آزاد بیان کرد: از آنجاییکه الهیات هوش مصنوعی مبحث نوظهوری است، بهتر است در طراحی آن به الهیاتهای نوظهور دیگر مانند «الهیات شهر» بنگریم و الگو بگیریم. در بحث از الهیات شهر، سخن آن است که چگونه میتوان کاری کرد که صدای خدا در شهر شنیده شود. این کار به معنای ایدئولوژیک شدن شهر نیست، بلکه بسترسازی برای داشتن تجربه معنوی شهروندان است تا شهروندان در مسیر تعالی الهیاتی قرار گیرند.
وی درباره مواردی که در طراحی الهیات هوش مصنوعی باید مورد توجه قرار گیرد، گفت: مقاصد الهیات را در طراحی انواع هوش مصنوعی و الگوریتمهای کامپیوتری در نظر بگیریم، همچنین با توجه به اینکه مهمترین مفاهیم و مقاصد الهیاتی عبارتند از توحید، عدالت (توزیعی، ارتباطی، معرفتی، عاطفی و...)، هدایت، صداقت، اخلاص و ... و کشف این مقاصد کار الهیدانان است و تبدیل آن به زبان ماشین، باید با مساعدت اندیشمندان الهیات و علوم کامپیوتر صورت گیرد.
آزاد افزود: مهمترین مفاهیم و مقاصد الهیاتی عبارتند از توحید، عدالت (توزیعی، ارتباطی، معرفتی، عاطفی و...)، هدایت، صداقت، اخلاص و... . بنابراین باید کاربردهای هوش مصنوعی را در راستای اهداف الهی _ انسانی هدایت کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی اظهار کرد: مثلث خدا، انسان، هوش مصنوعی و نقش آن در آینده تمدن بشر مورد توجه قرار بگیرد و ارتباط سه رأس مثلث و فرآیندهای زیرسطحی آنها از هماکنون درک و تعریف شود و مسئولیت این سه در قبال هم بازتعریف میگردد، همچنین معنویت را در شبکه موضوعات و مفاهیم هوش مصنوعی بازتولید کنیم.
وی بیان کرد: مهمترین نگرانی من در الهیات هوش مصنوعی، تسریع شیء وارگی انسان در جهان مدرن است، چیزی که با ارسطو نهادینه شد و با اصالت ریاضی دکارت سامان گرفت و با فلسفههای پوزیتیویستی و تحلیلی ادامه یافت و اکنون با کمک هوش مصنوعی ممکن است باعث غروب بیشتر متافیزیک در زندگی و اندیشه انسان شود.
آزاد با بیان اینکه در طراحی الهیات هوش مصنوعی باید چارچوبهای اخلاق خدامحورانه را برای کاربست های هوش مصنوعی طراحی کنیم، تصریح کرد: در رویکردهای جدید، الهیات شدیداً به معنویت و معنویت به اخلاق تقلیل مییابد. آنگاه سؤال اینجاست که تجربه معنوی و اخلاقی چگونه در طراحی و استفاده از هوش مصنوعی محقق میشود.
وی اظهار کرد: هوش مصنوعی شاید بتواند بهسمت تولید معنا برود، زندگی و رنجها را معنادار کند. به انسان هویت و به رفتارهای انسانی مانند ازدواج، رقابت، شکست، پیروزی و ... معنا دهد. علاوه بر مفاهیمی مانند رشد و توسعه، مفاهیمی مانند تعالی و خوشبختی، احساسات را نیز ادراک کند. تجربههای احساسمند، مکانمند، زمانمند، معرفتمند و غیره را به وجود آورد یا بستر پیدایش آن را بهتر ایجاد و شاید هم برعکس، این امور را تخریب کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی با اشاره به ضرورت نگارش پیوست فرهنگی و نیز پیوست الهیاتی هوش مصنوعی در کشور گفت: این پیوستها مانع از پوپولیستی شدن بحث درباره الهیات، فرهنگ و هوش مصنوعی میشود. تجربه نسبتاً ناکارامد پیوستهای الهیاتی و فرهنگی تکنولوژی، دقت و حساسیت بیشتری را درباره این موضوع در خصوص هوش مصنوعی میطلبد.
وی ادامه داد: مسئله صرفاً پاسخهای درست یا نادرست هوش مصنوعی به سؤالات الهیاتی و یا صرفاً نقش متافیزیک و الهیات در شکلگیری هوشهای مصنوعی و یا صرفاً تأثیر هوش مصنوعی در آینده دین و الهیات نیست، بلکه نگرانی اصلی، نیهلیسم نهفته در ورای دنیای دیجیتال، سایبر و هوش مصنوعی در عصر تجلیات الهی - انسانی است.
