صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۷۶۷۹۸
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۰
امام حسین(ع)؛ هم‌اکنون، همین‌جا/ 4

هیچ گزارش تاریخی یا حدیث نیامده است که امام حسین(ع) در مدت خروج بر حکومت امویان، فرماندار یا کارگزاری از امویان را گرفته یا ضرب و شتم کرده باشد، یا آنکه بر اموال شخصی، عمومی یا حکومتی زیانی رسانده باشد، یا آنکه حتی نظامیان و شمشیربه‌دستان اموی را ضربه‌ای زده باشد. این راه و‌ روش، درسی است برای چگونگی نافرمانی مدنی، فاصله‌ای‌ است میان اعتراض آرام و مسالمت‌آمیز تا شورش کور، بی‌نتیجه و بدپیامد.

امروز و در این شرایط فرهنگی، از امام حسین(ع) و قیام وی، گفتار و رفتارش، دلاوری و سرافرازی‌اش، چه بیاموزیم؟

چهارم: امام حسین(ع) آشوب نکرد و شورش به‌پا ننمود.

امام حسین(ع) از آن هنگام که از بیعت یزید سر باز زد، 28 رجب 60 هجری، به مکه آمد و عمره گزارد. هشتم ذی‌الحجه، مکه را به سوی عراق ترک گفت و تا دهم محرم 61، پنج ماه و 12 روز بر حکومت امویان خروج کرده بود، ولی نه به شورش، خرابکاری و تبه‌کاری. هیچ گزارش تاریخی یا حدیث نیامده است که امام حسین(ع) در این مدت، فرماندار یا کارگزاری از امویان را گرفته یا ضرب و شتم کرده باشد، یا آنکه بر اموال شخصی، عمومی یا حکومتی زیانی رسانده باشد، یا آنکه حتی نظامیان و شمشیربه‌دستان اموی را ضربه‌ای زده باشد. این راه و‌ روش، درسی است برای چگونگی نافرمانی مدنی، فاصله‌ای‌ست میان اعتراض آرام و مسالمت‌آمیز تا شورش کور، بی‌نتیجه و بدپیامد.

امام حسین(ع) جنگ را آغاز نکرد؛ نه در مدینه، نه مکه، نه در میانه راه عراق، و نه در کربلا. او با حرّ و هزار سوار همراهش روبرو شد، آنان پیش‌قراولان لشکر دشمن بودند، تشنه و وامانده؛ شاید بنابر منطق جنگ‌افروزان و توسعه‌طلبان، امام حسین(ع) باید دست به‌کار می‌شد، بر آن شمار محدود لب‌تشنه حمله می‌برد، به ساعتی آنان را از دم تیغ می‌گذراند و زهر چشمی از دشمن می‌گرفت، ولی چنین نکرد؛ با عمر سعد به مذاکره نشست تا جنگ نشود و خونی به زمین نریزد. فرمود: مرا واگذارید به مدینه بازگردم، واگذارید از پهنه حکومت یزید برون بروم، مرا و بیعت اجباری گرفتن را واگذارید، من مسافری خواهم بود که از سرزمین عراق می‌گذرم. نپذیرفتند، از او بیعت می‌خواستند، بیعت به شرط بردگی، به خواری و ذلت، «و هیهات منا الذلة». و بامداد روز واقعه، آنان جنگ را آغاز کردند.

امام حسین(ع) همچون برادرش، در پیروی از پدرش و بر سنت جدش، پیامبر اکرم(ص)، پیشوای سلم و سلام است، جنگ و خونریزی و کشورگشایی، تباهی در زمین است، خداباوران و حق‌جویان، نه خود جنگ‌افروزند و نه جنگ‌افروزان را پشتیبانی کردند. امام حسین(ع) در اولین برخورد با دشمن، آنان را سیراب کرد و اسبان آنان را؛ هر چند بیشتر آن سیراب‌شدگان به روز عاشورا بر او، خاندان و یارانش تیغ کشیدند. او کشته شد، ولی در میدان شرف، اخلاق و بزرگواری جاودانه بماند.

امام حسین(ع) هم‌اکنون و همین‌جا زنده است؛ سخن و کردار و رفتارش و اگر چشم بگشاییم، اندیشه کنیم و تعصب بر کنار نهیم، به آسانی خواهیم دانست که او هم‌اینک چه می‌گوید و کدامین سو ایستاده است.

محمد سلطانی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان

انتهای پیام