شرح تفصیلی آنها به مجالی دیگر واگذار می‌شود.

1. ولادت در کعبه

گنجی شافعی مذهب (ت 658) در کفایة الطالب (ص 407) با سندی از حاکم نیشابوری (ت 405) نقل می‌کند که «و لم یولد قبله و لا بعده مولود فی بیت الله الحرام سواه إکراماً له بذلک و إجلالاً لمحلّه فی التعظیم». احدی جز علی (ع) به این حد از بزرگداشت و عظمت نرسید که در خانه خدا متولّد شود. شیخ مفید (م 413) در الإرشاد (ج 1، ص 5) و مرحوم طبرسی (م سده ششم) در إعلام الوری دقیقاً به همین مطلب اشاره کرده‌اند.

2. اختصاص لقب «امیرالمؤمنین» به علی (ع)

خوارزمی حنفی (ت 568) در المناقب (ص 303) با سندی از علی (ع) نقل کرده که خداوند در شب معراج در محل «سدرة المنتهی» به حضرت رسول (ص) وحی کرد که من علی (ع) را وصی و خلیفه تو قرار دادم پس او را جانشین خود قرار ده. در ادامه حدیث آمده است: «هو أمیرالمؤمنین حَقّاً حَقّاً، لَم ینلها أحدٌ قبله و لیست لأحدٍ بعده» به درستی و به حق که تنها او برازنده لقب «امیرالمؤمنین» است و چنین لقبی برای احدی قبل از او و بعد از او نخواهد بود. شیخ مفید (ره) در الإرشاد و مرحوم طبرسی در إعلام الوری نیز به این مطلب اشاره کرده‌اند. (رک: کتاب سید بن طاووس با نام «الیقین بإختصاص مولانا علی بإمرة المؤمنین»).

3. علی (ع) دروازه شهرِ علم پیامبر (ص)

حدیث «أنا مدینة العلم و علیٌّ بابها» یکی از احادیث صحیح است که نقّاد حدیث جناب یحیی بن معین آن را صحیح دانسته است. (تهذیب الکمال، ج 18، ص 77). ابن عساکر با سندی از ابن عباس نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: «أنا مدینة العلم و علیٌّ بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». من شهر علم و علی دروازه آن است پس هر کس که طالب علم است باید از این دروازه وارد شود. شیخ مفید نیز همین مضمون را از ابوسعید خُدری نقل کرده است. (بحارالأنوار، ج 40، ص 202).

4. داناترین امّت پس از رسول خدا(ص)

إبن عساکر شافعی با سندی از عایشه نقل کرده که رسول خدا(ص) به فاطمه سلام الله علیها فرمود: «من تو را به ازدواج کسی درآوردم که از همه مؤمنان داناتر است.» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 101). خوارزمی حنفی با سندی از سلمان فارسی نقل می‌کند که رسول خدا (ص) فرمود: «أعلم أُمّتی مِن بعدی علی بن أبیطالب (ع)» (فرائد السّمطین، ج 1، ص 107) شیخ مفید نیز حدیثی با همین مضمون از رسول خدا (ص) نقل کرده است. (ارشاد، ج 1، ص 33).

5. آمادگی علی (ع) برای پاسخ به هرگونه سؤال

سعید بن مسیّب می‌گوید: «لم یکن أحد من أصحاب النبیّ یقول: سلونی إلّا علی» «جز علی (ع) احدی از صحابه پیامبر (ص) نتوانست بگوید هر چه می‌خواهید از من بپرسید.» (ذخائر العقبی، ص 83). عبدالله بن شُبرُمه می‌گوید: «تنها علی (ع) بر فراز منبر گفت: «سلونی ما بین اللّوحین»» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 305). همچنین ابو الطفیل می‌گوید: «دیدم علی(ع) خطبه می‌خواند و می‌گوید: «از من بپرسید و به خدا سوگند که درباره هر چیزی از من سؤال کنید، پاسخ خواهم داد؛ و از کتاب خدا از من بپرسید. زیرا درباره هر آیه از قرآن می‌دانم که در شب نازل شده یا روز، و در صحرا نازل شده یا در کوه» (تهذیب الکمال، ج 30، ص 487). شیخ مفید با سندی از أصبغ بن نُباته نقل کرده که علی (ع) فرمود: «یا معشر الناس سلونی قبل أن تفقدونی...» «ای مردم! پیش از آنکه مرا از دست دهید، از من سؤال کنید» (ارشاد، ج 1، ص 35).

