به گزارش ایکنا از خوزستان، زهرا غزنوی، کارآفرین و از پیشرانان طرح مشاغل خانگی به شمار میرود.
در ادامه گفتوگوی ایکنا خوزستان با این بانوی کارآفرین را بخوانید: متولد سال 1361 و دارای مدرک کارشناسی مدیریت کسب و کار هستم. دو فرزند دارم و اکنون مدیرعامل برند چرم سام و موسس آموزشگاه سراج کاران سام و مدرس تجارت هستم.
از سال 1390 شروع به فعالیت کردم؛ در آن زمان بازارسنجی را انجام دادم و متوجه شدم که محصولات چرم در استان خوزستان تعریف و جایگاهی ندارد. به این کارعلاقه داشتم و دنبال یاد گرفتن بودم. زمانی که تصمیم گرفتم در این زمینه آموزش ببینم، متوجه شدم آموزش حرفهای و استانداردی در این زمینه داده نمیشود و عملا چند نفر که با چند کار جزئی آشنایی دارند، همان را آموزش میدهند.
برای آموزش به تهران رفتم. با یک استاد چرم آشنا شدم که در ایتالیا فعالیت میکرد، اما برای کارهای شخصی باید یک سال را در ایران میماند. با اصرار و پافشاریام حاضر شد که به من آموزش دهد و در این مدت کار را به سبک استاندارد و بینالمللی به من آموزش داد.
پس از اتمام دوره، کارم را شروع و پس از 6 ماه کارگاهم را در شهرک مهدیس اهواز راهاندازی کردم. دو نفر به عنوان نیرو استخدام شدند و پس از یک سال به مرکز شهر آمدم و فعالیتم را گسترش دادم.
تولیدم را با این هدف شروع کردم که ادارات اهواز به جای تهیه مایحتاج خود از تهران، بتوانند در شهر اهواز نیازهای خود را تامین کنند، ولی اعتماد به تولید کننده بومی وجود ندارد، به عبارتی این باور را ندارند که این محصولات را یک زن با قیمت پایینتر تولید و وارد بازار میکند.
بیشتر بخوانید:
به دلیل همین بی اعتمادی، فرآیند عرضه خیلی طولانی شد و در این مسیر با چالشهایی رو به رو شدم. از آنجایی که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کار میکردم در تمام نمایشگاهها حضور یافتم تا محصولات خود را معرفی کنم.
در ادامه تنوع تولیدات و نیروی انسانی خود را بیشتر کردم و آموزش را با این هدف که هنرجوهایم در کارگاه من فعالیت کنند یا تبدیل به رقبای من در استان شوند، ادامه دادم. برای من ایجاد اشتغال در استان مهم بود. اولین معضلی که همیشه در این راه، با آن رو در رو بودم، پروسههای کاغذبازی در ادارات بود. یک کارآفرین در این مسیر خیلی اذیت میشود و سختیهای این مسیر خیلی زیاد است.
از سوی سازمان صنایع دستی و صندوق کارآفرینی حمایت شدم. در وهله اول سازمان صنایع دستی یک دوره پیشرفته بازرگانی با موضوع «صادرات، واردات، فروش و نمایشگاهها» برایمان برگزار کرد و اصطلاحا تجارت را به ما آموزش داد. این دوره مفید بود اما پس از آن به این نتیجه رسیدم که باید تحصیلات این حوزه را کسب کنم، از این رو رشته کاردانی صنایع دستی را در دانشگاه گذراندم و در کنار تحصیل به تولید محصولات نیز ادامه دادم.
در کنار فروش عمده و آموزش، یک فروشگاه فروش محصولات هم راهاندازی کردم که مشتری بدون واسطه محصولاتم را خریداری میکرد. در همان سالهای اول برند خود را ثبت کردم، ولی آنقدر چالشها و مشکلات در این مسیر زیاد بود که برای گرفتن تسهیلات مجبور بودم از بودجه و پس اندازه خود استفاده کنم.
معنی حمایت صرفا این نیست که به یک کارآفرین تسهیلات دهند، حمایت این است که محصولات کارآفرین را بخرید و از کار ما حمایت کنید. قبول دارم که یک کارآفرین باید بتواند مشکلات خود را حل کند و کسی نمی تواند به او کمک کند، ولی سنگ جلوی پای او نندازیم.
به شخصه هم اکنون مشکلات تامین اجتماعی و اداره کار دارم. وقتی که به اداره کار میرویم به عنوان یک کارآفرین همیشه محکوم هستیم. قانون کشور ما، در همه شرایط از کارگر بیشتر از کارآفرین دفاع میکند. به این توجه نمیکند که کارآفرین چه مشکلاتی دارد، میگوید چرا حقوق این مقدار است؟ و به این مسئله توجه نمیکند که کارآفرین چه معضلاتی را تحمل میکند تا کسب و کار خود را حفظ کند.