آزاد بیان کرد: چهار بُعد اخلاق، فلسفه، نظام حقوقی و الهیات درباره هوش مصنوعی را در پیوند با هم میبینیم. رویکرد عدهای که از پایان الهیات و یا تقلیل آن به اخلاق سخن میگویند، خاماندیشانه است. حوزههای، اخلاق، فلسفه، نظام حقوقی و الهیات، اشتراکات فراوانی دارند و هر کدام به تنهایی نمیتوانند از عهده رفع نگرانیها درباره هوش مصنوعی بر آیند.
وی ضمن توجه به تغییراتی که هوش مصنوعی در دستگاههای الهیاتی به وجود میآورد، گفت: در عصر اطلاعات، معرفتشناسی تغییرات زیادی کرد. در این دوره اطلاعات و دادهها به جای دانش معنادار نشست و سبب تغییراتی در مبانی و نظامهای معرفتشناسی شد. در دهههای اخیر با تولید و پردازش اطلاعات مواجه بودیم و در دهه آینده با کامپیوترهای کوآنتومی این روند، چند هزار برابر سریعتر خواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی بیان کرد: اکنون ما با نوعی معرفتشناسی دادهبنیاد روبهرو هستیم، اما این روند تا حدودی در آینده با هوش مصنوعی تغییر خواهد کرد، زیرا هوش مصنوعی نه تنها بر اساس الگوریتمهایی که ما تعریف میکنیم، عمل میکند، بلکه الگوریتمهایی را با استفاده از دانش و کاوش خودش به وجود خواهد آورد. از اینرو به مرور ایده کامپیوتر اپیستمولوژی (معرفتشناسی) مطرح شد تا براساس تغییراتی که هوش مصنوعی ایجاد میکند و خواهد کرد، نظامهای هستیشناسی و معرفتشناسی بازسازی شود.
وی با بررسی الهیات هوش مصنوعی در ساحتهای گوناگون اظهار کرد: حداقل چهار ساحت الهیاتی در رابطه با هوش مصنوعی میتوان طراحی کرد: الهیات طراحی هوش مصنوعی، الهیات کاربری هوش مصنوعی، الهیات کاربران هوش مصنوعی و الهیات اجتماعی هوش مصنوعی. هر چند این چهار ساحت در ارتباط تنگاتنگ با هم هستند، اما نباید یکسان انگاشته شوند و هر کدام میتوانند موضوع الهیاتی مستقلی قرار بگیرند. توجه جدی به نظامهای پارادایمیک در این بررسیها بسیار ضروری است.
آزاد با اشاره به ضرورت توجه به گفتمان جدید الهیاتی در عصر هوش مصنوعی بیان کرد: تعداد گفتمانهای فراموش شده الهیاتی در طول تاریخ، بیش از گفتمانهای رایج کنونی است. همانطور که تعداد موجودات زنده منقرض شده در طول تاریخ، بیش از موجودات زنده کنونی است. دایناسورها منقرض شدند و مورچهها ماندند، نه به دلیل آنکه مورچهها قویتر بودند، بلکه به دلیل آنکه تغییرات لازم برای سازگاری با شرایط مختلف محیطی را در خود به وجود آوردند.
وی ادامه داد: بنابراین هم الهیات باید خود را آماده ورود به عصر هوش مصنوعی کند و هم هوش مصنوعی باید برای بقا در جامعه انسانی، با باورهای الهیاتی سازگار شود. این موضوع به معنای تسلیم یا انعطافناپذیری یک طرف نیست، بلکه به خاطر درک شرایط بقاست. همه ما تجربه کرونا و تغییرات مناسکی و معرفتی ناشی از آن را لمس کردیم. تغییر گفتمانی که در آستانه ورود به دوران همزیستی انسان و هوش ماشینی در حال وقوع است، هزاران بار مهیبتر و چالشیتر خواهد بود. هم الهیات و هم هوش مصنوعی به شرطی میتوانند در جامعه انسانی باقی بمانند که علاوه بر تأثیر بر هم تحت عناوینی نظیر نظارت و هدایت و ... تغییر این گفتمانها را درک کنند و بهجای تقابل با هم، در تعالیبخشی به این گفتمانها با هم همکاری کنند.
انتهای پیام