امام هادی(ع) از آغاز امامت در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند؛ به طوری که حکومت عباسی از موقعیت ممتاز امام احساس خطر کرده و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست و متوکل عباسی برای کنترل بیشتر امام(ع) تصمیم گرفت ایشان را از مدینه به سامرا منتقل کند.
متوکل در ساعات اولیه ورود امام به سامرا به شکلی اهانتآمیز با امام برخورد کرد و نه تنها به استقبال حضرت نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص گداها بود و به «خان الصعالیک» شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار امام هادی(ع) در سامرا تمامی رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت کنترل بود و به محض شنیدن اینکه امام(ع) از اموال و سلاح شیعیان نگهداری میکند، نظامیان شبانه به خانه ایشان هجوم میبردند؛ ولی چیزی به دست نمیآوردند.
در طول مدت حضور امام(ع) در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبیت آن حضرت افزوده میشد و همه ناخواسته در برابر امام(ع) متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش میداشتند، البته نفوذ امام منحصر به شیعیان نبود و شامل درباریان عباسی هم میشد،حتی اهل کتاب هم به امام(ع) احترام میگذاشتند.
متوکل وقتی در اقدامات خود علیه امام(ع) ناکام ماند، به نزدیکان خود اعلام کرد که در کار امام هادی(ع) درمانده شده است؛ از اینرو به محدودیت و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن ایشان گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسید.
فراهم کردن زمینه ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه(ع) بود، که همواره شیعیان را متوجه این امر میکردند که در این راستا امام هادی(ع) هم اقداماتی انجام دادهاند از جمله بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت، بشارت به ولادت حضرت حجت و مخفی بودن ولادت و هشدار اینکه مبادا مخفیبودن باعث تردید شما شیعیان شود، کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ بهطوری که در سامرا مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده میشد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم با امام آمادگی داشته باشند، تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه، ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسشهای شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.
یکی از انحرافات آن زمان مربوط به غالیان بود که به کسانی که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم(ع) را تا مقام خدایی (نعوذبالله) بالا میبردند، امام هادی(ع)، همانند امامان قبلی، موضع خویش را در قبال آنان روشن میکرد و آنان را از گروه شیعه نمیدانست و حتی در نامههای مختلف، غالیان را افرادی مشرک و کافر معرفی و بیزاری خود را از آنان بهصورت آشکار اعلام میکرد.
گروه دیگری از منحرفان، صوفیان بودند که معمولاً با کنارهگیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام هادی(ع) میایستادند، ایشان شیعیان را از نزدیکشدن و همنشینی با آنان و ورود به جلسههایشان به شدت برحذر میداشت و آنان را همنشینان شیطان و نابودکننده پایههای دین و پیروان این گروه را نادانان میدانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا میکردند، احمق معرفی میکرد.
یکی از اقدامات و فعالیتهای ائمه(ع) پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است، امام هادی(ع) نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیروهایی را که استعدادهای لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیشبرد اهداف اسلامی تربیت میکردند، برخی از این افراد همان کسانی هستند که وکالت آن حضرت را عهدهدار بودند که از جمله برجستهترین این افراد میتوان به عبدالعظیم حسنی(ره)، که مرقد وی در شهرری و از یاران امام عسکری(ع) بوده است، حسن بن راشد و عثمان بن سعید عمری اشاره کرد.
با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام(ع) در حصر و تحت نظارت و کنترل بودهاند، خیلی از شیعیان در بلاتکلیفی به سر میبردند، به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق(ع) فعالیت خود را آغاز کرد، در دوران امام هادی(ع) نیاز به تمهیدات بیشتری داشت.
در زمان امام هادی(ع) شیعیان ایران، عراق، یمن و مصر ارتباط مستمر و خوبی با حضرت داشتند، وکلای ایشان علاوه بر جمعآوری خمس و ارسال آن برای امام(ع)، در مسائل کلامی و فقهی نیز نقش سازندهای داشتهاند و در جا انداختن امامت امام بعدی و ورود شیعه به عصر غیبت، تلاش خستگیناپذیری از خود به نمایش گذاشتند.
این شبکه ارتباطی چنان اهمیت داشت که متوکل را به فکر کنترل و نابودی آن انداخت و با تشکیل نیروهایی ویژه به دستگیری، شکنجه، حبس و شهادت برخی از وکلای امام(ع) در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این شبکه گسترده را از میان بردارد.
در زمان امام هادی(ع) اصل امامت باید معرفی میشد چون ائمه(ع) و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی میرفت امام هادی(ع) پدران و اجداد گرامی خود را با بیان زیارات معرفی میکردند، مجموعه این زیارات و ادعیه بهعنوان یک دائرةالمعارف شیعه به حساب میآید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت(ع) است.
زیارت جامعه کبیره از مشهورترین، برترین و شناخته شدهترین زیارات ائمه(ع) است که شیعیان نسبت به خواندن آن بهخصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند.
شیخ طوسی(ره) در التهذیب و شیخ صدوق(ره) در الفقیه آنرا نقل کردهاند و علامه مجلسی(ره) در مورد صحت سند آن میگوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیقترین مفهوم، فصیحترین الفاظ، بلیغترین معنا و عالیترین شأن است، امام هادی(ع) در این زیارت شاخصهها و پایههای اصلی شیعه را بیان کردند.
زیارت غدیریه که به زیارت امیرالمؤمنین(ع) در عید غدیر خم معروف است، در سالی که معتصم امام(ع) را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی(ع) در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از مناقب امام علی(ع) بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.
این زیارت از زیباترین، اصیلترین، بدیعترین و پربارترین زیارتهاست و در زمانی این زیارت توسط امام هادی(ع) قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود و ایشان در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی(ع) و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار میکند.
منابع:
شیخ مفید، ارشاد
محمدرضا حسینی، تاریخ اهلالبیت علیهالسلام
محمدحسین دانش آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، منتقل آل ابی طالب علیهالسلام
محمدباقر خوانساری، روضات الجنات
انتهای پیام