صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۳۵۵۳۷
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۹

کتاب «آوار کتاب‌ها» به قلم فاطمه مرتضوی‌نیا در قالب مجموعه ادبیات برتر توسط انتشارات منتشر و روانه پیشخوان کتابفروشی‌ها شد.

به گزارش ایکنا؛ کتاب «آوار کتاب‌ها» نوشته فاطمه مرتضوی‌نیا رمانی است از مجموعه ادبیات برتر که در 108 صفحه رقعی از سوی نشر نیستان منتشر و وارد بازار کتاب شده است.

فرازی از کتاب شما را با فضای این رمان آشنا خواهد کرد.

امروز سالگرد محبوبه است. صبحِ زود لباس می‌پوشم و راهیِ بهشت معصومه می‌شوم.

می‌خواهم با محبوبه تنها باشم، تا قبل از آن‌که سروکلۀ بچه‌ها پیدا شود.

سرِ راهم، دسته‌ای رُز سفید می‌خرم.

به قبرستان که می‌رسم، بطریِ پلاستیکیِ خالی را از خورجینِ موتور برمی‌دارم، و از نزدیک‌ترین شیر آب، پُرش می‌کنم. به کنار قبر می‌روم و می‌نشینم. بطریِ آب را روی قبر خالی می‌کنم. دستم را در حفرۀ میم، واو، هِ و کشیدگیِ یِ امیری می‌کشم.

نسیمِ خنکِ بهاری، وادارم می‌کند که کت‌ام را کمی بیشتر به خودم بچسبانم.

دستۀ رُز را روی قبر می‌گذارم. گلِ موردعلاقۀ محبوبه. دوست داشت که گلدانِ رویِ میزِ آشپزخانه، همیشه با دسته‌ای گل رُز سفید پُر باشد.

هر بار که این‌جا می‌آیم، شعرِ رویِ قبر را با صدای آرامی می‌‎خوانم. این تنها حرفی‌ست که از جانبِ او، و از دهانِ من خارج می‌شود.

شعری که خودِ محبوبه خواسته بود تا روی قبرش حک شود، و من هر بار با خواندنش، ممنونِ مهربانی‌اش هستم.

«با غم فقدان من... بر گور من نایست... من در آن نیستم... من ترکت نکرده‌ام»

این فضای چند سانتی‌متری تنها جاییست که جلویِ ورودِ دیگری را می‌گیرد و من و محبوبه تنها هستیم.

حسِ گناهکار بودن را دارم. از این که یک سال بدونِ او دوام آورده‌ام، از خودم دلخورم. پیش از مُردنش،‌ می‌دانستم که از دستش خواهم داد، ولی وقتی اتفاق افتاد، چندان شبیه تصوراتم نبود....

انتهای پیام