6. علی(ع)؛ «بهترین بشر»

حدیث «علیٌّ خیر البشر» توسط أبوسعید خُدری و حُذیفة بن یمان و عایشه نقل شده است. ابن عساکر این حدیث را از صحابی بزرگ رسول خدا(ص) جابربن عبدالله انصاری نقل کرده است. در این حدیث آمده است که رسول خدا (ص) فرمود: «علیٌّ خیر البَشَر فمَن إمتری فقد کفر» «علی(ع) از میان بشر، بهترین است و کسی که در آن تردید کند، کفر ورزیده است.» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 285) شیخ مفید(ره) نیز این حدیث را از جابر نقل نموده است با این تفاوت که در فقره دوم آمده است: «لایشکّ فیه إلا کافر» (ارشاد، ج 1، ص 38).

7. علی(ع)؛ «صِدّیق اکبر» و «فاروق اعظم»

ابن عساکر شافعی با سندی از سلمان و ابوذر نقل کرده که رسول خدا (ص) دست علی (ع) را گرفت و فرمود: «او اولین شخصی است که در دنیا به من ایمان آورد و اولین شخصی خواهد بود که در آخرت با من مصافحه می‌کند. او راستگوی بزرگ (صِدّیق اکبر) و بزرگترین جدا کننده میان حق و باطل (فاروق أعظم) و رئیس مؤمنان است.» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 32). شیخ طوسی (ره) نیز همین حدیث را نقل کرده است. (امالی، مجلس 9، حدیث 24).

8. علی(ع) حجّت خدا بر خلق

سه تعبیر از رسول خدا(ص) درباره حجّت بودن امام علی(ع) وارد شده است: 1) حجّت خدا بر خلق 2) حجّت خدا در روز قیامت 3) حجّت خدا بر بندگان. ابن عساکر دمشقی این تعابیر را در کتابش تاریخ دمشق (ج45، ص235) نقل کرده است.(یا انس! انا و هذا حجّة الله علی خلقه...) شبیه این مضمون در كتاب المسترشد طبری آملی (م326ق) صفحه 618 نقل شده است.

9. جایگاه ویژه علی (ع) در حدیث «منزلت»

رسول خدا(ص) در حدیث منزلت به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «أنت منّی بمنزلة هارون من موسی» یعنی جایگاه علی (ع) نسبت به رسول خدا (ص) همانند جایگاه هارون نسبت به موسی است. حاکم حسکانی حنفی از ابوحازم نقل کرده که این حدیث پنج هزار سند دارد. (شواهد التنزیل، ج 1، ص 69). همچنین بخاری در باب غزوه تبوک و مسلم در فضائل الصحابة به این حدیث اشاره کرده‌اند. این حدیث که نقلش به مافوق حد تواتر رسیده توسط شیخ طوسی (امالی، ج 1، ص 559) و دیگر عالمان شیعی نقل شده است.

10. اولین ایمان آورنده به رسول خدا (ص)

إبن اسحاق که از مورّخان معروف است، علی (ع) را اولین مردی معرفی می‌کند که در نوجوانی به خدا و رسولش ایمان آورد: «أوّل ذکر آمن بالله و رسوله علی بن أبیطالب و هو إبن عشر سنین» (تهذیب الکمال، ج 20، ص 481). إبن عساکر شافعی با سندی از ابن عباس نقل می‌کند که رسول خدا (ص) فرمود: «علیٌّ أوّل مَن آمن بی و صدقنی» علی اولین ایمان آورنده و تصدیق کننده من است. (تاریخ دمشق، ج 45، ص 30). شیخ مفید (ره) در ارشاد (ج 1، ص 29) می‌گوید: «بنا بر روایات، علی (ع) در ایمان به خدا و رسولش از تمام مکلّفین پیشی گرفت.»

11. بسته شدن همه درهای رو به مسجد جز در خانه علی(ع)

از زید بن ارقم نقل شده که درهای خانه برخی صحابه به مسجد باز می‌شد. رسول خدا (ص) فرمود: «سدّوا هذه الأبواب غیر باب علیّ بن أبیطالب(ع)» «همه درها باید بسته شود جز در خانه علی(ع)». رسول خدا (ص) پس از اعتراض عده‌ای به بسته شدن درها فرمود: «به خدا سوگند که از پیش خود فرمان باز ماندن یا بسته شدن درها را ندادم بلکه به آن امر شدم و اطاعت کردم.» (مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 369؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 96؛ الطبقات الکبری، ج 2، ص 2). دو نکته از این گونه احادیث استفاده می‌شود: اولین نکته برتری مطلق امیر مؤمنان علی(ع) بر همگان است و دومین نکته این است که بیت علی (ع) و باز بودن در خانه او مستقیماً مورد توجّه الهی بوده است.

