صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۵۸۵۲۶
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۴
یادداشت

حجت‌الاسلام علیرضا قبادی، در ادامه سلسله یادداشت‌های خود پیرامون زندگی و حماسه عاشورائیان به ام وهب پرداخته است.

به گزارش ایکنا حجت‌الاسلام علیرضا قبادی، جامعه‌شناس و کارشناس دین به مناسبت ماه محرم و ایام سوگواری سیدالشهدا(ع) و یاران باوفای ایشان، یادداشتی است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

و علی الارواح التی حلت بفنائک.

زندگی و حماسه ‌ام وهب

فرا رسیدن عاشورای حسینی روز حزن و اندوه ال الله و سال روز  شهادت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و  اهل بیت و یارانش را تعزیت و تسلیت می‌گویم.

 تاکنون به شرح زندگی و حماسه چند تن از مردان شهید صحابی امام حسین(ع) پرداختیم. در  کربلا بانوان شهیدی نیز به عنوان صحابی امام حسین ع حضور داشتند که ارزش و اهمیت حماسه آنان  به‌هیچ‌وجه  کمتر از حماسه مردان نبوده  است. شیرزنان در کربلا هرچند وظیفه جنگ با دشمن از آنان ساقط شده بود، اما ،پشتیبانی و حمایت  انان از دلاوران کربلا نقش مهمی در ثبات قدم و  حماسه شجاعانه و قهرمانانه مردان شهید کربلا داشت! اما در میان آنان شیرزنانی بودند که عشق و ارادت و دغدغه‌مندی آنان نسبت به امام حسین(ع) از یک‌سو  و مواجهه آنان با صحنه‌هایی از نبرد با دشمن  از سوی دیگر، سبب شد تا خود روانه میدان جنگ شوند و  جان خویش را در میدان نبرد تقدیم دارند!‌ ازاین‌رو، بر آن شدیم که حسن ختام  منابر امسال  به شرح احوال و حماسه یکی از زنان عاشورایی و صحابی زن شهید در کربلا اختصاص یابد.

یکی از آن شیر زنان  «ام وهب بنت عبد» همسر شهید کربلا  عبدالله بن عمیر بود. (برخی او را مادر وهب بن عبدالله کلبی دانسته‌اند؛ که آن شیرزن دیگری است!.) هنگامی‌که سپاه کوفه در نخیله آماده جنگ با امام حسین(ع) شد. عبدالله ابن عمیر  با آنان برخورد کرد و از آن‌ها ماجرا را جویا شد، بدو گفتند: به جنگ حسین بن علی می‌رویم!. عبدالله گفت: سوگند به خدا من مشتاق جنگ با مشرکان بودم و امیدوارم ثواب پیکار با اینان که قصد جنگ با پسر دختر پیامبرشان را دارند، از ثواب جنگ با مشرکان کمتر نباشد.

 عبدالله ابن عمیر، تصمیمش را با همسر فداکارش،ام وهب در میان گذاشت. ام وهب پس از اطلاع از تصمیم همسرش برای یاری رساندن فرزند رسول خدا(ص) ضمن تشویق عبدالله،  با او همراه شد، آن دو در هفتم محرم گویا شبانه از کوفه به کربلا می‌گریزند و در هشتم محرم به کاروان امام حسین(ع) ملحق می‌شوند. ام وهب پیوسته در ملازمت کاروان امام حسین ع بود تا اینکه  روز عاشورا همسرش به میدان رفت او نیز می‌خواست راهی میدان شود که امام حسین(ع) به او فرمود: خدا از جانب اهل بیت به شما جزای خیر دهد. برگرد! ام وهب برگشت و همسرش را با جملات زیر به میدان بدرقه کرد!: پدر و مادرم به فدایت! از پاکان و از باقیماندگان محمد(ص) دفاع کن!

ام وهب پس از شهادت شوهرش خود را به معرکه رساند و به پاک کردن خون از چهره همسرش پرداخت. در آن هنگامه مصیبت و اندوه و زمانه نجوای عاشقانه با همسرش، شمر غلام خود را فرستاد و آن غلام با گرز بر سر آن بانوی رشید کوبید و او را به شهادت رساند!

و...

در شب جمعه و شب عاشورای حسینی از همه دلدادگان و عاشقان امام حسین (ع) به‌ویژه مادران شهید! یاد کنیم که فرزندانشان را به عشق امام حسین ع روانه جبهه‌ها کردند!

التماس دعاء

ع.ق

انتهای پیام