صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۴۵۶۲۲
تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۰
به انگیزه سالروز تولد استاد داوری اردکانی

فلسفه درد است نخواهیم این درد را علاج کنیم، به استقبال این درد برویم چون اگر بخواهیم درد را علاج کنیم فلسفه نابود شده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا؛ ما امانت [الهى و بار تكليف] را بر آسمان‌ها و زمين و كوه‌ها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود.» ما امانت را بر زمین و کوه و دریا عرضه کردیم؛ آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه فال به نام من دیوانه زدند؛ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا؛ یعنی ابا کردند و امانت را نپذیرفتند و...ولی انسان قبول کرد و او ظلوم و جهول بود! خیلی تفسیرش مشکل است و من جسارت نمی‌کنم، وارد تفسیر قرآن نمی‌شوم. [برگرفته از گفتگوی ایکنا با دکتر رضا داوری اردکانی به انگیزه روز جهانی فلسفه (منتشر شده 30 آبان 1401)]

{$sepehr_key_19}

انتهای پیام