12. ابلاغ آیاتی از سوره توبه به مکه

هنگامی که آیاتی از سوره توبه بر رسول خدا (ص) نازل شد، حضرت(ع) آن آیات را به ابوبکر داد تا به مکه ببرد و برای اهل آنجا قرائت کند؛ اما بعد از آن امیرالمؤمنین (ع) را به دنبال خلیفه فرستاد و به وی فرمود: «آیات را از ابوبکر بگیر و شخصاً آنها را به مردم مکه ابلاغ نما.» (مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 282) سید بن طاووس این حدیث را در طرائف نقل نموده است. (ج 1، ص 55). اخذ آیات از ابوبکر و سپردن آنها به علی (ع) بهترین دلیل بر افضلیت امیرمؤمنان است. شیخ عبدالصّمد می‌نویسد: کسی که شایستگی رساندن سوره‌ای از قرآن را ندارد، چگونه می‌توان زمام ایمان مردم را به او سپرد؟! (وصول الأخیار، ص 95). ابن شهرآشوب (ت 558) می‌نویسد: «کسی که در زمان رسول خدا (ص) شایستگی ادای 10 آیه از قرآن را ندارد، چگونه می‌تواند پس از رسول خدا (ص) شریعت را ادا کند؟!»(متشابه القرآن، ج 2، ص 75)

13. علی(ع)؛ همراه همیشگی با قرآن

حاکم نیشابوری (ت 405) با سندی صحیح از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «علیٌّ مع القرآن و القرآن مع علیٍّ لَن یتفرّقا حتّی یردا علیّ الحوض». بر اساس این حدیث، همراهی علی (ع) و قرآن با یکدیگر تا روز قیامت تداوم دارد. علاوه بر حاکم، ذهبی نیز این حدیث را صحیح دانسته است. شیخ طوسی و علامه مجلسی (بحار الانوار، ج 89، ص 80) این حدیث را نقل کرده‌اند. شایسته ذکر است که عصمت کبرای علی (ع) از این حدیث قابل استفاده است. زیرا لازمه همراهی علی (ع) با قرآن، پرهیز او از هرگونه معصیت است.

14. علی(ع)؛ محور و مدار «حق»

حاکم نیشابوری با سند صحیحی از علی (ع) نقل می‌کند که رسول خدا فرمود: «رحم الله علیّاً اللّهمّ أدر الحق معه حیث دار» (مستدرک، ج 3، ص 96) یعنی رحمت الهی بر علی باد و خدایا حق را بر مدار علی قرار ده. فخر رازی اشعری مذهب (ت 606) در بحث جهرِ «بسم الله الرحمان الرحیم» می‌گوید: آن حضرت جهر به «بسم الله» می‌کرد سپس می‌نویسد: و من اقتدی فی دینه بعلیّ بن أبیطالب(ع) فقد اهتدی و الدلیلُ علیه قولُه (ص): اللّهمّ أدر الحق معه حیث دار. (مفاتیح الغیب، ج 1، ص 180) هر کس در دینش به علی اقتدا کند به طور حتمی هدایت می‌شود و دلیل آن دعای رسول خدا (ص) است که حق را بر مدار علی (ع) قرار داد». علامه مجلسی در بحار (ج 38، ص 39) این حدیث را نقل کرده است.

15. علی (ع)؛ جانشین رسول خدا (ص) در «یوم الدار»

در مسند احمد بن حنبل (ج 1، ص 111) آمده است: «هنگامی که آیه «و أنذر عشیرتک الأقربین» نازل شد، رسول خدا (ص) خویشاوندان خود را جمع کرد و پس از پذیرایی از آنها فرمود: چه کسی می‌خواهد دَین و وعده‌هایم را ادا کند و دوست دارد همنشینم در بهشت باشد؟ تنها علی (ع) گفت: من می‌پذیرم. شیخ مفید (ره) در الإرشاد (ج 1، ص 7) در این باره می‌نویسد: «و هذا صریح القول فی الإستخلاف» یعنی بیان در جانشینی امیرالمؤمنین (ع) صراحت دارد.