در زمینه بیمه هم، همینطور است. همین که پرداخت حق بیمه 24 ساعت به تاخیر بیافتد، حداقل 5 میلیون تومان جریمه میشویم؛ این یعنی هیچ رفاهی برای یک کارآفرین در نظر گرفته نشده است.
من از سال 1394 تاکنون کارآفرین برتر استان هستم. در سال 1398 به مناسبت روز زن، سولهای به من دادند که البته رایگان نبود و هزینه آن را پرداخت کردم، اما آنقدر برای این کار، سنگاندازی شد که به مرگ گرفته، به تب راضی شدم و سوله را تحویل دادم.
برای ادامه دادن این مسیر باید محکم و قوی بود. من تهدیدها را به فرصت تبدیل کردم، بازار را تحلیل کردم، بازارسنجی انجام دادم، یعنی از نقاط ضعف رقبایم به عنوان نقاط قوت خودم استفاده کردم. پروژههای میراث را به دست گرفتم و این موضوع، خیلی روی دیده شدن کار تاثیر داشت، به طوری که دعوت نامهای از تهران برایم ارسال شد. نمونه کارهایم را خواستند که در نمایشگاه رئیس جمهور به نمایش درآمد و خیلی مورد استقبال قرار گرفت.
قبل از اینکه کرونا فراگیر شود در دورههای ایدهپردازی که از سوی سازمان جهاد دانشگاهی خوزستان برگزار شد شرکت کردم و با دیگر کارآفرینان به تبادل تجربه و ایده میپرداختیم که بسیار تجربه خوبی بود. بعد از آن هم در این سازمان دورههای آموزشی برگزار کردم.
در دوره کرونا که خیلی از کسب و کارها تعطیل شد، یک سری محصولات ابداع کردیم؛ مثل ترکیب چوقا و چرم؛ یعنی کیفهایی طراحی کردیم که وسط آن چوقا و جنس آن از چرم بود. از این کار استقبال شد. همین طور یک نوع کیف طراحی کردیم که ترکیبی از فرش معرق و جنس چرم بود و محصولات دیگر... .
با این کارها توانستیم خودمان را سرپا نگهداریم. وبسایت محصولات را راهاندازی کردیم تا بتوانیم فروش آنلاین داشته باشیم. همچنین بدون توقع، با برندهای دیگر همکاری کردم. برندها به من مراجعه میکردند و میخواستند برایشان محصول تولید کنیم و ما بدون حد و مرز، موافقت میکردیم تا بتوانیم کار را گسترش بدهیم و اشتغال ایجاد کنیم.
اکنون نیروهای کارگاه پنج نفر هستند که دو نفر در خط فروش و دو نفر در قسمت اداری مشغول به کارند. یک نفر در قسمت تولید محتوا، سه نفر قسمت تبلیغات و مدلینگ و یک نفر هم مدیریت سایت را به عهده دارد و جدای از آن با وبسایتهای دیگر همکاری میکنیم. محصولات خود را به آنها ارائه میدهیم تا در وبسایتهای خود محصولات را به فروش برسانند.
اگر تولید چرم در استان حمایت شود، میتواند آینده خوبی داشته باشد، زیرا میتوانیم با خیلی از کسب و کارها همکاری کرد، مثل گالریهایی که قبلا تمام محصولات خود را از تهران تهیه میکردند، چندین سال است که مایحتاج خود را از ما تهیه میکنند. همچنین میتوانیم با مزونهای لباس، طلا فروشیها، تولیدیهای مانتو و ... همکاری کنیم.
در زمینه صادرات هم میتوانیم فعالیت کنیم همانگونه که تاکنون کشورهایی مثل کویت، آمریکا، گرجستان و استرالیا محصولات ما را خریداری کردهاند.
من با کمیته امداد، بهزیستی و هر نهادی که به آموزش نیاز دارد بدون چشمداشت مالی، همکاری میکنم تا کارشان رونق بگیرد و بتوانند منبع درآمدی داشته باشند؛ مثلا نیرویی از بهزیستی پنج سال در کنار من کار کرد، صفر تا صد کار را آموزش دید و اکنون آنقدر حرفهای شده که اکنون مستقل برای خودش کار میکند.
هدف من ایجاد اشتغال است و تنها انتظاری که در این مسیر دارم، حمایت شدن است؛ به عبارتی در این کار، نیاز به حامی و پشتیبان دارم، به این معنی که موانع از سر راهم برداشته شود، زیرا من هم باید افراد دیگری را حمایت کنم. همیشه سوالم این است که به عنوان یک کارآفرین چرا باید وقتم را در راهروی ادارات تلف کنم؟ به عنوان یک کارآفرین شغلم این است که در کارگاهم مشغول تولید باشم و دغدغه این چیزها را نداشته باشم. نباید اینطور باشد که تمام روز در ادارات وقتم را بگذرانم و بعد با تمام خستگی به کارگاهم برگردم.
انتهای پیام