صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۲۸۱۲۴
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۵

شعر آیینی معروف «مکن ای صبح طلوع» را قدیمی‌ها به یاد دارند که در دسته‌جات عزاداری نیمه شب عاشورا خوانده می‌شد، اما شاید کمتر کسی بداند که سراینده این شعر معروف، پدر مرحوم آیت‌الله محمد تقی بهجت(ره) است.

شعر آیینی معروف «مکن ای صبح طلوع» را قدیمی‌ها به یاد دارند که در دسته‌جات عزاداری نیمه شب عاشورا خوانده می‌شد، اما شاید کمتر کسی بداند که سراینده این شعر معروف، خبازی از فومن قدیم به نام مرحوم کربلایی میرزا محمود بهجت پدر مرحوم آیت‌الله محمد تقی بهجت(ره) است که تا سالیان اخیر ناشناخته بود.
 
 پس از مجلس روضه‌ای آیت‌الله بهجت(ره) به مداح می‌گوید:
 
شعر «مکن ای صبح طلوع از سروده‌های مرحوم ابوی است.
 
کربلایی میرزا محمود بهجت فومنی متخلص به «قُمری» از شاعران گمنام در سال ۱۳۲۵ خورشیدی چشم از جهان پوشید و در کربلای معلی مدفون شد.
 
شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
 
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
 
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
 
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
 
یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
 
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

 

انتهای پیام