16. انگشتر بخشیدن امیرالمؤمنین (ع) در نماز

تفتازانی در شرح المقاصد ( ج 2، ص 269) می‌نویسد: «به إتّفاق مسلمین آیه «إنّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلاة و یؤتون الزّکاة و هُم راکعون»(المائدة: 55) درباره امیرالمؤمنین (ع) نازل شده است. شیخ مفید (ره) در ارشاد (ج 1، ص 7) تصریح می‌کند که احدی جز علی (ع) در حال رکوع زکات نداد. همچنین او تصریح می‌کند که اختلافی در اینکه «ولی» به معنای «اولی» باشد، وجود ندارد.

17. علی (ع)؛ نخستين نمازگزار همراه رسول خدا(ص)

إبن عساکر شافعی با سندی از أبو أیّوب أنصاری نقل می‌ند که رسول خدا (ص) فرمود: «صلّت الملائکة علَیَّ و علی علیٍّ(ع) سبع سنین و ذلک أنّه لم یُصلّ معی أحدٌ غیرُه» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 30). فرشتگان به مدت هفت سال بر من و علی درود فرستادند در حالی که کسی جز علی(ع) با من نماز نمی‌خواند. شیخ مفید همین حدیث را از انس بن مالک با این جمله اضافه نقل کرده که «شهادت به وحدانیت خدا و رسالت محمد جز از من و علی به آسمان بالا نرفته بود» (الفصول المختارة، ص 215 و بحار الأنوار، ج 38، ص 226، حدیث 31)

18. علی (ع)؛ برادر رسول خدا (ص)

إبن عساکر با سندی از ابن عمر نقل کرده که رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمود: «أنت أخی فی الدنیا و الآخرة» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 39). در قضیه «یوم الدار» نیز رسول خدا (ص) به اُخوّتش با علی (ع) اشاره نمود. (همان، ص 38). همچنین ابوهریره از رسول خدا (ص) نقل کرده که حضرت فرمود: «علیٌّ أخی و أنا أخوه» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 48). ابن عبدالبرّ مالکی نیز می‌گوید: از طرق مختلفی نقل شده که علی (ع) می‌فرمود: «أنا عبدالله و أخو رسوله، لا یقولها أحدٌ غیری إلّا کذّاب». یعنی من بنده خدا و برادر رسول خدا هستم و کسی جز من چنین ادعایی نمی‌کند مگر اینکه دروغگو باشد. مرحوم طبرسی در إعلام الوری (ج 1، ص 308) می‌نویسد: «و هو أخو رسول الله (ص) و وزیره و وصیّه و خلیفته فی أمّته».

19. حبّ و بغض به علی(ع)؛ معیار تشخیص مؤمن و کافر

ابن عساکر شافعی با سندی از علی (ع) نقل می‌کند که رسول خدا به او فرمود: «وَ اَلَّذِي فَلَقَ اَلْحَبَّةَ وَ بَرَأَ اَلنَّسَمَةَ إِنَّهُ لَعَهْدُ اَلنَّبِيِّ اَلْأُمِّيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِلَيَّ لاَ يُحِبُّنِي إِلاَّ مُؤْمِنٌ وَ لاَ يُبْغِضُنِي إِلاَّ مُنَافِقٌ» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 208) در این حدیث، رسول خدا (ص) دوست داشتن علی را نشانه ایمان و دشمنی با علی را نشانه نفاق برشمرده است. همین حدیث را شیخ مفید در ارشاد (ج 1، ص 39) و عماد الدین طبری در بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ص 202) نقل کرده‌اند.

20. عبادت‌بودن نگاه به چهره علی(ع)

ابن عساکر با سندی از عایشه نقل کرده که گفت: دیدم پدرم ابوبکر به چهره علی خیلی نگاه می‌کند. وقتی از پدرم دلیل این کارش را پرسیدم، جواب داد که از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: «النظر إلی وجه علیٍّ عبادة» (تاریخ دمشق، ج 45، ص 266). یعنی نگاه به صورت علی (ع) عبادت است. همین حدیث از عثمان نیز نقل شده است. شیخ صدوق (ره) این حدیث را از عمران بن حصین نقل نموده است. ( امالی، مجلس 12، حدیث 62).

محمدجعفر طبسی

انتهای پیام